- ارسالها
- 2,247
- امتیاز
- 36,444
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- مياندوآب
- سال فارغ التحصیلی
- 1394
- دانشگاه
- علوم پزشکی تبریز
- رشته دانشگاه
- پزشکی
پاسخ : خاطرات شیرین از کلاس درس
امروز زنگ دوم و اول(در کل 4 ساعت )مطالعات داشتیم.قرار بود دو درس آخر رو بپرسن کردیم یه درس.زنگ دوم دبیرمون گفتن بیایین داوطلب.کلاس ماهم یکمی با حفظیات مشکل داره.سر کلاس مطالعات استرس دارن ریاضی نه و ...
از 28 نفر فقط 6 نفر رفتیم داوطلب.بعد دبیرمون گفتن:کس دیگه ای نیستش؟ بچه ها گفتن خانم زیادن ها!!
خانم گفتن (رو به ما) خوب فلانی 20 و ...
برای هر 6 تامون بدون اینکه بپرسه 20 گذاشتن.اصلا خیلی خوب بود.هممون خندیدیم کلا.ولی خیلی شیرین بود.
				
			امروز زنگ دوم و اول(در کل 4 ساعت )مطالعات داشتیم.قرار بود دو درس آخر رو بپرسن کردیم یه درس.زنگ دوم دبیرمون گفتن بیایین داوطلب.کلاس ماهم یکمی با حفظیات مشکل داره.سر کلاس مطالعات استرس دارن ریاضی نه و ...
از 28 نفر فقط 6 نفر رفتیم داوطلب.بعد دبیرمون گفتن:کس دیگه ای نیستش؟ بچه ها گفتن خانم زیادن ها!!
خانم گفتن (رو به ما) خوب فلانی 20 و ...
برای هر 6 تامون بدون اینکه بپرسه 20 گذاشتن.اصلا خیلی خوب بود.هممون خندیدیم کلا.ولی خیلی شیرین بود.
 
	 
     
 
		

 
 
		
 
  
 
		

 
 
		

 
 
		
 
 
		
 
 
		
 
  
 
		
 
 
		

 
  
 
		

 
  (هنوزم وقتی یادم میاد از ترس خوابم نمیبره)خاموش کرد چون بیکار بودیم راضیش کردیم عکسای عروسیشو نشونمون بده(تازه ازدواج کرده بو) و تا آخر زن داشتیم عکساشو میدیدیم
(هنوزم وقتی یادم میاد از ترس خوابم نمیبره)خاموش کرد چون بیکار بودیم راضیش کردیم عکسای عروسیشو نشونمون بده(تازه ازدواج کرده بو) و تا آخر زن داشتیم عکساشو میدیدیم 
 
		