ديالوگ های ماندگار

[zeynabgol]

-هی! من سلطانم، یه شهر روی من حساب میکنه!
+ بله و یه دختر هم داری که باید روی تو حساب کنه!

نقشه بازی

 

[Lidia Park]

تنها چیزی که بین تمام آدما عادلانه تقسیم شده ، نا عادلانه بودن زندگیه

 

[Asal-2004]

گریس:
امیدوارم قبل از این که شیطان بفهمه مُردی بتونی نیم ساعت رو توی بهشت بگذرونی!

*پیکی بلایندرز*
---
پاندا: آقای پینگ چه دستور خاصی داری که انقدر آش شعله قلم کار رو خوشمزه درست می‌کنی؟!

آقای پینگ: هیج دستور خاصی نداره!

پاندا: پس چطوری…

آقای پینگ: برای خاص کردن چیزی، فقط باید باور کنی که خاصه!

**پاندای کنگ فو کار:)**

 

[PD]

.There is no single path through life that's right and fair and does no harm

Benjamin Church, Assassin's Creed 3​

 

[D.S.P]

+یه قاتل فراری داره به شهرمون میاد،
میخوام از همتون که خیلی زود به خونه هاتون برید، شنیدین؟
-ولی ما تازه صبحونه سفارش دادیم!
+واسه امنیت خودتون می گم
-اینو داری به یه ادم 72 ساله با قند خون، که داره گوشت و املت پنیری دوبل سفارش میده میگی؟
the last stand

 

[zeynabgol]

لوییس:ما برای زنده موندن آدما رو می کشیم. جای مابخاطر اعمالمون تو قعر جهنمه.

لستات: اگه جهنمی وجود نداشته باشه چی؟ تا حالا بهش فکر کردی؟

لوییس: درست میگی لستات. جهنم وجود نداره. ما خودجهنمیم.


مصاحبه با خون آشام
----
دیالوگ های ماندگار فیلم هابیت


+تورین، ما بهت کمک کردیم!
-چاره ای داشتیم جز اینکه حق مادرزادیمون رو با غذا و پتو و مرهم عوض کنیم؟بهم بگو، بارد اژدها کش، چرا باید به چنین توافقی عمل کنیم؟
+چون تو به ما قول دادی! اینم هیچ مفهومی نداره؟

******************
+من اینجا نمی مونم! من اینجا نمی مونم تورین! من نمیتونم اینجا بشینم در حالی که دیگران دارن اون بیرون بخاطر من می میرن!این کار تو خون من نیست!
-نه نیست. ما فرزندان دورین هستیم. ما قایم نمیشیم. حالا نوبت ناقوس هاست!


*******************

+بیلبو، باید زود راه بیفتی!
-چی؟ گندالف من فرار نمیکنم! تو منو جزو چهارده نفر انتخاب گردی، من گروهو ترک نمیکنم!
+به زودی تورین می فهمه تو چیکار کردی. و اونوقت در امان نخواهی بود!
-اههه من اصلا از تورین نمیترسم!
+اما باید بترسی!اهریمن طلا رو هیچ وقت دست کم نگیر!

*******************
-برگرد.... برو.... برو به شایر.... به دالانت.... به صندلی راحتیت.... و کتابات... و نقشه هات.... اون بلوط رو بکار.... بزرگ شدنش رو ببین....
+نه تورین! نه! نمیر!
-خداحافظ جناب بگینز! منو ببخش....(مرگ اورا فرا میگیرد)
+نه تورین! تورین! عقابا رو نگاه کن! عقاب ها دارن میان! تورین! نه!

**

 

[Elena asga]

تنها چیزی که بین همه مردم عادلانه پخش شده
ناعادلانه بودن زندگیه
انیمه جوجتسو کایسن

 

[Alireza.H]

اولین قانون سیاست میگه رای‌ها نتیجه رو تعیین نمی‌کنن، شمارنده‌ها این‌کارو می‌کنن
دار و دسته های نیویورکی
۲۰۰۳

 

[zeynabgol]

-تروی خواهش میکنم! تو جنگجوی بزرگی هستی، اگر با ما باشی پیروزی با ما خواهد بود!
+ اگر حق باشما باشد پیروزی با شما خواهد بود، نه من!
-------
-اه پول پول همش پول! چرا تو دنیای مسخره ی انسان ها باید واسه همه چی پول داد؟!

جادوگران،آن هتوی،جادوگر والای اعظم

 

[Anaana]

گاهی اوقات حقیقت زیادم خوب نیست

جوکر

 

[Sobhan81]

گذشته فقط يه داستانه که براي خودمون تعريف مي کنيم ~سامانتا_ _ _او 2013

 

[armin_att]

Don't let yourself get attached to anything you are not willing to walk out on in 30 seconds flat if you feel the heat around the corner

heat - 1995

 

[zeynabgol]

لوییس:یعنی خدایی وجود نداره؟
آندرو(فک کنم اسمش همین بود. بهر حال هردوشون خوناشامن): من چیزی از خدا نمیدونم! همین طور بهشت و جهنم. من فقط میدونم که چهارصد سالمه و پیرترین خوناشام زنده جهانم. اون قدر عمر کرده ام که با در و دیوار این دخمه یکی شده ام؛ پس شاید خدا و بهشت و جهنم، همه شون منم!

مصاحبه با خوناشام


ویرایش:

لئون: تو وقت میخوای تا بزرگ بشی.
ماتیلدا: من بزرگ شده ام؛ فقط سنم میره بالا تر.
لئون: برای من برعکسه. سنم رفته بالا؛ ولی وقت میخوام تا بزرگ شم.

و یه جای دیگه ی فیلم:
آدمکش: از مرگ میترسی ماتیلدا؟
ماتیلدا:اوهوم(وحشتزده)
آدمکش: خوبه.... میدونی، وقتی کسیو میکشی، اگه جونش واسش عزیز نباشه، لذتی نداره!


فیلم لئون

 

[SARA.MA]

می‌دونی اشکال زندگی واقعی چیه؟
تو لحظات حساس موسیقی نداره!
The Cable Guy (:

 

[zeynabgol]

-احمدعلی امروز چن شنبست؟
+سه شنبه.
-اونوقت شما چن شنبه رفتین رستوران؟
+یک شنبه.
-اونوقت تو تواین مدت کجا بودی؟
+تو رستوران.
-چیکار میکردی؟
+گم شده بودم.
-خانوم کجاست اونوقت؟
+نمیدونم.
-گم شو از جلو چشمم. برو.
چن ثانیه بعد...
-احمدعلی اونجا پنجرست! در اونوره!

-------------------------

-آقای مهندس جواب نمیدن موبایلشونو!
+خب انقد بگیرش تا ببگیریش!

---------------------------
اینم احمد علیه. محافظ بابام بوده. بابام میگفت یه زمانی محافظ ناصرالدین شاه بوده.
---------------------------
هیچ وقت موافق منشی زن نبودم. ولی باباش منشی بابام بود. همه عالم و آدم فهمیدن این عاشق منه،الا خود خرم!
-------------------------



دیالوگ های توکیو بدون توقف.

 

[zeynabgol]

یکی از روستا های مرزی کردستان، وسط بمباران


پدر به زنش: همه دارن میرن از اینجا.
مادر: بذار همه برن. ما تازه این خانه ره ساختیم، میخوایم هم توش زندگی بکنیم.
پدر: اگه بذارن زندگیمان ره بکنیم...