تقلب

[ShAkIbA08]

من حضوری خیلی نشده تقلب کنم در حد فلان جاخالی چی میشه و اینا من فقط میرسوندم
اینجوری که من خودم درس میخوندم(البته الان که فکر میکنم اونموقع هم درسخون نبودم حتی)اولین نفر امتحانو تموم میکردم
بعد برگمو میدادم و چون نفر اول بودم معلم سریع تصحیح میکرد جوابا معلوم میشد...بعدم اجازه داشتم ورقه ی بچه هارو بگیرم...تو اون دقایق سروصدا میشد و از فرصت استفاده میکردم جوابارو بهشون میگفتم
بعضی وقتا هم که برگه هارو میدادن تصحیح کنم خودم جوابارو براشون مینوشتم بیست میدادم
البته فقط رفیقام...مال بقیه رو مثل یزید اشکال میگرفتم (عقده ای هم خودتونید)
ولی الان
به راحتی با اسکای روم
تقلب نیس!
در واقع به اشتراک گذاری مطالبه
کلی هم فایده داره

 

[Nzr.f]

هیچوقت این معجزه رو یادم نمیره
راهنمایی کا بودیم دلمون خیلی پاک بود برای اینکه گیر نیوفتیم صلوات نذر میکردیم(بعد امتحان همه صلوات شمار به دست مشغول بودیم )
من خیلی به این نذرها ایمان داشتم
یه بار امتحان نوبت زبان داشتیم و من مثل خنگ‌ها نشستم روی کاغذهای کوچیک کوچیک کلمه و گرامر هارو نوشتم(یکی نبود بگه همرو رو یه برگه باریک بنویس لوله کن) بعد سر جلسه همینجور که داشتم توی جیبم دنبال کلمه مورد نظر میگشتم دونه دونه برگه هارو میوردم بیرون میزاشتم رو پام، اخر کار وقتی اومدم بلند بشم یادم به تقلب ها نبود و یهو همشون ریختن رو زمین:eek:ترسناک تر از همه این بود که مدیر و دوتا از معاونین و معلم دم در کلاس بودن:eek:
هیچی دیگه توی این گیر و دار چه کنم چه کنم یادم به نذرم افتاد و با خیال راحت نشستم برگه هارو جمع کردم ریختم تو جیبم و هیچکس هم نفهمید!!!

اینو هم بگم دیگه میرم
یه سال مامانم توی مدرسمون معلم بود
امتحان فارسی داشتیم و من نخونده 19میشدم
مامانم به عنوان مراقب اونجا بود و دید یکی از بچه ها داره تقلب میکنه، رفت بالا سرش خیلی مهربون بهش گفت تقلبی رو بزار توی جیبت هرچی از خودت بلدی رو بنویس
بعد از امتحان دوستم اومد ماجرا رو تعریف کرد گفت من دیگه از این به بعد ایمان اوردم میخوام درس خون بشم
بعدا که به مامانم گفتم خندید گفت ترسیدم اگر ازش تقلبی رو بگیرم بگه دختر خودتم تقلبی داره ابروم بره

 

[Asal_sh]

تا زمانی که حضوری بود همه کتابو حفظ بودم (فقط برای اینکه جلوی یسریا کم نیارم )
بعضی مواقع تقلب میکردم( به قول داداشم لواشکیییی « همون معنی یواشکی رو میده »)
الان که دیگه هیچی
کتاب که بازه
گروه واتساپم نان استاپ پیام میاد این سوالو چی زدین
اونسری مامانم داشت سوالا رو میدید ، یهو پیام اومد «بچه ها این سوالو چی زدین»
اصلا به روی خودش نیاورد
گفت راحت باش

 

[علی.]

اصلا آدم اگه نگیره یا نرسونه امتحان به دلش نمی شینه

 

[phoenix_s9]

کلاس چهارم اولین بار تقلب کردم اونم اینجوری بود که یه فصل از ریاضی بود خیلی طولانی بود و ما هم شب قبلش عروسی بودیم نصفشو بیشتر نخونده بودم بعد یکی از همکلاسیا کامل خونده بود منم بهش گفتم یه ساندویچ از بوفه مدرسه برات میخرم این امتحانو بهم برسون بنده خدا با دستای لرزون همه جوابارو رو یه کاغذ نوشت و با بدبختی داد به من ، منم با یه استرس فراوون نوشتم چون اون جلو من بود و ته کلاس بودیم خیلی تو چشم نبودیم و موفق شدیم بعدشم دیگه کم کم حرفه ای شدم تا جایی که بیشتر امتحانا با تقلب رد شد و حتی ورودی سمپادم چند تا سوال رو از رو دست بغل دستیم زدم...
(اون ساندویچه هم براش نخریدم گفتم اگه بری بگی برا خودتم بد میشه اونم هیچی نگفت )

 

[plotter]

سلام
خب، ميخواستم يه مطلبي در مورد تقلب بزارم......... كه گفتم بهتره اول يه نظرسنجي بشه ببينم شما چه جوري هستيد!
لطفا صادقانه جواب بديد!!!!!!!!!
+اگه تقلب کردین تا حالا شده گیر بیفتین؟
چه روشهای جالبی برای تقلب کردن بکار بردین؟

از همون مهو کودک شغل شریف تقلب رسانی رو انتخاب کردم. همیشه می رسونم و کم پیش میاد تقلب کنم. مثلا وقتی میبینم بغل دستیم بلد نیست فوری برگمو باهاش عوض میکنم و واسه اونو کامل میکنم. یکی از دوستام که سوالی رو نمیدونه الکی بلند میشه میگه لاک غلط گیر نداره. منم فوری جواب سوال رو تویه برگه کوچیک مینویسم و می چپونم تو سر لاک غلط گیر و بهش میدم. یه بارم واسه اینکه به یکی تقلب برسونم از مانتو معلم استفاده کردم و کاغذ رو چسبوندم پشتش. البته ریسکش خیلی بالا بود. قلبم تو دهنم بود ولی خب بخاطر دوستم هرکاری میکنم

 

[Batman:/]

هیچوقت این معجزه رو یادم نمیره
راهنمایی کا بودیم دلمون خیلی پاک بود برای اینکه گیر نیوفتیم صلوات نذر میکردیم(بعد امتحان همه صلوات شمار به دست مشغول بودیم )
من خیلی به این نذرها ایمان داشتم
یه بار امتحان نوبت زبان داشتیم و من مثل خنگ‌ها نشستم روی کاغذهای کوچیک کوچیک کلمه و گرامر هارو نوشتم(یکی نبود بگه همرو رو یه برگه باریک بنویس لوله کن) بعد سر جلسه همینجور که داشتم توی جیبم دنبال کلمه مورد نظر میگشتم دونه دونه برگه هارو میوردم بیرون میزاشتم رو پام، اخر کار وقتی اومدم بلند بشم یادم به تقلب ها نبود و یهو همشون ریختن رو زمین:eek:ترسناک تر از همه این بود که مدیر و دوتا از معاونین و معلم دم در کلاس بودن:eek:
هیچی دیگه توی این گیر و دار چه کنم چه کنم یادم به نذرم افتاد و با خیال راحت نشستم برگه هارو جمع کردم ریختم تو جیبم و هیچکس هم نفهمید!!!

اینو هم بگم دیگه میرم
یه سال مامانم توی مدرسمون معلم بود
امتحان فارسی داشتیم و من نخونده 19میشدم
مامانم به عنوان مراقب اونجا بود و دید یکی از بچه ها داره تقلب میکنه، رفت بالا سرش خیلی مهربون بهش گفت تقلبی رو بزار توی جیبت هرچی از خودت بلدی رو بنویس
بعد از امتحان دوستم اومد ماجرا رو تعریف کرد گفت من دیگه از این به بعد ایمان اوردم میخوام درس خون بشم
بعدا که به مامانم گفتم خندید گفت ترسیدم اگر ازش تقلبی رو بگیرم بگه دختر خودتم تقلبی داره ابروم بره

واااای صلوات خیلی جوابههه
من این نذر صلوات و جا انداختم تو کلاسمون
هرچی میشه فوری میشینیم صلوات فرستادن
اصن اسم من میاد همه یاد صلوات میفتن
خب اینو بگم ما بهترین سیستم تقلب و داریم
چند نفره خر میزنیم و به بهترین شکل ممکن رد میکنیم امتحانارو بعدشم جوابامون و تو کل پایه پخش میکنیم
همینقدر بگم که برای اولین سال با اون همه امتحان سخت معدلم ۲۰کامل شد

 

[Hami J]

به غیر از تقلب های مجازی که واقعا تقلب حساب نمیشن ، یبار کلاس چهارم سر امتحان فارسی تقلب کردم.
از رو بقل دستیم یه چیزی رو دیدم ، وایسادم تا اون برگه رو ببره تحویل بده بعد معلم همونجا براش صحیح کرد و وقتی 20 شد ، فهمیدم که درست نوشته بوده و منم همونو نوشتم و 20
از همون بچگی تیزهوشی میبارید ازم

 

[..Mehrab..]

والاپست بعضیا ک نوشتن تو دبستان تقلب کردیم رو خوندم برگام ریخت..
دبستان مگه چی داشت ک تقلب کردید؟ -_-
نمیدونم ما دبستان هیچی نداشتیم یا چی؟
در کل ما ک تو دبستان تقلب نکردیم ولی تو دبیرستااان...
یادمه اولین تقلبم فیزیک هفتم بود ک من چون تا شب امتحان نمیدونستم و حال خوندنم نداشتم دو ساعت وقت گذاشتم و همه ی جزوه رو روی ی ورق A4 نوشتم و توی ی جایی ک از گفتنش معذورم ( ) جاساز کردم..
سر جلسه با بدبختی درش اوردم و از روش نوشتم..
ی سال بعد با دیدن داش امیر لول تقلبم یهو جابجا شد و نکات بسیار اموزنده ای ازش یاد گرفتم..
مثلن اینکه هرچی سر جلسه اروم تر و سر ب زیر تر باشی معلما بیشتر بهت گیر میدن و احتمال لو رفتن زیاد میشه..
یا اینکه اگ گیرنده ای همیشه از چن نفر مختلف تقلب بگیر و گلچین کن..
یا اینکه اگ با سر و صدا و شوخی و خنده جو امتحانو بهم بریزی میتونی راحت تر تقلب کنی..(البته باید با دبیر یکم رفیق باشی )
یا اینکه خیلی ریلکس باش انگار ن انگار...
یا..
یادمه کلاس دهم اخرین تقلبی ک کردم سر ریاضی بود ک اواخر امتحان ی بیس دیقه مونده بود پشت سریم ک نمیشناختمش گفت داداش جون جدت من هیچی بلد نیستم یچی برسون..
منم چون طبق عادت اسممو اخر مینویسم (ک اگه خواستیم برگه امتحانو رد و بدل کنیم ضایع نباشه) یهو پاشدم ورقمو دادم بهش و ورقشو برداشتم و ی رب اخر براش نوشتم..
بعدم دم تحویل دادن ورقامونو عوض کردیم و رفتیم..
ک اون 20 شد من 19.25 -__-
نمدونم لاشی چیکار کرده بود :/
دیگه این تقلبای مجازی هم ک بچه بازیه و اصن کیف نمیده..
ایشالا واسه دانشگاه

 

[Asaliiiii]

من فقط می رسوندم

 

[zeynabgol]

یک دقیقه قبل آزمون علامه حلی:
-همکاری و همیاری؟
+همکاری و همیاری.


و کل سوالا رو به ترتیب و دونه دونه با هم حل کردیم:)

 

[قاصدک آبی]

یادش بخیر یبار با دوستم یواشکی مکاتبه میکردیم به این صورت که شماره سوالو مینوشتیم‌، جوابو میگرفتیم خیلی استرس کشیدیم منم دستام عرق میکنه و وقتی استرس میگیرم عرق دستام بیشتر و بیشتر میشه، خلاصه کاغذو حسابی خیس کرده بودم

 

[lyamyy]

پارسال امتحان دینی داشتیم نوبت اول. تو جواب یکیشون شک داشتم. اینو اونور نگاه کردم دیدم نه هیچکی نگا نمیکنه. معلم ورزشمون هم مراقب بود که جلوم نشسته بود. دید من دارم زیاد تلاش میکنم ورقه دستشو اینو اونور کرد که مثلا من بتونم ببینم. منم که در این مواقع بحمدالله کور میشم. هیچی نفهمیدم. دوباره سر جنبوندم بازم نتونستم جوابو بفهمم. بیچاره معلممون دیگه داشت ورقه رو تو چشمم میکرد که ببینم و بالاخره من نوشتم و اینجوری نگاش کردم. گفت بالاخره تونستی؟ اوف خداروشکر دمش گرم

 

[MHDgh]

من حضوری اصلا تقلب نمی کردم ولی یک بار خواستم امتحان کنم ببینم اصلا چیه ؟ امتحان مطالعات داشتیم یه بخشی رو حفظ نکرده بودم برای همین بجای زیر دستی ،کتاب اوردم از قبل تو یکی از صفحه های کتاب تقلب نوشتم بعد رفتم سر جلسه و از اون بخش اصلا سوال نیومدبعد تصمیم گرفتم آدم دیگه ای بشم و همینطور فهمیدم این کارا به من نمیاد
ولی مجازی برای اولین بار!!!! همین امروز امتحان عربی از کل کتاب برای همین با دوستم رفتیم تو گوگل ترانسلیت و به راحتی تقلب کردیم بازم من ۱۸ شدم اون ۲۰دوباره فهمیدم به درد اینکار نمیخورم و دوباره تصمیم گرفتم ادم دیگه ای بشم تو زیست هم اینطوری میکردیم ولی خب اینقد امتحانش سخته که حتی گوگل هم هنگ میکنه بقیه درس ها بجز ریاضی و فارسی و فیزیک و شیمی چون خیلی مهمن تقلب نمی کنم ولی بقیه اش با تقلب پیش میره
داشت یادم می رفت ! کلاس ششم به نوعی به همه تقلب رسوندم من ششم کلا بیشتر از کتاب اطلاعات داشتم یه سوال امتحان بود نوشته بود چطوری خاصیت بازی و اسیدی مواد رو مشخص کنیم بعد جوابش میشد کاغذ پی اچ بعدمن خواستم چندتا چیز بنویسم بعد به معلم بلند گفتم! میشه بجای کاغذ پی اچ ! بنویسم فنل فتالئین ! بعد گفت نمره کل کلاسو ازت کم می کنم:-ssبعدم کم نکرد

 

[خواهر کوچیکه شیرین]

اول دبیرستان سر امتحان میانترم کامپیوتر؛از پشت سریم که خیلی خفن بود تو برنامه نویسی خواستم جوابارو تو برگه ریز بنویسه و بده به من{اگه میانترم کامل میشدی دیگه نیازی نبود پایانترم بدی}
وقتی برگه کوچیک رو گذاشت تو جامدادیم؛مراقب اومد و ازم گرفت:/
نکبت ایکبیری کلییی تخریبم کرد{بعد از 8 سال هنوز یادمه و گاها حسرت میخورم که چرا اون روز تقلب کردم و کاری کردم که به من جلو 30 نفر از دوستام توهین بشه} و از همه بدتر اینکه تمام جوابام درست بود

 

[f.hn]

عرضه تقلب کردنم ندارم:/
در این حد بی مصرف
(حضوری منظورمه ها،مجازی که همه امتحانا اپن بوکه،همه در جریانن)

 

[omid.hpour]

چجوری واقعا بعضی هاتون گفتید نتونستید تقلب کنید یا تا حالا نکردید و ....
اصلا چجوری ممکنه ؟ چجوری میشه ؟ که یه دانش آموز یا دانشجو تقلب نکنه :/
هضمش واسم سخته که چجوری بعضیاتون نمیکنید

 

[Beauty_]

تو ابتدایی، از اونجایی که بچه ی درسخونی بودم همیشه برگه مو اول میدادم معلمِ از همه جا بی خبر منو مراقب میکرد که تو کلاس بگردم نزارم کسی تقلب کنه ...
منم یواشکی هروقت حواسش نبود به بقیه میرسوندم ((( =

 

[omid.hpour]

تو ابتدایی، از اونجایی که بچه ی درسخونی بودم همیشه برگه مو اول میدادم معلمِ از همه جا بی خبر منو مراقب میکرد که تو کلاس بگردم نزارم کسی تقلب کنه ...
منم یواشکی هروقت حواسش نبود به بقیه میرسوندم ((( =

مرام و معرفت اصلش شمایی ، بقیه اداتونو درمیارن
پ.ن: وی از صندلی بلند شده و ایستاده دست میزند و اشک شوق گوشه چشم خود را پاک میکند

 

[Beauty_]

مرام و معرفت اصلش شمایی ، بقیه اداتونو درمیارن
پ.ن: وی از صندلی بلند شده و ایستاده دست میزند و اشک شوق گوشه چشم خود را پاک میکند

(((( =