خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

سوتیه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
http://img4up.com/up2/74612344841786805210.png
 
پاسخ : سوتی‌ها

جلد دفتر املای داداشم:!!!
13314770661.jpg

میتونید حدس بزنید توش چه خبره!!! 8-^
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز امتحان هندسه داشتيم بعد آخراي امتحان بود داشتم جوابامو با جلويي مقايسه ميكردم معلمه ديد گفت چشات به ورقه خودت باشه منم حواسم نبود گفتم گير نده بابا دارم چك ميكنم!
ساعت بعد با كلاس بغليمون درس داشت بعد مهران تو سالن واساده بود منم دورخيز كردم پريدم رو كولش! ‏‎:‎D ‎‏ يهو ديدم همون معلمه واساده ويه نگاه عاقل اندر سفيه كرد كه من تا نيم ساعت بعد نميتونستم جلو خندم رو بگيرم!
 
پاسخ : سوتی‌ها

آقا این عصمت دوست ما جدیدا سوتی های تمیزی میده.
میخواست بگه طرف بهم گفته با گوشی آنی یا کامپیوتر گفت:
عارف گفته با گوشی آنی یا موبایل؟
امروزم میخواست بگه مسواک و شانه چوبی.
گفت مسواک چوبی شونه ی چونی
:-)))))))}
 
پاسخ : سوتی‌ها

X_X

دوروز پیش صبح خیلی خوابم میومد (:|

بعد به زور چشمام باز شده بود (:|

خلاصه هرجور بود اماده شدم و رفتم مدرسه ;;)

زنگ کامپیوتر رفتیم کارگاه ;;)

چشمتون روز بد نبینه X_X :-"

تا کفشامو دراوردم X_X شدم

جورابام هرکدوم یک رنگ بود :-" ^#^

بچه ها: :)) =))

من: :-" ;D خوابم میومد خو! :-"

++++

برگشتم میگم بازی رو زامبی کردی؟؟؟ ;))

میگه:منظورت اینه زامبی رو بازی کردم؟؟! ;;) :-?
 
پاسخ : سوتی‌ها

ما تو خونمون بابانم اصولا ظرف زیاد میشوره. ;D
بعد داداشم رفته مهدکودک معلمه داشته درمورد کمک به والدین حرف میزده بعد این بلند میشه میگه خانوم منم هرشب موقع ظرف شستن به بابام کمک میکنم.
معلمه :o
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز یه اتفاق باحال تو مدرسه مون افتاد و اونم این بود که شنیدیم کلاس 3/1 یه حماسه آفریده ;D

از قرار معلوم ساعت کلاسشون رو نیم ساعت جلو کشیده بودن ، معلم زیست نابغه مون هم فکر کرده دیره ، کل زنگ رو تند تند درس داده و ازشون امتحان نگرفته =))

چقدر یه آدم می تونه خنگ باشه ؟! :)) من فقط تو این موندم که بچه های 3/1 چجوری کل زنگ در حالی که اون بیچاره داشته درس میداده جلو خنده شون رو گرفته ن ؟! :-?? :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی گیر آوردم در حد لالیگا!!!!
شبکه 3 یه پیام بازرگانی داره که ماله کارت سوخت و اینجور چیزاس!!؟؟؟ گرفتی کدوم رو میگم؟؟؟
آهنگ پشت زمینش مال کیتی پریه آهنگ last friday night ینی وقتی متوجه شدم مردم از خنده!
 
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم اومده بود خونمون زنگ زدیم از بیرون برامون شام بیارن مرده غذا رو داده بهم فاکتورو ازش گرفتم خرد نداشتم رفتم بیارم بعد بهم گفت فاکتورو بده منم دادم بهش فکرکردم برای اینه که برم پولو بیارم بعد بده پولو بهش دادم بنده خدا داره میره به زور فاکتورو از تو دستش میکشم بیرون (خب فکر کردم یادش رفته باید بده)گفت ببخشید خانوم فاکتور مال شما نیست باید تحویل بدم حال من قیافم چه طوری بود
اینطوری :-[ :-[ :-[ ببخشید بفرمائید
 
پاسخ : سوتی‌ها

به یکی از بچه های دانشگا گفتم کتابتو ببرم انقلاب کپی کنم؟!
گفت خب چرا نمیدی همین زیراکس دانشکده؟!
گفتم آخه پایین انقلاباش بهتره :دی
(منظورم این بود که انقلاب کپی هاش بهتره) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز امتحان دفاعی داشتیم داشتیم سر کلاس ورزش می خوندیم که معلمون فهمید و اومد کتابا رو گرفت و برد گذاشت تو دفترش منم از ترس اینکه دیگه پس نده رفتم کتابو بردارم آخه داشت امتحان می گرفت و مطمئن بودم نمیاد دفترش خلاصه کتابو برداشتم و با خیال راحت در دفترو بستم ولی وقتی برگشتم دو سانتی متری دماغم ایستاده بود بقیشم خودتون حدس بزنید #:-S
 
پاسخ : سوتی‌ها

من یه دختر خاله دارم، این سوتی مربوط به 13 سالگیشه.
می رفتم کانون زبان ایران برای زبانش، معلمشون یه آقایی بوده؛ یه روز بهشون گفته بوده که چند تا جمله بنویسند.
نوبت دختر خاله ی من که می رسه، این جمله رو می خونه : my husband was sick last week.
معلمش می پرسه که : Are you married?
دختر خاله ی منم معنی married رو نمی دونسته.
می گه: yes.
بعد معلمش این جوری بهش نگاه می کنه :o و دوباره می گه Are you married? really?
اینم از رو نمی ره دوباره می گه : yes
بعد کلاس دوستاش ازش می پرسن : واقعا؟
میگه: چیو واقعا؟
میگن:واقعا ازدواج کردی؟
بعد تازه متوجه می شه چه دست گلی به آب داده.
از اون به بعد هر دفعه می رفته سر کلاس معلمه ازش می پرسیده: همسرتون بهتر شدن؟!
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از OverLord :
امروز یه اتفاق باحال تو مدرسه مون افتاد و اونم این بود که شنیدیم کلاس 3/1 یه حماسه آفریده ;D

از قرار معلوم ساعت کلاسشون رو نیم ساعت جلو کشیده بودن ، معلم زیست نابغه مون هم فکر کرده دیره ، کل زنگ رو تند تند درس داده و ازشون امتحان نگرفته =))

چقدر یه آدم می تونه خنگ باشه ؟! :)) من فقط تو این موندم که بچه های 3/1 چجوری کل زنگ در حالی که اون بیچاره داشته درس میداده جلو خنده شون رو گرفته ن ؟! :-?? :))

دقیقا ما یکبار همیچن کاری کردیم ;D

همین یک هفته پیش ;D

بعد دبیر ریاضیمون برگشت گفت: ای بابا!میبینین!همیشه زنگای ریاضی به سرعت میگذره! 8-|

بچه ها:اره خانم اره :-" ;)) :-"

اصولا ما همیشه10دقیقه اخر استراحت میکنیم ;;)

اونروز نزدیک 20دقیقه استراحت داشتیم :-"

بعد دبیرمون هم هعی میگفت پس چرا زنگ نیمزنن؟؟ :-? 8-|

ما: :-" :)) ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

+خدا خیرت بده من این سوتیُ پریروز دادم!
نه به این شدت البته!
یه متنی به ما گفته بودن بگیرین بخونین، بد این خیلی سخت بود منم اصن نخریده بودمش.
رفتم کلاس به استادمون الکی گفتم جا گذاشتمش، بد اینم گف مغازش نزدیکه برو سریع بخر بیا.
منم رفتم خریدم،اینم فک میکرد من خوندم دیگه، ازم پرسید: how was the text?
منم فک کردم میگه تست(test)!
باخودم گفتم این چی میگه دوباره اخه بعضی وقتا گیج میزنه.
بد فک کردم شاید المپیاد زبانُ میگه این قاطیه حواسش نیست فک کرده دیروز بوده.
به انگلیسی گفتم خیلی خوب بود.
چشاش چارتا شد گف ینی اصن مشکل نداشتی؟
-نه
-هیچ کلمه ای نبود که معنیشُ ندونی؟
-نه،شاید یکی یا دوتا.(جالب اینجاس همه زرنگای کلاس داشتن قبلش حرف میزدن میگفتن انقد متنش سخت بود ما از خودمون ناامید شدیم)
-پس برات آسون بود؟
(من همین جا فهمیدم این منظورش چی بوده دیگه رومم نمیشد درستش کنم) نه خیلی آسون نه خیلی سخت.
آقا بعدش شرو کردیم متنُ کار کنیم، کلمه سختم زیاد داشت، به هر کلمه سختی میرسید رو به من میکرد معنیشُ بگم،
منم مث اسکلا بش نیگا میکردم! :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

يه روز مي خواستم با آژانس برم جايي اونم تنهايي!اين مامان من اينقد گفت آيت الكرسي بخون واسه خودت كه منم استرس گرفتم!!!!
بعد،هم نشستم تو ماشين به جاي سلام گفتم:بسم الله الرحمن الرحيم!!!!! :-"
راننده: :-/ :-/ :o :o
من:چيزه....سلام.. :-[ ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

آقا ما یشنبه ها زنگ اول ورزش داریم بعد این هفته برف اومده بود و کسی نرفت و زنگ بعدشم امتحان هندسه داشتیم.خلاصه همه سرشون به خوندن هندسه بود بعد این معلم ما دید کلاس ساکته،رفت بیرون بچرخه.
آقا مام فرصتو غنیمت شمردیم و بزن و بکووووووووووووووووب /m\ /m\ /m\ /m\ =)) =)) =)) =))
من داشتم از بچه ها فیلم میگرفتم(هر کی فیلمشو خواست pm بده بم تا براش میل کنم)
آقا بچه ها یه جور واستادن که منه فیلمبردار پشتم به در بودش
خوابم میاد یکی با ما راه بیاد....
آمنه آمنه....
.
.
.
بعد منه بدبخت اومدم افکت بدم،یه تکونی دادم.
آقا همینجوری تو جو بودم که کلاس ساکت شد :-" :-" :-"
کلاس: :o :o :o :o :o :-ss :-ss :-ss :-ss :-ss
من:الان قصاب(معلم ورزشمون)پشت سر من واستاده؟ :-ss :-ss
کلاس:برپا
من:الهم....(طبیعی سازی)
معلم:زنگ که خورد فیلمشو برام سند کن.
من :o :o :o :o
کلاس و من =)) =)) =)) =)) =))
واویلا لیلی.....
 
پاسخ : سوتی‌ها

تو آزمایشگاه فیزیک آقای .... داشت درمورد واندوگراف توضیح میداد برگشته میگه :
.... اون بوسیله ی دست من خودشو تخلیه میکنه ....
جان؟؟؟ ;D
در مورد خازن می گفت:
خواهیم بهش گفت خازن ....
(فعلو حال کن)!!!! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم واسه بچه‌ها و معلم شیمی‌ مون کنفرانس میدادم سر کلاس

آقا هی‌ بچه‌ها نگام میکردن میخندیدن

من همش نگا پشت لباسم می‌کردم و فک می‌کردم پارس

همیجور زمان میگذشت

منم همینجور عصبانی‌ میشدم

از آخر ب یکی‌ گفتم چرا می‌خندی جناب فلانی‌

گف آقا اجازه

زیپتون بازه!!!!
 
پاسخ : سوتی‌ها

داداش دوستم داماد شده بعد یارانشو قطع کردن باباش زنگ زده به یکی از دوستان که جویا بشه چرا قطع شده
بابای دوستم: چیز پسر بزرگمو واسه چی قطع کردند؟؟
آقاهه: =))
...

صبح دوستم قیافش با نمک شده بود بش گفتم: فرشته ناز شدی ؟؟؟
برگشته میگه :ان آ (na)چی ؟؟؟
خو مرض حالا بیا ازش تعریف کن...
 
پاسخ : سوتی‌ها

این احمد کلّا سوتیه دیگه :دی
بهش میگم این RPG ـم خز شده دیگه :دی
میگه چه خز شده باشه چه خز نشده باشه بازی میکنم جلوشم مینویسه ژانِز گِیم خور :))

ژانِر با ژانر خیلی فرق داره ها :-"

:))
 
Back
بالا