rainman
کاربر حرفهای
  
			
			
				
				
	
		
			
		
		
	
			
		- ارسالها
 - 351
 
- امتیاز
 - 1,378
 
- نام مرکز سمپاد
 - شهيد بهشتي
 
- شهر
 - نيشابور
 
پاسخ : سوتیها
يه سوتيه جالب...
دو نفر از اقوام كه به دلايل امنيتي و يه كمي هم اخلاقي از بردن نامشان معذوريم و اتفاقاباهم مادر و دختر بودن سوار اتوبوس ميشن...
توي اتوبوس دختره دوستاشو ميبينه و با اينا مشغول ميشه به طوري كه ميره عقب اتوبوس ميشينه :)
مادرم از همه جا بيخبر خسته ميشه ميره رويه صندلي جلوي اتوبوس ميشينه
موقع پياده شدن اتوبوس شلوغ ميشه مادر از در جلو پياده ميشه و دخترم مجبور ميشه از در عقب پياده شه
مادر بيچاره كه يكم ساده ترم بوده پول دخترو دوستاشو حساب ميكنه
ميبينه اٍ..... دخترم داره حساب ميكنه! X-(
از همون جلو دادميزنه:
                            
"دخترم،دخترم من از جلو دادم نمي خواد تو از عقب بدي!" 
				
			يه سوتيه جالب...
دو نفر از اقوام كه به دلايل امنيتي و يه كمي هم اخلاقي از بردن نامشان معذوريم و اتفاقاباهم مادر و دختر بودن سوار اتوبوس ميشن...

توي اتوبوس دختره دوستاشو ميبينه و با اينا مشغول ميشه به طوري كه ميره عقب اتوبوس ميشينه :)
مادرم از همه جا بيخبر خسته ميشه ميره رويه صندلي جلوي اتوبوس ميشينه

موقع پياده شدن اتوبوس شلوغ ميشه مادر از در جلو پياده ميشه و دخترم مجبور ميشه از در عقب پياده شه

مادر بيچاره كه يكم ساده ترم بوده پول دخترو دوستاشو حساب ميكنه
ميبينه اٍ..... دخترم داره حساب ميكنه! X-(از همون جلو دادميزنه:
"دخترم،دخترم من از جلو دادم نمي خواد تو از عقب بدي!" 
	
    


 





 
 
 
