خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

امروز تو مدرسه برنامه داشتیم،تو فاصله بین دو برنامه ناظم راهنماییا میکروفونو گرفته میگه: X-(خانومای راهنمایی که سوت میزنن الآن بهشون تذکر داده نمیشه ولی بعدا باهاشون برخورد میشه
:))
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز بعد از امتحان تاریخ معلمومون میخاست ورق هارو تصحیح کنه بچه ها دورش جمع شده بودن بعد منم با دوستم داشم حرف میزدم اما روم طرف معلم بود بعد دیدم داری از رو صندلی میوفته بعد یهو گفتم ووووووووووووووووووووووی :)) ;D ;)) بعد دیگه نمی دونم کی گرفتش به طور کامل نیوفتاد ;)) بعدش کلی با دوستم خندیدیم :)) ;))
;;)
 
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پیش داشتم زیست میخوندم شدید خر میزدم ;D
زیسته تموم شد اومدم نماز بخونم (ریا نشه :-[)
نماز مغرب رو خوندم ...
رسیدم به نماز عشا
گفتم 4 رکعت نماز غشاء میخوانم قربته الا الله ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه‌ها اول راهنمایی به جای این که بگه بریم آزمایشگاه تخم مرغ‌ها رو ببینیم گفت بریم تخم بذاریم ...
از اون موقع هنوز هم بهش می‌گیم مرغ ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم شیمیمون داشت ذره های بار دارو درس میداد یکی از خرخونامون پاشد گفت یعنی مثلا من اگه اینجوری باشم باردارم؟؟؟ معلمه گفت بله دیگه عزیزم شما بار دار میشی در اون صورت!!!! :)) بعد خود معلمه نفهمید چی گفت برگشت ادامه ی درسو بگه یکهو یکی از بچه ها گفت با کی ایشالا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ;D ;D :)) :)) :))
________________________________________________________________________
یه حاج آقایی میاد برای نماز جماعت همیشه از وسط حیاط رد میشه مام همیشه یه تیکه ای میندازیم بهش! یه بار یکی گفت حاج آقا تقبرالله(دیکته شو بلد نیستم :-") بعد یارو برگشت گفت همچنین خواهرم ممنون!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

1بار معلممون داشت برگه هاي امتحانو مي داد بعد رسيد به 1نفر اونحايي كه نام و نام خانوادگي مي نويسن به جاي اين كه اسمشو بنويسه نوشته بود نام و نام خانوادگي. منو دوستامم داشتيم بش مي خنديديم مي گفتيم چه اسكله. بعد فهميدم برگه ي خودمه. ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس شیمی دبیر ما هی میگه ما عین خر مینویسیم!
امروز بنده خواب بودم سر کلاس...
;D
داشت همینجوری میگفت و مینوشتیم....
رسید به یه جاییش که اشاره کرد به تخته گفت "این 2تا "
(2تا فورومول بودن)
....
منم که نگاش نمیکردم نوشتم "این2تا" ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

تازگي ها يه معاون جذيد برامون اومده
بنده خدا انقدر چيزه...
اوروز زنگ خالي داشتيم،‌ سركلاس با گوشي آهنگ گذاشته بوديم...
يه دفعه اين معاونه اومد سر كلاس...
ما ها رو كه ديد در اون حال، معذرت خواهي كرد رفت بيرون در رو هم برامون بست تا راحت باشيم... :))
قيافه ما: اولش :-ss بعدش: :o آخرش: =D> :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

این معلوم نیست سوتی هست یانه ... ولی اتفاق افتاده سره کلاسمون ...

سره زنگ فیزیک ، 2 تا از بچه های ردیف دوم و سوم (یکی پشت اون یکی) بودن و ردیف عقبی یه چند تا مشت به جلوییش زد و جلوییه هم که اعصاب نداره، وسط کلاس برگشت داد زد : ** کش چرا منو ان*ل می دی ؟؟؟
معلم : چی چی ؟؟
دانش اموز ردیف 2 : این داره منو از اول زنگ تا الان ان*ل می ده
معلم : :o :o (با لحنی متعجب) : بلند شو ، بلندشو برو بیرون پیشه اقای احمدی با هم دعوا کنید ... ;;)
2 زنگ اخراج بود و زنگ اخر که وسط کلاس اوردنشون تو کلاس ، براش کلی دست زدیم =D> =D>

به قولا خیلی حرکت شاخی بود :)) البته از این حرکات شاخ توی مدرسه خیلی اتفاق می افته توی مدرسه ی ما ... 2 سال پیش ، یکی از سومیای امسال که اون موقع اول بود بایه پیشدانشگاهی اونسال دعواش شد ، پیشدانشگاهیه بهش گفت : تو مرد نیستی ... و اون اولیه هم جلوی ناظم شلوارشو .... >) >) 3 روز از مدرسه اخراجش کردن ... :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز روز کنفرانس ما برای پرورشی بود...
ما هم که یادمون نبود.....
معلممون گفت کی امروز باید کنفرانس میداده؟؟؟
بچه هاگفتن مشخص نکردین....
دوستمم سوتی داد گفت:ما که نبودیم ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

به به.
عجب سوتي.
سرکلاس رياضي بوديم دوست عزيزم هم مثله هميشه سوتي داد.اونم سوتي صحنه دار.
واسه من جريانيو تعريف کرد که ده دقه بهش مي خنديديم.
اونم بدون اينکه توجه کنه جريان صحنه داره وقتي دبيرمون پرسيد به چي ميخندي گفت:
"سر کلاس دختر خالم،دبير رياضيشون ميخواسته بگه کل کلاس که زبونش گير کرده و گفته(چل کلاس) "
:-D
(شرمنده.اگه صحنه داشت)
 
  • لایک
امتیازات: *M.M*
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه ها سر زنگ ادبیات رفته بود درس جواب بده،دبیر یه سوالی ازش پرسید بعد اون نشنید،گفت:چی خانوم؟دبیر گفت:مگه کری؟اون گفت:نه خانوم شما آروم حرف میزنید!بعد دبیر گفت:یعنی من کرم؟...... :o(حالا کدومشون کر بود؟) ;D :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

سره زنگ زبان انگلیسی ، معلم برامون فیلم گذاشته بود... یه صحنه داشت اون فیلمه ، مرده و زنه داشتن به هم نزدیک می شدن ، سانسورچی هم داشت سعی می کرد که سانسور کنه ، یهو معاونمون اومد تو کلاس (ما هم داشتیم می ترکیدیم از خنده ) حالا سانسورچی هم بلد نبود درست با لپ تاپ بدون موس کار کنه ، هی موسه می لرزید و می پرید بالا و پایین !! بعد معلمه سری دووید صداشو کم کرد (که البته کاره خیلی خوبی کرد ، چون بعد از این که دوباره دیدیم صحنه رو ، یه فحشای باحالی می دادن !:)) ) (ناظم همه اش رو داشت می دید) و اونا هم (توی فیلم) داشتن کاره خودشونو می کردن و ما هم داشتیم همواره می ترکیدیم ، یه 10 ثانیه ای طول کشید که یکی سریعع دووید کمک سانسورچیمون که اخرش هم نتونستن استوپ کنن ! مینیمایزش کردن ! :)) ناظم هم خودش خنده اش گرفته بود ، چیزی که می خواست بگه رو گفت و رفت 8-} :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم زيستمون ديروز ميگفت:برگ ها تو شش ماه زمستون ميپوسن ولي چوب ها نه...............)) :)) :)) :))

با اين حساب سال ميشه 24 ماه 8-} 8-}
 
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از دوستام داشت به یکی دیگه از دوستام داشت میگفت من تولد داداشمو یادمه بعد اون یکی دوستم گفت داداشت کوچکتره یا بزرگتر؟:دی
 
پاسخ : سوتی‌ها

جدیدترین سوتیه معلم پرورشیمون:
به پروژکتور اشاره میکنه میگه:
کاش اون کاست و میاوردم،مینداختیم تو اون CDنگاه میکردیم.
 
پاسخ : سوتی‌ها

دبیر ریاضی ؟!. رو برده بود پلو تخته ، مریم x ی رو که نوشته بود درست کرد ، خانم فکر کرد خطش زده ، گفت چرا زدیش ؟ مریم گفت کی رو ؟؟؟ ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از mgh-nano :
دبیر ریاضی ؟!. رو برده بود پلو تخته ، مریم x ی رو که نوشته بود درست کرد ، خانم فکر کرد خطش زده ، گفت چرا زدیش ؟ مریم گفت کی رو ؟؟؟ ;D
من الان که دقت میکنم با تعاریف شما سوتیام خیلی فجیه تر از این حرفا بوده :))
سوتی بعدی:
در همین حین که پای تخته بودم
بچه ها گفتن با طرف پهن ماژیک بنویس!منم هر چی زور زدم نشد!خوب چی کار کنم نشد دیگه... =((
ظاهرا به دلیل استرس زیاد عکس العمل این بوده:
خانوم,خانووووم!
خانوم این نمیشه
خانوم این رنگ نمیده!
خانوم این چرا رنگ نمیده!
خانوم...

عکس العمل خانوم: :| [-o< 8-} ;D :))

--------------------
بعد یه صحنه من داشتم مینوشتم یه جا گیر کردم!
3نفر با هم داشتن میگفتن من چی کار کنم!منم داشتم میخندیدم حواسم به اینا نبود...
خانوم نیگاه کرده بود به بچه ها با یه حالت تاسف بار سرشو تکون داده بود که یعنی"بهشم میگن,نمینویسه" :))
------------------
بدتر از اون اینکه:
این هی انتظار داشت من از رو برم!
منم عین گاو میخوندیدم!
اونم منو میدید چاره ای نداشت!میخندید دیگه :))
---------------------
سوتی بعدی:
بد از کلاس رفتیم کنار میز پینگ پنگ که کنار پارگینگ ماشینا بود!
من پشتم به میز بود با دوستم حرف میزدم!میز چرخ داشت!
من فک کردم این ماشین!
ریلکس خودمو ول کردم روش!
میز رفت :))
--------------------
همین دیگه
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز تو مسابقات آزمایشگاه مسئول جلسه:مراقبا هم سوال کسی رو جواب نمیدن که کسی از حقی ضایع نشه
 
Back
بالا