خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس فيزيک معلم نيروي محرک قرقره رو با E نشون داد ريسماناي بعدي رو هم گفت E, 2E و... بچه ها هم با غلضت خاصي E ها رو مي کشيدند و تکرار مي کردند معلم منظورمون رو فهميد و گفت: اگه گشنتونه بياين بخورين(معني E رو خودتون حدس بزن(
 
پاسخ : سوتی‌ها

بانوان بسیج (؟) اومده بودن برای آمادگی دفاعی ، 3 تا کلاس دوم رفتیم توی نمازخونه ، یکی از بچه ها خیلی حرف میزد ، خانومه بلندش کرد بره اونجا این چیزایی رو که روی آمپولا (جعبه کمک های انفرادی) نوشته بودن ، بخونه ، یکی از بچه ها گفت : کی رم بلند کرده (چه کسی رو هم بلند کرده) ، بقیه 2 تا کلمه اول رو سر هم شنیدن ! ;D ( :-[)

یکی از بچه ها اومد بگه چوب اصل ، جای ل و ب رو جا به جا گفت ! ;D ( :-[)
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس زیست کلاس یکم شلوغ بود معلممون برگشت گفت: بچه ها چه خبرتونه میز گرد تشکیل دادین دو تا دو تا :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز میخواستم بگم:فیلم ملک سلیمان نبی خیلی قشنگه ....
گفتم: فیلم سلیمان بنت نبی خیلی قشنگه ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

در كلاسمون خراب بود بسته نميشد منم با اعتماد بنفس كامل درو كوبوندم كه بسته شه ;D

رو كلاس فيزيك بوديم....بعد زنگ آخرم بود :P اين دبيرم هميشه يه چن دقيقه بعد از زنگ نگهمون ميداره ;D

ديگه خلاصه چن دقيقه بعد خواستيم بريم بيرون ديديم در وا نميشه :-ss

با چنان شدتي كوبونده بودم كه....... :-sخلاصه دبيره با گوشيش زنگ زد به دفتر گف بيايد درو وا كنيد :)) ;D



يه بارم تازه زنگ كلاس خورده بود به دوستم گفتم بيا درو يهو باز كنيم كه بچه هارو بترسونيم ;D

دوستم با پاش كوبوند تو در :-s

در افتاد :o ;Dاز جا كنده شد ;;)

حالا اين هيچي در كه افتاد ديديم دبير هندسمونم تو كلاسه ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر كلاس عربي معلمون براي اين كه بفهميم english ميگه! :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم ما گفت که یک نوع تولید مثل جنسی مثال بزنید و بگید چه جوری انجام می شه
منم گفتم مثل مرد و زن و .....
معلممون گفت بشین سر جات توضیح زیادی نمی خواد بدی تو .. B-)
 
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بودیم اردو!دور هم نشسته بودیم حرف میزدیم!یدفه یکی از بکس(ملیکا) م3 اینکه یه چیز مهمی به ذهنش رسیده بود!
بچه هول شده بود!اومد دست منو گرفت ...گفت:ملیکا,ملیکا...
:))
----
یه بار دیگه هم تو سرویس نشسته بودیم!
سر این بحث میکردیم که کی دیروز جلو نشسته!!!
همین جوری هر کدوم نظرمونو میدادیم!
جیغ و داد و اینا
من گفتم فاطی دیروز جلو بود....
یکی دیگه گفت:نه فاطی فردا جلو باید بشینه!
بعد فاطی اومد بگه :نه من دیروز بودم:
گفت:نه من فاطی بودم :)) :)) :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

تاپيك باز شد :) ممنون از تحملتون!
خواهش مي‌كنم بعد از اين بيشتر به قوانين توجه كنيد :-"
موفق و خوشحال باشيد ;)
;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

بچــه ها از بــرنامه تابستــونشون می گُفتن :
یکیشــون : اَی ...خوش به حــال یکی تابســتون شــوهر کــرد !!!
یه حــاج آقایی اومــده بود مدرسه یکی از بچــه ها تو دفتر دیدش گُف یه شیخه اومده مدرسه گفتم نه فرق دارن بعضــیاشون شیخن بعضیا سِیـــِدَن . نیگــا به عَمــامش می کردی . سیاه بود یا مشکــی ؟
داشتیم گــاج حل می کردیم یکی از بــَکس اومد بخونه " پاسُخ کامل دهید " گــُف : " پــاسخ دهیــد کــامل دهید "
یکی از بَکس خواس بگــه یه چشای شَهلایی داش گــُف یه چــشای چَهلایی داش !
یکی از بکس خطاب به خــانوم : خــانوم خودتون گفتین ! من از گوشای خودتون شنیدم !
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار معلم شیمی سر کلاس سوال می پرسید اونوقت هیچ کس بلد نبود ;D
من اومدم ماسمال کنم بگم اخه این درس جلسه ی قبله!
گفتم اینا مال جلس درسه ی قبله! :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

زنگ زبان فارسی :

معلمه خواس ما رو ضایع کنه گفت :

حواستون باشه سیزده بدر افتاده شنبه ، یکشنبه هم با من درس دارین ! ;D

ما هم گفتیم خب نمیایم ! >) ;D ;D

بعد یکی از بچه ها گف : واییییییی ! حالا خبر ندارین ، چهارشنبه سوری هم افتاده شنبه !(با ذوق هم گفتا ;D) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :))

معلم انقد خندید قرمز شد !

:)) :)) :)) :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

زنگ ادبیات داشتیم معنی شعر می نوشتیم، توش «خفقان» داشت....
یکی از بچه ها گفت داشتم فکر می کردم خقفان با کدوم خ ئه!!!
 
پاسخ : سوتی‌ها


;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

اولای سال معلم ادبیاتمون این بیت شعر رستم و اشکبوس رو خوند (پیاده به از چون تو پانصد سوار بدین روز و این گردش کارزار).
بعد گفت همه فهمیدین؟ کسی سوالی نداره؟... یکی از خر خونای کلاس با جدیت و اعتماد به نفس پرسید ببخشید خانوم توپان یعنی چی؟
:)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :))
(اون موقع هنوز به درس رستم و اشکبوس نرسیده بودیم)
4شنبه بچه های کلاس ماسر زنگ ورزش با معلم جغرافیمون رفتیم رستوان غذای گیاهی بخوریم. واسه همینم قرار شد ما شنبه با سوما بریم ورزش امتحان بدیم... مهشید امتحانشو بد داد ناراحت نشسته بود منم داشتم لباس میپوشیدم معلم ورزشمون اومد گفت اشکال نداره ناراحت نباشید واسه امتحان ترم ضربه ی امتیازی گذاشتم بالاخره باید هوای شما سوما رو داشته باشیم... ما لبخند زدیم گفتیم ما سوم نیستیم دومیم! معلمه گفت آها ببخشید آخه لباستون صورتیه فک کردم سومید!!!!!!(تی شرت دوما نارنجی و تی شرت سوما صورتیه!!!!!!!)
:)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

ما يه دبير زيست داريم آدم مى بيندش مسترس ميشه امروز يکيو صدا زد که ازش درس بپرسه اين بنده خدام يه اهي از ته دل کشيد دبير گفت چيه يعني من اينقدر ترسناکم؟اونم گفت نه من امروز صبحانه نخوردم شما صدام زدين حال به هم خورد!بعد يه کم فک کرد گفت نه!اون حال نه يه حال ديگه!
 
پاسخ : سوتی‌ها

1) معلم فیزیکمون می خواس بگه آب شیشه رو خیس میکنه گفت شیشه آب رو خیس میکنه!!!!
2) سر زنگ شیمی داشتیم پلی کپی حل میکردیم یکی از سوالا این بود: سدیم فلزی........ است. دوستم تو جای خالی نوشته بود نافلز!!!!!!! :))
3) معلم هندسمون یه سوال داده بود حل کنیم دوستم حل کرد میخواس جوابو بگه معلم رو تخته بنویسه گفت: خوب اول از همه یه دونه رسم میکنیم!!!! (منظورش عمود بود ها!) ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر امتحانای ترم داشتیم با هم توی کلاس حرف میزدیم.....
ناظممون اومد گفت:حرف نزنید دیگه...اگه حرف بزنید حرف بزنیدا.... :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه معلم آمار مرد داریم که اسمش مانی ئه
یه بار یکی از بچه ها دوستشو صدا کرده، گفته:ماندانا!
معلم آمارمون برگشته فک کرده با اونن :))
 
Back
بالا