خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

بچه ها !!! بچه ها !!! یه سوتی گیر آوردم از خود سمپادیا ...
توی قسمت پیغام های خصوصی بعدش قسمت تغییر تنظیمات اون پایین پایین نوشته ...
(حذف برچسب فهرست بعد زا ایجاد یک برچسب دیگر)
فک کنم منظورش از بوده =)) :)) ;D :)
 
پاسخ : سوتی‌ها

من و دوستام دو قطار نشسته بودیم بعد یه آقایی هم کوپمون بود زنشم از یه کوپه ی دیگه اومد تو کوپه ی ما.بعد یه گارسونه اومد سفارش بگیره ازشون پرسیدچی میخواید الان مکالمه رو پایین مینویسم.
گارسون:غذا چی میخواید؟
مرده و خانومش:ما دوتا میخوایم
گارسون:چشم. حالا چی میخواید؟
مرد:دوتا میخوایم .ها منظورتون اینه که چی میخوریم؟خب چی دارین؟
گارسون:مرغ و جوجه
مرد پس ما ماهی میخوریم. =))
گارسون :ما فقط مرغ و جوجه داریم :-?? ~X(
مرد خوب ما ماهی میخوریم
اصن گارسونه دیوونه شده بود ما ها هم که در حال انفجار بودیم
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز داشت تواخبارراجع به همون دادگاه فساد مالی که قاضی سراج مسئولشه نشون میداد ( این بار صدمه که دادگاه دارن )
بعد منم حواسم جلوی مامان یکی از دوستام که حزب اللهیه داشتم در همین باره با دوستم حرف میزدم بعد گفتم :
این قاضی سراج دهنش سرویس نشد ؟
_____________________________________________________________
9 سالم بود رفته بودم نون بخرم ( مامانبزرگم سفارش کرده بود )
دم نونوایی که رسیدم گفتم : ببخشید آقا 5 تا نون فرشته بدین )
 
پاسخ : سوتی‌ها

دبستان بودم یه روز یادم رفته بود کلید خونه رو بردارم،پشت در مونده بودم تا بابام بیاد [اون موقع آپارتمان بودیم]
بعد یه دفه صدای در رو از پائین شنیدم،فک کردم بابامه وقتی اومد بالا پریدم جلوش و گفتم: پِخـــــــــــــخخخ !!!!
بابام نبود،همسایه ی روبه رومون بود!!!
خِعلی ضایع شدم....
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز من وشميم بدو بدو داشتيم مي رفتيم سمت دبير پرورشيمون. خانومه هم همين طور باتعجب داشت مارو نگاه مي كرد ما هم بهش لبخند مليح مي زديم!وتند تند داشتيم مي رفتيم سمتش، وقتي به جلوش رسيديم تازه فهميديم دبير پرورشيمون نبوده واشتباه گرفتيمش! :-h
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بچهه از خونه فرار کرده بود آورده بودنش تو تلویزیون ک بگه چرا فرار کرده و نکته اخلاقی و اینا ! مجریه بهش گفت : راستی مامنت چرا از خونه رفت ؟
بچه : آخه بابام محتاط بود (معتاد )
مجری : بابات چی بود ؟!!! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

تو اتوبوس...
یه ماشین یه جا خیلی بد میپیچه...
راننده اتوبوس(سرشو بیرون برده):خفه شو گوسفند..."بدهکارم"هست... :-L
ما: :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

تو دانشگاه خواهرم درسو گوش نمیداده دیده یه بچه هاشون داره از استاد فیلم میگیره بعد به دوسش گفته اخر سر میریم بهش میگیم برامون بولوتوث کنه رفتن پیش طرف گفتن میشه برامون بلوتوث کنی اونم گفته گوشیم بلوتوث نداره
خواهرم با یه لحن بعد گفته واقن بلوتوث نداره
بعد اون گفته گوشیم ایفوره فقط به ایفور میشه بلوتوث کرد :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

فک کنم منظوره بالایی از آیفور همون آیفون باشه =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از shirin! :
تو دانشگاه خواهرم درسو گوش نمیداده دیده یه بچه هاشون داره از استاد فیلم میگیره بعد به دوسش گفته اخر سر میریم بهش میگیم برامون بولوتوث کنه رفتن پیش طرف گفتن میشه برامون بلوتوث کنی اونم گفته گوشیم بلوتوث نداره
خواهرم با یه لحن بد گفته واقن بلوتوث نداره
بعد اون گفته گوشیم ایفونه فقط به ایفون میشه بلوتوث کرد :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از melika :) :
منم فک کنم منظور 2تا بالایی از لحن بعد همون لحن بد باشه.. :-"
:دی
درسش کردم :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار رفتم اتوبوس و اینا سوار شدم بعد از این مچ بندــا بسته بودم که آدم شصتش میاد بیرون...
بعد خانومه میگه خانوم شما بفرمایین دستتون درد میکنه! =))

+اصن دستم درد کنه به پام چه؟ =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

گفت و گوی مکالمه ی تلفنی من و زنِ همسایه(صدیقه خانم)
-من:الو
-صدیق:الو سلام خونه ی آقای پسندیدس؟
-سلام بفرمایید
-صدیق خانمم خونه بغلی خوب هستین؟مامان چتوره؟
-خلی ممنون ایشونم خوبه سلام داره خدمتتون.شما خوبید صدیقه خانم؟
-ب مرحمت شما!مامان کجاس نیس؟
-ن نیستش
-راستی بچه چتوره؟چن ماهه دیگه ب دنیا میاد؟
-خوبه؛خیلی عجوله فک کنم یکی دو ماهه دیگه ب دنیا بیاد.
-خب ب سلامتی.زنگ زدم هم ی تبریکی بگم هم ی سری چیزا بت بگم.بالاخره ما یکی دوتا پیراهن بیشتر از شما پاره کردیم.
-بله ملتفتم
-خب میگفتم باید تحمل کنی زیاد سخ نیس اولش درد داره!
-چیو میگی صدیق خانم؟
-زایِمان دیگه عزیزم.
-آها ولی من ک زایمان ندارم،اون خاهرمه ک حاملست.
-عه وا خاک ب سرم نو محمدی؟خدا مرگم بده.
-پسره ی لَندِ هور چرا نمیگی تو خاهرت نیستی؟
-مگه شما پرسیدی؟
..
.
.
 
پاسخ : سوتی‌ها

واسه زبان فارسي يه تيكه هست يه سري فعل داده كه ميتونيم با "ان" گذرا كنيم!
يكيشون بود " گري"!!
من هي اينو ميخوندم گَري!!gari!!
هي ميگفتم يعني چي :-" حتي صفحه رو به عنوان اشكال يادداشت كردم :-"
نگوgery بوده ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

به دوستم اس میدادم حواسم پرت شد رفتم جلو دره ی خونه فک کردم خونه خودمونه کلیدمو برداشتم هی با در ور رفتم دیدم باز نمیشه...
خانمه گف جانم کاری داری؟؟ :o
من:خونمونه با اجازتون میخوام برم تو :>
خانمه:چشات مشکل داره عزیزم ;D من:بله بله بفرمایید من رفتم :-[ :|

+زنگ زدم خونه یکی به اسمه مریم گوشیو برداشتن هول شدم اخه خیلی وقت بود بش نزنگیده بودم گفت ببخشید زینب هستش؟؟
_ما زینب نداریم... قطع کردم تازه یادم اومد با کی کار دارم :-"زنگیدم 2باره:منطورم مریم بود :|
 
پاسخ : سوتی‌ها

خانم مجری:
روز آزادسازی خر شر رو بهتون تبریک می گم... :-"
ینی خیلی تند گف که بگی نگی خیلی شبیه این کلمه هه بود
 
پاسخ : سوتی‌ها

امتحان شعر حفظی داشتیم سر امتحان من یک کلم شو یادم نمیومد هرچی فکرکردم چی بود در ان غوغا چیرو دید کی بود یادم نیومد نوشتم یادم اومد یارو مال یک کشوری بود حالا کجایی بود افغانی دیدم وزنش جورنمیشه نوشتم چون در ان غوغا فغانی را بدید دیدم جور شد با اعتماد بنفس برگمو دادم!!!بعد فهمیدم درستش بوده چون در ان غوغا عراقی را بدید!!!!
 
Back
بالا