• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

م.مودب پور

نظر شما درباره کتابهای م.مودب پور چیست؟


  • رای‌دهندگان
    219

scorpio

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
125
امتیاز
38
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از احسان .م :
بعد از خوندن همه ی داستاناش آدم افسردگی میگیره. من وقتی یاسمین رو خوندم تا 3 روز وحشی شده بودم. اینقدر فکرم درگیر بود که نمیتونستم به درس فکر کنم.
چه تاثیر پذیر.
 

Parpari

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
610
امتیاز
756
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اهواز
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از scorpio :
چه تاثیر پذیر.
من که همرو پشت سر هم میخونم و تند واسه همین از همه هم هیچی نمی فهمم واسه همین هر کدومو 3 2 بار میخونم
 

m.a.9721

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
5
امتیاز
0
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
اراک
پاسخ : م.مودب پور

تا اونجا که من میدونم میاد م.مودب پور (مرتضی ) 6تا کتاب بیشتر نداره با نام های پریچهر ،یاسمین ،شیرین ،یلدا ،گندم ،رکسانا و انتخاب(خواستگاری) که بعد از اون به لطف دوستان ممنوع القلم شد
کتاب دریا و کژال و آن تابستان و شینا و ... از ماندانا معینی همسرش هست که اسم مودب پور ه توش میاره
من همه رمان هاش رو خوندم و به نظرم یاسمین خیلی غوغا بود.
برای اطلاع بشتر به سایت زیر برید
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%DB%8C_%D9%85%D9%88%D8%AF%D8%A8%E2%80%8C%D9%BE%D9%88%D8%B1
 

Ehsan.IN$PIRE

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
352
امتیاز
22
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
مدال المپیاد
زیست میخونم!؟ نه بابا مارو چه به مدال المپیاد
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از scorpio :
چه تاثیر پذیر.
نمیشه کاریش کرد.
البته وقتی شروع به خوندن میکنم دیگه نمیتونم ول کنم.
و به دلیل خوندن توی موبایل تا دو روز چشمام هیچ جا رو نمیبینه.
 

Parpari

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
610
امتیاز
756
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اهواز
پاسخ : م.مودب پور

ولی کتاباش جدا از اینکه غمگین هستن خنده دار هم هستن و آدم حسابی باشون میخنده
 
  • شروع کننده موضوع
  • #26

farshidGCD

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,747
امتیاز
7,905
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
MMU
رشته دانشگاه
IBM - ID
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از احسان .م :
بعد از خوندن همه ی داستاناش آدم افسردگی میگیره. من وقتی یاسمین رو خوندم تا 3 روز وحشی شده بودم. اینقدر فکرم درگیر بود که نمیتونستم به درس فکر کنم.
:)) پس من تا حالا یه 10 - 12 باری هفسردگی گرفتم حتما! چون همه کتاباشو 2-3 بار میخونم
 
  • شروع کننده موضوع
  • #27

farshidGCD

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,747
امتیاز
7,905
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
MMU
رشته دانشگاه
IBM - ID
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از scorpio :
چه تاثیر پذیر.
راس میگه والا!
به نقل از پردیس :
من که همرو پشت سر هم میخونم و تند واسه همین از همه هم هیچی نمی فهمم واسه همین هر کدومو 3 2 بار میخونم
:)) منم همینطور، ولی من میفهمم و بازم میخونم (مازوخیسم)

به نقل از us_mehdi :
تا اونجا که من میدونم میاد م.مودب پور (مرتضی ) 6تا کتاب بیشتر نداره با نام های پریچهر ،یاسمین ،شیرین ،یلدا ،گندم ،رکسانا و انتخاب(خواستگاری) که بعد از اون به لطف دوستان ممنوع القلم شد
آره، کتابای دیگه ای که گفتی (از جمله کژال و شیرین و...) رو خودش مینویسه و به اسم حاج خانوم منتشر میکنه (خودش ممنوع القلمه) ولی دریا کاره خوده ماندانا هست

به نقل از احسان .م :
نمیشه کاریش کرد.
البته وقتی شروع به خوندن میکنم دیگه نمیتونم ول کنم.
و به دلیل خوندن توی موبایل تا دو روز چشمام هیچ جا رو نمیبینه.
:)) دقیقا!
 

E.pisces

کاربر فعال
ارسال‌ها
61
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
فرزانگان مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
مهندسي پزشكي
پاسخ : م.مودب پور

م.مودب پور هم شد نويسنده؟من كه اصلا از اين سبك كتابا خوشم نمياد
داستاناش همه يكيه دريغ از مقداري نواوري
 
  • شروع کننده موضوع
  • #29

farshidGCD

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,747
امتیاز
7,905
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
MMU
رشته دانشگاه
IBM - ID
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از E.pisces :
م.مودب پور هم شد نويسنده؟من كه اصلا از اين سبك كتابا خوشم نمياد
داستاناش همه يكيه دريغ از مقداري نواوري
نه دیگه، اگه دقت کنی قالب داستاناش یکیه ولی موادش فرق میکنه
 

parnian.d

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,470
امتیاز
6,404
نام مرکز سمپاد
فرزنگان1 بندرعبّاس
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : م.مودب پور

مودب پور همش یه جور مینویسه
محتوای همه ی کتاباش یکین.آخرشم یکیه.من یلداش رو خوندم بقیه رو دوستم واسم تعریف کرده
یه پسر سربه زیر و آروم معصومانه عاشق میشه.تهش به هم نمیرسن(اکثرا دختره می میره) با یه پسر شر و شوخ و شیطون که اونم عاشق میشه و به عشقش میرسه!
کتاباش آدمو جذب میکنن.یعنی اگه شروع کنی دوست داری تمومش کنی.ولی من تذجیح میدم شروع نکنم
 

E.pisces

کاربر فعال
ارسال‌ها
61
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
فرزانگان مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
مهندسي پزشكي
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از GCD :
نه دیگه، اگه دقت کنی قالب داستاناش یکیه ولی موادش فرق میکنه
اره باز خدا خيرش بده اسماشونو تو هر سري داستانش تغيير داده
 
  • شروع کننده موضوع
  • #32

farshidGCD

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,747
امتیاز
7,905
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
MMU
رشته دانشگاه
IBM - ID
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از ParNiaN.D :
مودب پور همش یه جور مینویسه
محتوای همه ی کتاباش یکین.آخرشم یکیه.من یلداش رو خوندم بقیه رو دوستم واسم تعریف کرده
یه پسر سربه زیر و آروم معصومانه عاشق میشه.تهش به هم نمیرسن(اکثرا دختره می میره) با یه پسر شر و شوخ و شیطون که اونم عاشق میشه و به عشقش میرسه!
کتاباش آدمو جذب میکنن.یعنی اگه شروع کنی دوست داری تمومش کنی.ولی من تذجیح میدم شروع نکنم
گفتم که، محتوای داستاناش و اتفاقاتش فرق میکنه!

به نقل از E.pisces :
اره باز خدا خيرش بده اسماشونو تو هر سري داستانش تغيير داده
:-w :-w :-w
 

f.m

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,086
امتیاز
435
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1 مشهد
شهر
مشهد
مدال المپیاد
شيمي
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : م.مودب پور

من تا حالا اصلا کتاب هاش رو نخوندم
ولی مطمئنم (مطمئن) که مسخره ست
اصلا نویسنده نیست....
 

p.sh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
524
امتیاز
32
شهر
كرمان
رشته دانشگاه
پزشكي
پاسخ : م.مودب پور

من شنیدم داستان هاش خیلی قشنگه
 
  • شروع کننده موضوع
  • #35

farshidGCD

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,747
امتیاز
7,905
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
MMU
رشته دانشگاه
IBM - ID
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از فائزه موحدیان فر :
من تا حالا اصلا کتاب هاش رو نخوندم
ولی مطمئنم (مطمئن) که مسخره ست
اصلا نویسنده نیست....
اتفاقا داستاناش خیلی باحاله، تو یه بار بخون نظرت عوض میشه

به نقل از p.sh :
من شنیدم داستان هاش خیلی قشنگه
خودتم بخون!
 

fatemeh_k

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
122
امتیاز
10
نام مرکز سمپاد
فرزانگان بابل
شهر
بابل خانم
پاسخ : م.مودب پور

همش از دم تکراریه
همش داستان دوتا پسره که یکیش خشکه یکیش شوخ
پدر هر دوشونم کارخونه داره
یه پیرزنم هس که داستانشو تعریف میکنه
 

Parpari

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
610
امتیاز
756
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اهواز
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از fatemeh_k :
همش از دم تکراریه
همش داستان دوتا پسره که یکیش خشکه یکیش شوخ
پدر هر دوشونم کارخونه داره
یه پیرزنم هس که داستانشو تعریف میکنه
نهیگه نشد کتاب دریا که اینطوری نبود موضوعشم با بقیه فرق میکرد
 
  • شروع کننده موضوع
  • #38

farshidGCD

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,747
امتیاز
7,905
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
MMU
رشته دانشگاه
IBM - ID
پاسخ : م.مودب پور

به نقل از پردیس :
نهیگه نشد کتاب دریا که اینطوری نبود موضوعشم با بقیه فرق میکرد
میگن دریا مال ماندانا معینی، حاج خانوم گرام بوده
درکل موضوعات کتاباییشو که خوندم میگم:

یاسمن: دوتا پسر یکی پولدار یکی فقیر، با هم دوستن بعد فقیره عاشق یکی از هم دانشگاهیای دخترش که خیلی پولداره میشه، دختره با یه پیرمردی تصادف میکنه، پسر فقیره هی میره پیش پیرمرده اونم داستان زندگیشو واسه پسره میگه، این دوتا پسرا با یه دختری که قصد داشت خودفروشی کنه آشنا میشن و پولداره از دختره خوشش میاد، مامان دختره از خارج برمیگرده و از پسر فقیره خوشش میاد، پسره حاضر نمیشه به عشقش خیانت کنه، پسرخاله دختر پولداره بهش تجاوز میکنه دختره خودشو میکشه پسر فقیره هم میمیره پسر پولداره با دختره که میخواست خودفروشی کنه ازدواج میکنه

یلدا: دوتا پسر هستن وضع مالیشون خوبه، یکیشون با یه دختره که تازه از خارج برگشته آشنا میشه و دختره از نسل شاهزاده های قاجاره و خونوادش متعصبن که فقط باید با شاهزاده ها ازدواج کنه، این وسط پسرا با 3 تا دختر خودفروش آشنا میشه که هر سه تای اونا ایدز دارن و داستان زندگیشونو واسه پسرا میگن خلاصه بعد کلی وقت خونواده دختره قبول میکنن و بعد آخر داستان معلوم میشه دختره ایدز داشته (این کتابه رو خیلی وقت پیش خوندم دقیق یادم نیست اون یکی پسره از کی خوشش میومد)

شیرین: دوتا پسر توی خارج از کشور هستن، شخصیت اصلی داستان از مشکل بیخوابی رنج میبره و میرن پیش یه دکتر، دکتره راهنماییشون میکنه پیش یه فالگیر و اون بهش میگه اگه چیز عتیقه ای خریدی اونو بگیر تو دستت و بخواب، اونم یه تیکه چرم عتیقه رو که خریده بوده تو دستش میگیره و چند شب خواب شیرین (زن خسروپرویز) رو میبینه و اون داستان زندگیشو برای پسره تعریف میکنه و کمک میخواد، بعد پسرا با یه پیرزن تصادف میکنن و پیرزنه (که صاحب یه کابار است) رو میارن خونشون و اونم داستان زندگیشو تعریف میکنه، بعد تو کاباره پیرزنه با یه دختره روبرو میشن درست کپی شیرین، این پسره هم عاشقش میشه حالا این وسط دختره قدرتای مافوق طبیعی داره، اونم داستان زندگیشو تعریف میکنه بعد پسره و دختره عاشق هم میشن و اون پسره هم از دوست دختر عمه های شخصیت اصلی خوشش میاد، قرار میشه دختره رو که برای دولت کار میکنه غیر قانونی از کشور خارج کنن میرن تو خونه پیرزنه قایم میشن میرن بالای یه صخره، دوتا مامور میان اون بالا که همه رو خفت کنن دختره خودشو پرت میکنه پایین پسر اصلیه هم دوتا تیر میخوره و میره تو کما، بعد که از کما بیرون میاد همش دنبال بهار (دختره) میگرده اما معلوم میشه دختره یه جورایی توهم بوده و وجود خارجی نداشته (یعنی گول خوردیم!)

*-*-*-*-*-*-*

فعلا این 3 تا رو داشته باشین، پریچهر و گندم و دریا رو هم میزارم، فقط 3 تا کتاب نوشتم هرکدوم هم 3 ساعت پاش معطل بودم، هرکی میخونه لطفا + رو یادش نره!
 

leila.gh

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
241
امتیاز
22
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کاشان
مدال المپیاد
ریاضی
پاسخ : م.مودب پور

کتاباش تقریبا همه یه موضوع داره!
مخ کار تابستونا برای آدمای بیکار و علافه که خیلی خیلی حوصله دارن....
.
.
 

astronomer_girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
845
امتیاز
1,487
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سمنان
شهر
سمنان
پاسخ : م.مودب پور

کتاباش مزخرفه و از همه مهمتر اینکه به سن ما نمیخوره
 
بالا