مشاعره

[متین.]

در سرم بود که دوری کنم از آتش عشق
چه کنم شیوه پرهیز نمیدانستم؟

مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

 

[s@rah]

مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

مطرب مارا درديست که خوش می نالد
مرغ عاشق طرب انگيز بود آوازش

 

[متین.]

مطرب مارا درديست که خوش می نالد
مرغ عاشق طرب انگيز بود آوازش

شنیدم سخنی خوش که پیر کنعان گفت
فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت

 

[Hecate]

شنیدم سخنی خوش که پیر کنعان گفت
فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت

توهمانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانند ش را

 

[s@rah]

توهمانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانند ش را

آفتاب از کوه سر بر ميزند
ماهروی انگشت بر در ميزند

 

[Hecate]

آفتاب از کوه سر بر ميزند
ماهروی انگشت بر در ميزند

دست بی ذوق که پاشید خدا بذر مرا
که به این خاک گذرانده شور افتادم

 

[Behrad-J]

دست بی ذوق که پاشید خدا بذر مرا
که به این خاک گذرانده شور افتادم

ما چو شطرنجیم اندر برد و مات
برد و مات ما ز توست ای خوش صفات

 

[s@rah]

ما چو شطرنجیم اندر برد و مات
برد و مات ما ز توست ای خوش صفات

تویی گلشن منم بلبل، تو حاصل بنده لایحصل
بیا کافتاد صد غلغل، به پستی و به بالایی

 

[f.hn]

تویی گلشن منم بلبل، تو حاصل بنده لایحصل
بیا کافتاد صد غلغل، به پستی و به بالایی

یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هر چند در این عهد خریدار ندارد

صائب

 

[s@rah]

یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هر چند در این عهد خریدار ندارد

صائب

در این سرای بی کسی، کسی به در نمیزند
به دشت بی ملال ما، پرنده پر نمیزند

 

[Behrad-J]

در این سرای بی کسی، کسی به در نمیزند
به دشت بی ملال ما، پرنده پر نمیزند

دلا منال ز بیداد و جور یار که یار
تو را نصیب همین کرده است و این دادست

 

[متین.]

دلا منال ز بیداد و جور یار که یار
تو را نصیب همین کرده است و این دادست

ترا که هر چه مراد است در جهان داری
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری

 

[Behrad-J]

ترا که هر چه مراد است در جهان داری
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری

یار بی پرده از در و دیوار
در تجلی است یا اولی الابصار

 

[Hecate]

یار بی پرده از در و دیوار
در تجلی است یا اولی الابصار

روی پوشاندن و پوشاندن این ماه تمام
آنچه با اهل زمین کرد نمیدانی چیست

 

[Behrad-J]

روی پوشاندن و پوشاندن این ماه تمام
آنچه با اهل زمین کرد نمیدانی چیست

تا تو کردی به سوی ما نظری
ملک هر دو جهان مسخر ماست

 

[Hecate]

تا تو کردی به سوی ما نظری
ملک هر دو جهان مسخر ماست

تا زمانی که جهان را قفسم میدانم
هرکجا پر بزنم طوطی بازرگانم

 

[Behrad-J]

تا زمانی که جهان را قفسم میدانم
هرکجا پر بزنم طوطی بازرگانم

من ندارم طاقت آزار تو
جنگ بگذار آشتی کن آشتی

 

[Mahdi_rs]

من ندارم طاقت آزار تو
جنگ بگذار آشتی کن آشتی

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

یا

یاد روزی که به عشق تو گرفتار شدم
از سر خویش گذر کرده سوی یار شدم

جفتش قشنگ بود نتونستم انتخاب کنم

 

[Zeynab_716]

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

یا

یاد روزی که به عشق تو گرفتار شدم
از سر خویش گذر کرده سوی یار شدم

جفتش قشنگ بود نتونستم انتخاب کنم

ما ز بالاییم و بالا میرویم
ما ز دریاییم و دریا میرویم

 

[Behrad-J]

ما ز بالاییم و بالا میرویم
ما ز دریاییم و دریا میرویم

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دوسه روزی قفسی ساخته اند از بدنم