مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
موج با تجربه ی صخره به دریا برگشت
کمترین فایده ی عشق، پشیمانی ماست


#فاضل_نظری
 
دوش دیدم ک ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند ‌و ب ‌پیمانه زدند

حافظ
 
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش

حافظ
 
شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردن است
روز ستاره تا سحر تیره به آه کردن است
شهریار
 
نازنینا نیازمند تو ام
عمر اگر بود می کشم نازت
شهریار
 
ترسم که اشک درغم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
 
شهریار این نه شعر حافظ بود
که به سر زد هوای شیراز : )ت
 
من که اصرار ندارم تو خودت مختاری
یا بمان یا که نرو یا نگهت میدارم

محسن مرادی
 
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارم غم فرزندش را
 
ای که از کوچه معشوقه ما می‌گذری
برحذر باش که این کوچه ، خیابان شده است

غلامرضا طریقی
 
ای که از کوچه معشوقه ما می‌گذری
برحذر باش که این کوچه ، خیابان شده است

غلامرضا طریقی
تو در آب اگر ببینی حرکات خویشتن را
به زبان خود بگویی که به حسن بی نظیرم
 
ما چو ناییم و نوا در ما ز توست
ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست
مولانا
 
تو نشسته در مقابل
من و صد خیال باطل
که به عالم تخیل
به که اتصال داری...
 
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
 
تا که از طارم مـیـخـانـه نشان خواهد بود
طــاق ابـروی توام قبلـه جان خـواهد بود
 
دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم
سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت

حافظ
 
تو رفته ای که عشق من از سر به در کنی
من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم
 
Back
بالا