مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی
من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم
 
میر من خوش می‌روی کاندر سر و پا میرمت
خوش خرامان شو که پیش قد رعنا میرمت
 
من از بی قربی خار لب دیوار دانستم

که ناکس کس نمیگردد از این بالا نشینی ها

صائب
 
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم!
 
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک
 
راز پنهانی میخانه نداند همه کس
جز من و زاهد و شیخ و دوسه رسوای دگر
حافظ
 
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن

یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتن

حافظ
 
نو گل نازنین من ، تا تو نگاه می کنی
لطف بهار عارفان در تو نگاه کردن است
 
تقدیر من از بند تو آزاد شدن نیست
دیدی که گشودی در و من پر نگشودم

فاضل نظری
 
می برم تا ز تو دورش سازم
ز تو ، ای جلوه ی امید محال
می برم زنده بگورش سازم
تا از این پس نکند یاد وصال

فروغ فرخزاد
 
لاله داغ است از فغان بلبل و گل بی خبر

آشنا رحمی نکرد اما دل بیگانه سوخت...

کلیم کاشانی
 
تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را
چه سود از زندگانی چون تبه کردم جوانی را
یغمایی
 
آن شاخ که سر برکشد و میوه نیارد
فرجام به جز سوختنش نیست سزاوار

پروین اعتصامی
 
Back
بالا