مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب
وای از آن روزی که عاشق رد شود آب از سرش
 
شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

حافظ!
 
تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی
«هانف اصفهانی»
 
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

حافظ
 
مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست

از همین خاک جهان دگری ساختن است

اقبال لاهوری
 
تمام حجم قفس را شناختيم،
بس است بيا به تجربه در آسمان پري بزنيم.

قيصر امين پور
 
من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرق میان من و تو چیست بگو

خیام جان!
 
ما با تو ایم و با تو نه ایم اینت بوالعجب
در حلقه ایم با تو و چون حلقه بر دریم
سعدی
 
دل از اعماق دریای صدف های تهی بردار
همینجا در کویر خویش مروارید پیدا کن

#اینقد تکراری نگین لطفا
 
ميسوزم از فراقت روي از جفا بگردان
هجران بلاي ما شد ، يا رب بلا بگردان

#چشمت بی بلا : )
 
راز درون پرده ز رندان مست پرس

کاین حال نیست زاهد عالی مقام را

حافظ
 
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از اینجا ببرد
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا