مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
از بس که شکستم و بستم توبه فریاد همی کند ز دستم توبه
دیروز به توبه ای شکستم ساغر و امروز به ساغری شکستم توبه
ابو سعید ابوالخیر
 
شهپر جبرئیل را طاقت آن کجا بود
کز تو نشان دهد مرا شمس من و خدای من
مولانا
 
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر ب یکباره جوان خواهد شد
 
نه شکوفه ای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم
همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت مارا...
 
آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد
آه!دیگر دمت ای دوست مسیحایی نیست
 
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی
سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا
 
در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
 
تو خوش می باش با حافظ برو گو خصم جان می ده
چو گرمی از تو میبینم چه باک از خصم دم سردم
 
ولی گناه تو گندم نبود، سیب نبود
خیانت تو برای کسی عجیب نبود
 
در میخانه که باز است چرا حافظ گفت
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند ؟
مرشد چلویی
 
Back
بالا