جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Samandoon :D
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
گوش کن!
جاده از دور صدا میزند قدم های تو را...

سهراب سپهری
 
هر چه بیشتر به مردم نگاه میکنم و انها رو میشناسم بیشتر درک میکنم که چرا خداوند به نوح گفت : اول حیوانات را نجات بده...
جیم کری
 
خدایا
شبِ قدر است ...
آسمان را به فرشته هایت بسپار ،به زمین بیا ...
کمی کنارِ دلم بنشین ،برایت حرف دارم ...
حرف هایی که جز تو نمی شود به کسی گفت ...
بیا و این شبِ قدر ،به حرمتِ جوشن کبیرت ،
و به حرمتِ حقانیتِ قرآنت ؛
حواست را به من بده ... !
می خواهم بگویم ،،،گوش می کنی ؟!
خدا جانم ؛
دوستانی دارم که حالشان خوب نیست ،حرف ها و مشکلاتی دارند ؛
که گوشه ی دلشان سنگینی می کند ،،،
آرزوهایی دارند که از شدتِ نرسیدن ،از آن ها دست کشیده اند ...
دستی به سر و گوشِ زندگی شان بکش ...
پایِ حرف هایشان بنشین ،حالشان را خوب کن ...
و آرزوهایشان را جوری برآورده کن ؛
که صدایِ لبخندشان ، هفت آسمانت را پُر کند ،
و مرا به ماندنم امیدوار ...
خدایا !
به خانواده ام عمر طولانی و با عزت ببخش ...
و کاری کن ؛
حضورِ من ، موجب شادی و حالِ خوبِ آنها باشد ،
نه رنجش و ناراحتی شان ...
مهربان ترینم !
می دانم سرت در آسمان و با این همه مخلوق ،
شلوغ تر از این حرف هاست ،،،
اما اگر لایق بودم ؛
مرا برایِ شاد کردنِ بنده هایت ،قدری توانمند کن ... !
دلی دارم به وسعتِ آسمانت لبریز از عشق ،
و دستانی خالی تر از پنجه ی گنجشک ها ...
سخت است بخواهم کاری برای بغض هایِ فروخورده شان کنم
اما نتوانم ،،،
کمکم می کنی ؟!

#نرگس_صرافیان_طوفان

التماس دعا
 
فقط با سایه ی خودم خوب میتوانم حرف بزنم ، اوست که مرا وادار به حرف زدن می کند ، فقط او میتواند مرا بشناسد ، او حتماً می فهمد … می خواهم عصاره ، نه ، شراب تلخ زندگی خودم را چکه چکه در گلوی خشک سایه ام چکانیده به او بگویم:

” ایــن زنـــــدگــــی ِ مـن اســت !


صادق هدایت
 
چشم هایش دار و ندارم بود....

رضا بهرام
 
بعضی وقت ها حرف نزدن کاری ندارد. ولی بیشتر وقت ها از بلند کردن پیانو هم سخت تر است.

________________________________

نباید تمام گناهان خود را بخشید. نباید همیشه به خود آسان گرفت. گاهی بخشیدن خود کاری نابخشودنی است.
 
نامه خدمت خدای بزرگ. سلام.
بابا کرمتو شکر، انصافتو، ایولله .
چرا آخه؟ مگه ما بنده ت نیستیم؟ اصن مگه چند نفریم؟ خسته شدیم دیگه!

زیر نور ماه
 
آدمهاى زيادى هستند كه هر روز يواشكى
دلشان میگيرد براى كسی كه
هيچوقت قرار نيست به هم برسند
و بدتر از آن هيچوقت نمیتوانند
دلتنگيشان را فرياد بزنند
و اين خودش بد حالت‌ترين حالت
يک حال خراب است

#امیر_وجود
 
شاید این را شنیده ای که زنان
در دل"آری"و "نه" به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی سازند
رازدار و خاموش و مکارند
آه,من هم زنم که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال....

فروغ_اعتراف
 
And I can't let you go, your hand prints
on my soul
Taylor Swift ,End Game
____________________
You’ve touched me,
without even touching me.
Rupi Kaur, Milk and Honey
 
صدای افكارم آنقدر بلند است كه گوشم را كر می‌كند...تمركزم را بهم می‌ريزد و گيج و گمراهم می‌كند....
با من چای تلخ می‌نوشد و دور خود پتو می‌پيچد...لجبازی می‌كند...دلش نم باران می‌خواهد و يک پنجره رو به خيابان....
صدای افكارم خيلی بلند است...دلش يک شعر ناب می‌خواهد از جنس سهراب...قدم زدن‌های دلبرانه...
دلش همه چيز‌های خوب و معصومانه می‌خواهد...صدای افكارم روی سكوت نمی‌رود !

نازيلا زارع
 
❲ ‌زنان تلاش می کنند
تا با مردان برابر شوند!
و چه تلاش بیهوده و مبهمی است
برابری با مردانی که
دنیا را به آشوب و جنگ کشیده اند
و کلید انفجار جهان را در دست دارند
اینطور نمی شود!
باید فکر دیگری کرد
شاید بهتر باشد
مردان تلاش کنند
تا با زنان برابر شوند!
برابری با زنانی که
تمام شبهای جنگ زده ی تاریخ را
با رویای صلح خوابیده اند...!
 
این چه عشقی است که در دل دارم
من از این عشق چه حاصل دارم
می گریزی زمن و در طلبت
بازهم کوشش باطل دارم....

فروغ
 
به خدا در دل و جانم نیست
هیچ جز حسرت دیدارش....

فروغ
 
من اگر بمیرم
چه‌کسی می‌فهمد این صدایی که مُرده
صدای من بوده‌ست
من اگر بمیرم
چه‌کسی می‌فهمد این جایی که بوده‌ام
همیشه اعماق بوده‌ست
همیشه دور بوده‌ست
من اگر بمیرم
چه‌کسی می‌فهمد دوست داشته‌ام
باد را در آغوش بگیرم


من اگر بمیرم
چه‌کسی می‌فهمد چیزی شبیه آهن‌‌ربا
جا خوش کرده بوده روی زبانم
من اگر بمیرم
چه‌کسی می‌فهمد رنگِ آفتاب بوده چشم‌های من
به سپیدی برف بوده قدم‌های من

آدونیس​

 
انسان‌ها آفریده شده‌اند که به‌آنها عشق ورزیده شود و اشیاء ساخته شده‌اند که مورد استفاده قرار بگیرند.
دلیل آشفتگی دنیا این است که به اشیاء عشق ورزیده می‌شود و انسان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند.
«نلسون ماندلا»
 
بارها نام تو را صدا میزنم

تو که وجودت برایم آرامشی ست طوفانی

دست که در دستت میگذارم گویی آسمان نزدیک میشود

و میخواهد تو را از من بگیرد

طبیعت نیز همراه من نیست اما هنوز دوستش دارم

دوباره بدون من پرواز کردی و جانم را به درد آوردی

آسمان!!! ابرها باد و باران که نامتان برای قلبم کافی ست

گوش فرا دهید

به قصه تنهای هرساله.آن که شاید انسان خوبی نبود

اما برای دیدن بهار زندگی میکرد و در پاییز اشک میریخت

برای درختان برای خود برای جهانی که خلق کرده بود

بارانم! صدای تو عشق را در آدمی زنده میکند

آسمانم! عظمت تو یادآور روزهای شیرین من است

همه آن ها برایش زیبا بود تا وقتی که رویایش ترکش کرد

دیگر با دیدن برگ های زرد پاییز خاطره او زنده نمیگشت

دیگر رقصیدن ستاره ها بارش شهاب ها برایش هیچ معنایی نداشت

او که برای دیدن خورشید از خواب بیدار میشد

برای بوسیدن روی ماه، شمردن ستاره ها شب را صبح میکرد

دیگر هیچ کدام را نمیخواهد

براستی دیگر چرا ستاره ها زیبا نیستند چرا با او حرف نمیزنند

شاید مثل او رویایشان بر باد رفته است

وعشق در وجودشان رخت بر بسته است

ستاره ام دارد میمیرد

مرا میخواهد که تسلایش بدهم و قدری با او سخن بگویم

اما زبانم قادر نیست خاطرات را زنده کند

نمیتواند بگوید که آسمان دیگر خانه پرستو های عشق نیست

چه بگویم که دیگر رویا بدون او پوچ تر از هیچ است

ستاره ام از من دور است

اما صدای وجودش را میشنوم که دیگر نای ادامه دادن ندارد

و دیگرصدایی نمی آید.............

ستاره در آسمان من نیست او را نمیبینم!!

ستاره ام کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟

همدرد روز های سردم کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خانه و کاشانه ام کو؟؟؟؟؟؟؟

کهشکشان ها را به دنبال تو میگردم

که شاید نور وجودت جوانه رویایم را امید بخش
 
کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست
کدخدا نیست، خدا نیست، بلای ده ماست
روزگاریست به گوش همه خواند که خداست
خانه اش در ده ما نیست، جدای ده ماست
بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست
کدخدا دیر زمانیست که دیوانه شده ست
از زمانی که به دیدار خدا رفته و در خانه شده ست
خانه را دیده، خدا را نه؛ ولی با همه بیگانه شده ست
غافل از آن که خدا در همه جای ده ماست
بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست

[با صدای پرواز همای]
 
Back
بالا