یک روزی باران میبارد
آرام آرام میشورد غم هارا
ساحل میگیرد رنگ دریارا
این نیز بگذرد
دیدی بهار ما زمستان شد دیدی
چگونه خانه سردو ویران شد دیدی
از کوه صبر ما چه مانده
از آن همه رویا چه مانده
یک روزی باران میبارد
آرام آرام میشورد غم هارا
ساحل میگیرد رنگ دریارا
این نیز بگذرد
هیچ حرفی زن ، دیگه نمیخوام دروغ بشنوم
میدونی چرا؟
چونکه باورم میشه
بعد از همه این اتفاقات کافیه یه جمله بهم بگی:
تو چشام زل بزنی بگی دوست دارم
با اینکه مثل روز برام روشنه دروغه ولی بازم حرفتو باور میکنم