پاسخ : سوتیها
چند تا برگه میخواستم بذارم تو پوشهم بعد پشت سریِ من هِی با پاهاش صندلیِ منُ تکون میداد برگه ها تا میخورد نمیتونستم بذارمشون تو پوشه.
معلمم نداشتیم کلاس ب شدت شلوغ بود.
من باصدای بلند: تکون نده بذار بکنم توش :-"
هیچی دیگه یه چندثانیه کلاس ساکت شد بعد یهو کلاس رفت رو هوا :)))