دقیقا من و دوستم یه بار داشتیم از پله ها میرفتیم پایین دوستم گفت من با بصیری کلاس دارم ( منم تازه کلاسم با همون دبیر تموم شده بود ) گفتم مهم نیست میاد چرت و پرت میگه همون موقع سر پیچ پله با بصیری چشم تو چشم شدیم و نمیدونمچرا دوستم شروع کرد دویدن منم همون کارو کردم و دویدم تو کلاس 😂😂😂😂وای یه بار پایین پله های مدرسه منتظر دوستام که رشتشون ریاضیه بودم که بیان بریم خونه.
خیلی دیر اومن یه ۱۰ دقیقه ای علاف شدم.
بعد که اومدن گفتم چه عجب از بصیری جون (معلم فیزیکشون که اتفاقا من تنها دانش آموز تجربی مدرسه بودم که خیلی خوب میشناخت و همیشه با هم سلام و علیک داشتیم) دل کَندین
غافل از این که آقای بصیری هم داشت از همون پله ها میومد پایین و صد درصد صدای منو شنیده بود
دیگه در رفتیم و خداروشکر نفهمید من بودم چون دفعه های بعد که منو دید باز سلام علیک داشتیم🤣