خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
دیشب دو تا از دوستام پیش هم بودن و با من ویدیوکال کرده بودن، وسط سلام علیک خواستم به مامان دوستم هم سلام کنم (اسم مامانش نگینه) و بلند داد زدم: مامانِ نگینم اونجاستتتت که سلام کنممم؟
بنده خدا شنید گوشیو گرفت گفت هستم هستم🙂
 
سوتی که یار همیشگی منه ولی دو مورد از سوتیای امروز درحال درس خودن با دوستا که موجب شادی چندین نفر شد🤣:: با یک حالت کاملااا جدی گفتن غُفار و معنیش
و دوباره با همون جدیت: آسیاب کردن نان(جزو مثال‌ها بود که می‌شد آسیاب کردن گندم)
 
بزرگ ترین سوتیم تا الان مربوط به همین سمپادیاست
که اومدم اولین پستمو تو ح ب بذارم، یه ح ب جدید ساختم.
.
.
.
خب منم گناه دارم بلد نبودم😂 😭
 
ده روز مهر افسون گردانه است و گردون
آره دیگه:D
 
دیروز اومدم به بابام بگم بایدن مشکل روانی و جسمی داره
گفتم مشکل روانی و جنسی داره

بزرگوار پرسیدن تو چجوری فهمیدی(: آخه پدر من... این چ سوالی بود
 
اره این دانشکده خیلی پیچ در پیچه
فک کنم یه ترم یاد بکشه تا طول بگیرم 🧎
 
یه مدت رو پسرداییم کراش زدم اومد خونمون خواستم میوه ها رو بزارم وسط همون لحظه میوه ها از ظرف پریدن و غلت خوردن افتادن بغلش زد زیر خنده، من که نمیتونستم نگاش کنم اصن:))

یبار معاونمون زنگ زد بهم و پس از پایان مکالمه گفت دخترم خداحافظ منم هُل شدم و گفتم خدای شماهم حافظ
 
یه بار یکی باهام حرف میزد نمیفهمیدم چی میگه
بعد پیامشو خواستم بفرستم واسه دوستم فوروارد کردم به خودش همون لحظه سین کرد
منم گفتم دستم خورد😂
 
استیکر و گفتم استیکی....
 
سر کلاس ریاضی ۱ خواستم خیلی اکتیو باشم

جواب سوال میشد سکانت داشتم میگفتم کسکانت ولی خب بعد از ۲ حرف فهمیدم جواب نی

ته کلاسم بودم داد زدم
 
...Download Ubuntu for Windows10

لینوس توروالدز:
pishro.jpg
 
این سوتی دوستمه باید بگم:((:((:((سهکتکظهتکاهب
یه سوال ژنتیک بود ابتدایی طور، پرسید کدوم مورد درباره مردی که مشکل انعقاد داره درسته
بعد خواستم این نکته رو بهش بگم که هر مشکل انعقادی هموفیلی نیست حتماا هاا
بعد پرسیدم خب مشکل انعقادی یعنی چی بنظرت؟ یکم با ج دیت فکر کرد گفت (مشکل جنسی) :((:((:((:((:((:((
-------------------------------------------------------------------------------------
دوستم اومد اذیتم کنه گفت تو همیشه اخری بهرحال:(( منم هول شدم خواستم سریع جوابشو بدم گفتم اره از اول:((:((:((
-------------------------------------------------------------------------------------
بهترین حمله دفاعه:((:((:((:((
----------------------------------------------------
از راه پله پایین تا در خونه هم 3 بار پام به پاچه شلوار گیر کرد:((:((:((
 
دوستم پرسید خر و پف میکنی؟

گفتم نه اصلااااا ، اینو اصلا ادعا دارم که خر و پف نمیکنم چون هر کی با من خوابیده صبحش خیلی تعریف کرده از بی صداییم حتی فکر کردن مُردم..

اون که منفجر شد ، خودمم هم دیدم یذره بد گفتم

گفتم منظورم تخت کناریم بود

ولی خب دیگه درست نشد
 
مثلا اینکه امروز غذا رو که از سلف گرفتم نصفش ریخت رو مانتوم در حالی که دستمال نداشتم پاکش کنم و باید تا ۱۸ یعنی ۶ ساعت دیگه تو دانشگاه بمونم

یا صبح اومدم به یکی بگم تولدت مبارک که وسطش خنده ام گرفت و حسابی ضایع شدم
در ضمن با اینکه آدمی بود که باهاش رودرواسی دارم با لحجه گفتم تَولدِدون ههه مبارک ههه
آقا هر چی بهش فکر میکنم با اینکه بد ضایع شدم خنده ام میگیره نمد چرا تازه تا آخر ترم حداقل باهاش چشم تو چشم میشم

خب اینم از آخرین سوتی امروز
یکی از بچه ها به اون‌یکی گفت استامینوفن داری؟
بعد گفت آره بعد جعبه این استامینوفن یه جوری بود مثل شیاف بود 🤣
بعد وقتی درش آورد گفت شیاف نیستا شیاف نیست منم وسط دانشگاه حواسم نبود داد زدم گفتم میگه شیاف نیستو بلند بلند خندیدم بعدش فهمیدم که وسط دانشگاه جا این حرفا نیست 🤣🤣
زندگی برخلاف آرزوهایم گذشت
 
یه حسی بهم می‌گفت تو مهمونی امشب قراره یه سوتی زیبا بشنوم.(((=
خانم خواستن بگن وضعیت بورس خوب شده گفتن وضعیت بوس خوب شده.(((((((=
من و bro داشتیم جر می‌خوردیم که خب خداروشکر یکی با صدای بلند تکرارش کرد و حکم خندیدن بهش آزاد شد.
 
Back
بالا