مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من
هیچکس می نپسندم که به جای تو بود
ببخشید بیت قبلت رو دیر دیدم :)

در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام، حرام است
 
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
تا تو مراد من دهی، کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی، من به خدا رسیده ام!
 
مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم
کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد
در نظربازی ما بی خبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
 
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست؟
که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
 
یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست؟
که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
تا تو بوی زلف‌ها را.... می‌فرستی با نسیم
سعی من در سر به زیری.... بی گمان ...بی فایده ست...
در من عاشق....توان ذره‌ای پرهیز ....نیست
پرت کن ما را به دوزخ...امتحان ...بی فایده ست...
 
تا تو بوی زلف‌ها را.... می‌فرستی با نسیم
سعی من در سر به زیری.... بی گمان ...بی فایده ست...
در من عاشق....توان ذره‌ای پرهیز ....نیست
پرت کن ما را به دوزخ...امتحان ...بی فایده ست...

تو اگر سیب سرخ را بدهی
حاضرم تا ابد گناه کنم
اگر این عشق، اشتباه من است
با تو خوب است اشتباه کنم
کاشکی صبح لعنتی نرسد
که تو را تا ابد نگاه کنم
 
تو اگر سیب سرخ را بدهی
حاضرم تا ابد گناه کنم
اگر این عشق، اشتباه من است
با تو خوب است اشتباه کنم
کاشکی صبح لعنتی نرسد
که تو را تا ابد نگاه کنم
من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف
تا به حدی است که آهسته دعا نتوان کرد
 
  • لایک
امتیازات: Fall
درد ما را در جهان درمان مبادا بی‌شما
مرگ بادا بی‌شما و جان مبادا بی‌شما
 
  • لایک
امتیازات: Fall
ای باد اگر بر گلشن احباب بگذری،
زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما
از جمله‌های ساخته با «باید»
از آنچه ترس و اشک بیفزاید
درمی‌روی به کوچه، پر از امّید
با اینکه روز خوب نمی‌آید
جرم است هرچه حاوی زیبایی‌ست
در کوچه‌های کشور ما شاید ↓

تنها لباس خوب، کفن باشد
 
درد خود با تو چه گویم؟ که دل نازک تو
حال دلهای گرفتار نداند هرگز
از هلالی مطلب هوش، که آن مست خراب
شیوه مردم هشیار نداند هرگز
از جمله‌های ساخته با «باید»
از آنچه ترس و اشک بیفزاید
درمی‌روی به کوچه، پر از امّید
با اینکه روز خوب نمی‌آید
جرم است هرچه حاوی زیبایی‌ست
در کوچه‌های کشور ما شاید ↓

تنها لباس خوب، کفن باشد
 
Back
بالا