• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

نوع واکنش به رفتار والدین...

آیا شما با خانوادتون راحتین ؟ آیا مسائلتون رو باهاشون در میون می ذارید ؟


  • رای‌دهندگان
    128

SHINE

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
313
امتیاز
878
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
تهران
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

اصلا بحث كردن باهاشون خوب نيست ميدونم بعضي موقع ها ديه طاقت ندارين اما هميشه دعوا نكنين بخاطر اينكه:
-نظارتشونو بيشتر ميكنن
-اعصابتون خيلي داغون و خورد ميشه
-در ضمن توجه كنين كه لااقل بيست سال ازتون بزركتر هستن يعني بيشتر از ماها افكارشون ثبات داره و شكل كرفته يعني اينكه ممكن هست افكار خودتون تغيير كنه اما مال اونا احتمالش خيلي كمتره

اما خب بخاطره خانواده افكارتون و ارزوهاتونو نه كنار بزارين نه فراموش كنين
 
  • لایک
امتیازات: dream

maria16

Unknown
ارسال‌ها
414
امتیاز
1,156
نام مرکز سمپاد
1
شهر
طهران
سال فارغ التحصیلی
1398
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

دوره راهنمایی که من و خونوادم یه بار بهم روی خوش نشون ندادیم بخاطر یه اشتباه کوچیک من...( هی میکوبیدنش رو سرم)
یه مدت که یه مامور مخفی از طرف خونوادم منو می پایید....
من حرفامو به مامانم نمیزنم مگر اینکه خیلی مهم باشه...
اون میگه من هنوز خیلی بچه ام که تنهایی تصمیم بگیرم... یا تنها برم بیرون.... یا چیزای دیگه
میگه تو این زمونه کلی خطر می تونه یه دختر بچه رو نابود کنه و ... ( من الان 15 16 سالمه ها)
زمونای ما اوضاع که اینجوری نبود وضع بد بود چه برسه به الان
و چون بچه اولم اوضاع بدتره .... من باید بهترین باشم تا الگوی بقیه باشم!!!!!!!!!!!!!
آزادی ای که ابجی کوچیکترم داررو من ندارم ...
همین باعث میشه من روز به روز فاصلمو بیشتر کنم باهاشون و ظاهرا باهاشون موافق باشم...
اما خدا میدونه تو دلم چیا میگذره
 

sh.n1996

شراره
ارسال‌ها
366
امتیاز
2,155
نام مرکز سمپاد
دبیرستـ۱ن‌ فرزانـگان‌ امین
شهر
اصفهـــان
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
خاطره شد دیگه:دی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

اصن بحث و اینا رو نخوندم واقعا ببخشید
مشکل والدین اینه که واسه زندگی ما زحمت کشیدن و ادعای مالکیتش رو میکنن
این که فقط چیزی که دلشون میخواد رو میبینن
این که برای مهمترین تصمیمای زندگی ما خودشون تصمیم میگیرن
و جالب این که از کسی که موفق نظر میگیرن اما هیچوقت حواسشون به این نیست که آیا اونی که نظر ازش میگیرن شبیهه بچشونه
حرفای خودشون رو درست میبینن
اجازه هم نمیدن آدم دفاع کنه
حتما باید یه کاری کنی که از بین بری تا دست از سرت بردارن
و بازهم فکر میکنن که زندگی ما برای اوناس :|
ببخشید اگه ربطی نداره
ولی من قبلن واقعا فکر میکردم که با رفتارمون میتونیم قانعشون کنیم
الان میبینم این کاملا ظاهر قضیس
اگه بخوایم باهاشون راه بیایم بدتر میشه :|
 

جنا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
978
امتیاز
3,946
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
تهران
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

عاغا بابای من داره دیوونه م میکنه :|
حتا نمیذاره تولد دوستام برم! دیگه تنها بیرون رفتن که جای خود داره :|
میگم میتونم برم تولد دوستم طوری میگه لازم نکرده انگار میگم میخام برم معتاد شم :| هر چیم باهاش حرف میزنم انگار نه انگار تازه بدترم میشه (6 ساله دارم هی میگم ولی گوش نمیده :| فک میکنه فقط حرف خودش درسته متاسفانه :| )
تو رو خدا یه راه حل بدین :|
 

saeed..sh.

کاربر فعال
ارسال‌ها
62
امتیاز
61
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

به نقل از جنا :
عاغا بابای من داره دیوونه م میکنه :|
حتا نمیذاره تولد دوستام برم! دیگه تنها بیرون رفتن که جای خود داره :|
میگم میتونم برم تولد دوستم طوری میگه لازم نکرده انگار میگم میخام برم معتاد شم :| هر چیم باهاش حرف میزنم انگار نه انگار تازه بدترم میشه (6 ساله دارم هی میگم ولی گوش نمیده :| فک میکنه فقط حرف خودش درسته متاسفانه :| )
تو رو خدا یه راه حل بدین :|
دوست عزیز ,قبل هر چیز یه نگاه به دور و برتون بندازید, به صفحه حوادث روزنامه ها و دیگه خدارو شکر با توجه به تعدد جرایم, دیگه روزنامه هم نیاز نیست. فقط در طول روز گوشتون به اطراف باشه می تونید یه کتاب از انواع جرایمی که تو کشورمون داره اتفاق میفته گرد آوری کنید

شما تو یه دوره هستید که یه چنین مشکلاتی کاملا معموله و نباید مثل بعضی ها فکر کنید زندگیتون بر فناست و ... . مشکل ناسازگاری با خونواده واسه همه تو این دوره بوده و هست و خواهد بود.

امروز دیگه مثل گذشته نیست که بیاید خدای نکرده جبهه گیری کنید مقابل خونوادتون و بعد پشیمونی واستون بمونه. دیگه الآن تمام مشکلات ممکن برای یه نوجوون مشخصه و کسی که یه اتفاقی واسش میفته خودش مسووله.

مطمئن باشید پدر شما هم بدتونو نمی خواد و شما هم زندونی نیستید تو خونتون. ایشون با توجه به اوضاع جامعه نگران شمان و از اونجا که رفتار شما هم به نظر چندان محترمانه نیست با پدرتون(با توجه به نوع آقا که نوشتید) خوب ایشونم ممکنه یه مقدار جدی تر باهاتون برخورد کنن

در کل ممکنه حرفای منم مثل حرف افرادی که خودشونو حق به جانب می دونن و فقط قصد نصیحت کردن دارن ببینید. ولی باور کنید خودتونم چند سال دیگه همینطور فکر می کنید

دوست من, رفتار نادرست فقط شرایطو بدتر می کنه . مطمئن باشید اگه درست برخورد کنید اونام یه مقدار از مواضع خودشون کوتاه میان
 

anahita_ashg

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
1,240
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
همدان-رشت
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

بچه ها من یه مدته یه مشکلی پیدا کردم. نمی تونم با خانوادم راحت باشم و حرف دلم رو بزنم. قبلا هم همه چیز رو نمیگفتم و خیلی راحت نبودم ولی الان خیلی بدتر شده. من همیشه سعی کردم احترام اونا رو حفظ کنم و حرمت ها رو نگه دارم. ولی بازم دارم به مشکل بر می خورم. کسی می تونه پیشنهادی بده و به من کمک کنه؟
 
  • شروع کننده موضوع
  • #47

Bahar.no

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
515
امتیاز
1,516
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 4
شهر
طهران
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

به نقل از ДNΛH!TΛ :
بچه ها من یه مدته یه مشکلی پیدا کردم. نمی تونم با خانوادم راحت باشم و حرف دلم رو بزنم. قبلا هم همه چیز رو نمیگفتم و خیلی راحت نبودم ولی الان خیلی بدتر شده. من همیشه سعی کردم احترام اونا رو حفظ کنم و حرمت ها رو نگه دارم. ولی بازم دارم به مشکل بر می خورم. کسی می تونه پیشنهادی بده و به من کمک کنه؟
هدف تاپيك هم پيدا كردن راه حلي براي رفتار بهتر با والدين و حل مشكلات هست.
+ بچه ها هر كس اين مشكلات رو داشته و تونسته حلشون كنه ، لطفا به بقيه هم كمك كنه.
+ آنا : شايد تو ازشون ناراحتي و به همين دليل حرف هات رو نميزني :-?
شايد قبلا حرف هات رو گفتي و بي توجهي يا رفتار نادرست از طرف والدين ديدي و حالا ترس از گفتن داري :-? :-"
درسته؟؟!
 

anahita_ashg

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
1,240
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
همدان-رشت
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

به نقل از Bahar.no:-) :
هدف تاپيك هم پيدا كردن راه حلي براي رفتار بهتر با والدين و حل مشكلات هست.
+ بچه ها هر كس اين مشكلات رو داشته و تونسته حلشون كنه ، لطفا به بقيه هم كمك كنه.
+ آنا : شايد تو ازشون ناراحتي و به همين دليل حرف هات رو نميزني :-?
شايد قبلا حرف هات رو گفتي و بي توجهي يا رفتار نادرست از طرف والدين ديدي و حالا ترس از گفتن داري :-? :-"
درسته؟؟!
ناراحت که هستم. ولی خب معمولا ناراحتیم خیلی تاثیر رو روابطم نمیذاشت. چیزی که واسم عجیبه اینه که وقتی از لحاظ روحی خیلی بهم ریخته بودمم اینجوری نبودم. الان تغریبا همه چی خوبه ولی خیلی نمیتونم حرف بزنم.
 

nasrin.z

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
428
امتیاز
1,445
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قوچان
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی( گرایش جداسازی)
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

بعضی اوقات یه کاری می کنن که دوسش ندارم خیلی از دسشون ناراحت میشم اما خوب واکنشی نشون نمیدم چون میدونم اونا بد منو نمیخوان
 

shshsh

sh m
ارسال‌ها
571
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

پدر و مادر و فرزندان هرچقدر که اختلاف سنیشون کمتر باشه امکان صمیمیتر بودن رابطشون هم بیشتره، چون پدر و مادری که در سنِ شصت سالگی، فرزندی 13 ساله داشته باشند، مطمئنا نمیتوانند بفهمند که دلیل علاقه ِ شدید فرزندشان به یک "ماسماسَک" ِ ساده که تنها میتوان با آن حرف زد چیست...

پدر و مادر از یه نسلِ دیگه میان. بچه از نسل دیگه ایه. پدر و مادر، هنوز در دوران خودشون زندگی میکنن، بچه توی دوران خودش و دوستاش. پدر و مادر همه چیزُ با معیار ــای زمونِ خودشون می سجن، و بچه همه چیز رو در گوشیِ موبایل آرزوهاش میبینه! پدر و مادر فکر میکنن هیچ لذتی بالاتر از رفتن به مراسمِ "نقدی بر تاریخ هنر" نیست، و باحالترین تفریح بچه ـشون اینه که یه روز بره تولّدِ دوستش! پدر و مادر بالاترین هنر رو درست کردنِ چای و باقلوا میدونن، و بچه ـشون یادگرفتنِ "بـرِیک دَنـس" رو !!

شکاف بین نسلها، میتونه زیاد باشه (با 3-4 دهه تفاوت) و میتونه کم باشه (با 2 دهه تفاوت) ولی به رفتار طرفین هم خیلی بستگی داره! من مادر و دختری رو میشناختم که با 4 دهه اختلاف، با هم به خوبی کنار میومدن. مادر مثه دوستِ دبیرستانیِ دخترش بود و دختر هم با مادرش طوری رفتار میکرد که از رفتارش با دوستاش صمیمانه تر بود. ولی مادر و دختری هم هستن که با دو دهه اختلاف، با هم سر جنگ دارن و بینشون یه شکاف خیلی گندس. رفتارِ طرفین، شاید از هر چیز مهمتر باشه تو یه رابطه. هرکسی با والدینش مشکل داره، سعی کنه یه مدت خودش اخلاقِ خودش رو اصلاح کنه. مطمئنا، مطمئنا، یقین دارم که جواب میده. اگه جواب نداد یعنی اخلاقتون هنوز یه عیب و ایرادایی داره. خودم این رو به مراتب انجام دادم، واقعا جواب میده. حاضرم سرِ کلِّ زندگیم شرط ببندم که جواب میده.

به نقل از جنا :
عاغا بابای من داره دیوونه م میکنه :|
حتا نمیذاره تولد دوستام برم! دیگه تنها بیرون رفتن که جای خود داره :|
میگم میتونم برم تولد دوستم طوری میگه لازم نکرده انگار میگم میخام برم معتاد شم :| هر چیم باهاش حرف میزنم انگار نه انگار تازه بدترم میشه (6 ساله دارم هی میگم ولی گوش نمیده :| فک میکنه فقط حرف خودش درسته متاسفانه :| )
تو رو خدا یه راه حل بدین :|
ماهِ قبل، یکی از دوستام که یه سال ندیده بودمش، اومد درِ خونه ـمون و بهم کارتِ تولدش رو داد. از مامانم پرسیدم میذاره برم، گفت بعدا بهم میگه. هفته بعد گفتم، تولّد دو روز دیگه ـس. میذاری برم؟ مامانم گفت نه من خونوادَشُ نمیشناسم. میخواستم سرمُ بزنم به دیوار. گفتم خونواده خوبیَن، گفت نه. به دوستام زنگ زدم، گفتم نمیتونم بیام. اونا گفتن اگه تو نمیای ما بریم اونجا چیکار کنیم؟ ما هم نمیاییم. به مامانم گفتم اگه من نرم، هیشکی نمیره. تولّدِ دوستم خراب میشه. مامانم گفت اصن لازم نکرده بری. مگه تو دلقکشونی که بدون تو بهشون خوش نمیگذره؟! آخرِ سر هم نرفتم. ولی اگه قرار بود انقدر اوقات تلخی و قهر و .. بکنم تا برم، شاید میرفتم ولی مامانم تا آخر عمر زندگی رو واسم زهرِمار میکرد[nb]:D[/nb] درهرصورت،اگه با پدرمادرا مدارا کنین و خودتون رو یه کوچولو، یه کوچولو اصللاح کنین، ممکنه اخلاقشون بهتر بشه. باهاشون حرف بزنین (با ملایمت) سعی کنین احساساتتون رو بهشون بگین. هر روز، ده دقیقهء تمام رو باهاشون در مورد روزی که گذروندین صحبت کنین. با صداقت باهاشون حرف بزنین. بعدِ یه مدت، میبینین مشکلاتتون، عقده های تویِ دلتون کمتر شده. میبینین دیگه به جای ده دقیقه، نیم ساعت در روز باهاشون حرف میزنین. میبینین اوضاع بهتر شده. مدارا کنین، سعی کنین، حرف بزنین، یه روز خوب میاد.
 

nasrin.z

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
428
امتیاز
1,445
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قوچان
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی( گرایش جداسازی)
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...


ماهِ قبل، یکی از دوستام که یه سال ندیده بودمش، اومد درِ خونه ـمون و بهم کارتِ تولدش رو داد. از مامانم پرسیدم میذاره برم، گفت بعدا بهم میگه. هفته بعد گفتم، تولّد دو روز دیگه ـس. میذاری برم؟ مامانم گفت نه من خونوادَشُ نمیشناسم. میخواستم سرمُ بزنم به دیوار. گفتم خونواده خوبیَن، گفت نه. به دوستام زنگ زدم، گفتم نمیتونم بیام. اونا گفتن اگه تو نمیای ما بریم اونجا چیکار کنیم؟ ما هم نمیاییم. به مامانم گفتم اگه من نرم، هیشکی نمیره. تولّدِ دوستم خراب میشه. مامانم گفت اصن لازم نکرده بری. مگه تو دلقکشونی که بدون تو بهشون خوش نمیگذره؟! آخرِ سر هم نرفتم. ولی اگه قرار بود انقدر اوقات تلخی و قهر و .. بکنم تا برم، شاید میرفتم ولی مامانم تا آخر عمر زندگی رو واسم زهرِمار میکرد[nb]:D[/nb] درهرصورت،اگه با پدرمادرا مدارا کنین و خودتون رو یه کوچولو، یه کوچولو اصللاح کنین، ممکنه اخلاقشون بهتر بشه. باهاشون حرف بزنین (با ملایمت) سعی کنین احساساتتون رو بهشون بگین. هر روز، ده دقیقهء تمام رو باهاشون در مورد روزی که گذروندین صحبت کنین. با صداقت باهاشون حرف بزنین. بعدِ یه مدت، میبینین مشکلاتتون، عقده های تویِ دلتون کمتر شده. میبینین دیگه به جای ده دقیقه، نیم ساعت در روز باهاشون حرف میزنین. میبینین اوضاع بهتر شده. مدارا کنین، سعی کنین، حرف بزنین، یه روز خوب میاد.
[/quote]

واسه منم یه همچین اتفاقی افتاد
از یه هفته قبل به مامانم گفتم موافقت کرد دقیقا همون روز که قرار بود برم برگشت و گف واسه چی بری؟؟
منم گفتم آخه خودت قبول کردی
گف من گفتم اما الآن میگم که نه
اما خوب من آدمی نیستم که حرفمو عوض کنم واسه همین اینقد حرف زدم تا راضی شد :D
 
ارسال‌ها
53
امتیاز
782
نام مرکز سمپاد
دبیرستان شهید قدوسی(ره)
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
دانشگاه زنجان
رشته دانشگاه
فیزیگ
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

راستش من احساس می کنم که اشکال از ماست که خانواده هامون درکمون نمی کنند.به نظر من ما اگه این همه که غر غر می کنیم یکم به این فکر می کردیم که چه سیاستی پیشه کنیم که حرمون برو داشته باشه هیچ مشکلی نداشتیم!نه اصلا کوتاه میام،مشکلات کمتری داشتیم.من به شخصه خیلی جاها نتونستم با خانوادم راحت باشم در حالی که شاید اون مسئله زیاد هم شخصی نبوده ولی خب یه جاهایی تونستم باهاشون صحبت کنم.البته بیشتر موقع ها دیگه به سیم آخر زده بودم و دوست داشتم با یکی صحبت کنم که چون کس دیگه ای رو نداشتم به این مسئله رو آوردم.اما جالبه اون چیزی که ازش می ترسیدم سرم بیاد یه تخیل بود.درکی که اونا از من داشتند خیلی عالی بود و حرفامو خوب فهمیدند.فکر می کنم ما بیشترومون روشو نداریم یا می ترسیم که بعضی مواقع به شجاعتش همی نمی ارزه.!!!!
 

maziar

مازیمون
ارسال‌ها
1,962
امتیاز
6,833
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران، استانبول، کوالالامپور، اُسلو!
دانشگاه
Universitetet i Oslo
رشته دانشگاه
ریاضی، CS، نانو الکترونیک
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

خوب خيلي وقتا حرف هايي ميزنن كه غلطه
ولي توجيح كردنشون خيلي سخته چون خب ٥٥ سال با اين فكر ها بزرگ شده و نميشه تغييره خاصي ايجاد كرد
من اكثر وقت ها مخالفت مي كنم بعد كنار مي كشم تا احساس كنن كه پيروز شدن و ديگه اونا درحالي كه فكر مي كنن من قانع شدم دست از كله كچل من برميدارن و من هركاري فكر كنم درسته انجام ميدم

ولي خب بعضي وقت ها واقعن اعصابه منو به هم ميريزن
حرف هايه بديهي و تكراري رو صد بار مي زنن
اصن ادم به شعوره خودش شك مي كنه
دركل الان در اين مود هستم كه دوست دارم صبح كه ميرم دانشگاه شب ميرسم خونه برم تو اتاقم اهنگ گوش بدم و بخوابم و خيلي باخاشون روبه رو نشم
شنبه يك شنبه هم سره خودمو با يه كاري گرم مي كنم هم خودم حال مي كنم هم لازم نيست با اونا زياد حرف بزنم
خب تقريبن منو خانواده حرف هايه عادسمون هم به دعوا ختم ميشه
مثلن احوال پرسي هاشون واي من بايد ١٠ بار توضيح بدم ذرباره هر چي
دركل سعي مي كنم باهاشون زياد نباشم دوري و دوستي
جدا از اين حرف ها قراره از مالزي برم نروژ برايه ادامه تحصيل به اين شكل سالي ١ ماه ميبينمشون كهوخب خيلي بهترخ فك كنم
 

leila j00j000

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
109
امتیاز
304
نام مرکز سمپاد
dabirestan farzanegan4
شهر
طهران
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

اونا حداقل بیست سال یا بیشتر از ما بزرگترن میدونم خیلی حرف کلیشه ایه ولی واقعا اونا از ی جهتایی بعضی مسایل و میبینن که ما نمیبینیم و به طبع ما که تو سن نوجوانی یا جوانی وارد میشیم کارهایی و دوست داریم انجام بدیم که شاید از نظر پدر مادرامون بد باشه ولی ما دوست داریم اون کار رو انجام بدیم و در بیشتر موارد هم انجام میدیم‏!‏
و اگه اشتباه باشه که خب خودمون ضررشو میبینیم‏!‏
البته اونا مال نسر قبلن ی چیزایی که واسه ما جذابه واسه اونا بی اهمیته‏!‏برا همین سعی میکنن نظر خودشونو تحمیل کنن‏!‏
 

G.MM

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
593
امتیاز
13,320
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
University of Paris-Saclay
رشته دانشگاه
Integrative Biology and Animal Physiology
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

اصولا از پنهان کاری متنفرم
همیشه همه چیروبه خانوادم میگم
اونا هم درکم میکنن و خیلی واکنش نشون نمیدن
در اصل میخوان کمکم کنن
ولی...
بعضی وقتا بین حرفاشون یه تیکه هایی میندازن که معلومه منظورشون منم
و این خیییییلی اذیتم میکنه
نمیدونم از دستی این کارو میکنن یا واقعا منظوری ندارن
جدیدنا هم اون اعتمادی رو که خودمو کشتم ازشون به دست بیارم از دست دادم ~X(
ولی بیشتر مواقع واکنش هاشونو دوست دارم
چون براشون اهمیت دارم
 
  • شروع کننده موضوع
  • #56

Bahar.no

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
515
امتیاز
1,516
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 4
شهر
طهران
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

به نقل از «___نسریــــن___» :
بعضی اوقات یه کاری می کنن که دوسش ندارم خیلی از دسشون ناراحت میشم اما خوب واکنشی نشون نمیدم چون میدونم اونا بد منو نمیخوان
يعني اين ذهنيت كه اون ها رفتار اشتباهي دارن رو نداري و بنظرت بد تو رو نميخوان . پس تو كنار مياي باهاشون
 

dream

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
7
امتیاز
24
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قوچان
دانشگاه
تهران (انشاا...)
رشته دانشگاه
انیمیشن یا برنامه نویسی کام
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

اگه یکم منطقی فک کنیم دربیشتر مواقع حق با اوناست .همیشه ما متهم (واقعیته ) :-$
من وقتی بچه بودم (منظورم تا 3راهنماییه) رابطم با خانوادم طوری بودکه ریزبه ریز حرفامو بهشون میگفتم اما الان خیلی کلی تر درجریان میذارمشون چون افکارمون 90درصد داره توی محیطی شکل میگیره که حداقل مامان بابای من خیلی کم باهاش درارتباط اند درحدی که روی افکارشون تاثیر نمیذاره برای همین ترجیح میدم کمتر حرف بزنم در غیر این صورت باید کلی شرایطو بگم اونوقت فک نکنم به موضوع اصلی برسم :-??
 

black spider

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
385
امتیاز
2,187
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
Anesthesia
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

اگه اشتباه از من باشه که عذرخواهی میکنم :Dالبته اگه من به بابا مامانم نگم ببخشید میگن یه بخشیدم نگفتی :-wاگه هم بگم ببخشید میگن ببخشید که نشد حرف :-<اگه هم اشتباه از اونا باشه سعی میکنم توجیحشون کنم که در هر حال اونا معتقدن حق با اوناس [-(
 

mehrdad74

کاربر فعال
ارسال‌ها
61
امتیاز
316
نام مرکز سمپاد
helli 4
شهر
tehran
پاسخ : نوع واکنش به رفتار والدین...

ب نظر من هیچ کسی مثل پدرو مادر بچه هاشونو دوس ندارن!!!!!حتی صمیمی ترین دوستها هم در اکثر موارد حاضر نیستن جونشونو واسه هم بدن!!!!ولی پدرو مادر اولین چیزی ک میدن همینه!!!!
من واقعا قبول دارم ک اونا نمی تونن ماهارو درک کنن و وقتی ک جوون بودن مثه ما بودن ولی حالا بچه خوبه شدن ولی ب نظرم ما هم وقتی ک بزرگ می شیم همین کارا رو می کنیمو بچه هامونو اونطوری ک ازمون توقع دارن درک نمیکنیم!!!!!
ولی تنها راه برای این ک خودمون کم تر اذیت بشی اینه ک ما هم یه ذره بتونیم اونا درک کنیم!!!
من خودم سعی می کنم ولی خب نمیشه!!!!!
ولی اگه تو بعضی موارد کوچیک ماها کوتاه بیایم قطعا تو اون موارد بزرگتر ک ب نفع خودمونه اونا کنار میان!!!!
پس یعنی هرکاری می کنیم باید تمام جوانبشو بسنجیم!!!!!
 
بالا