• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

اعترافگاه!

جنا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
978
امتیاز
3,946
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
تهران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وسواس دارم وقتی IDM رو باز میکنم همه دانلودا تکمیل شده باشه! :-"اگه ببینم جلوی یکیشون نوشته "خطا" اعصابم خورد میشه X_X
 

anahita_ashg

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
1,240
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
همدان-رشت
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم تا چند وقت پیش فکر می کردم علامت تقاطع (یه مثلثه که توش سفیده) یعنی اینجا مه گرفتگی زیاده X_X
 

smart girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
839
امتیاز
2,032
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسفراین
مدال المپیاد
المپیاد ادبی
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که وختی خواهرم پیش دانشگاهی بودُ پن شنبه ها تطیل، منم اصابم خورد میشد دلم نمیخواس پن شنبه ها برم مد!
بد یه روز پن شنبه مامانم از خوب بلندم کرد، منم عصبانی رفتم دستشویی، از حرصم مسواکمُ شکوندم :-" :-" پارسالم به کارم اعتراف کردم :-"
 

sara4

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
114
امتیاز
163
نام مرکز سمپاد
فرزانگان اراک
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف مینمویم که تا دو سال پیش برند رو بِرنِدمیخوندم!
کلاس سوم برا اولین بار ریاضیو شدم 18و75صدم و تا خونه زار زار گریه کردم مثه دیوونه ها!حالا 18و75صدم بشم کلامو هوا پرت میکنم!
یه بار هم سر زنگ هنر زدم زیر گریهـ!نمیدونم چرا؟! :-?
کلاس پنجم یه بار کاملا رک به معلممون گفتم شما به بچه ها تقلب میدیدشانس منم تو امتحانا آخرسال بود نزدیک بود نمره انظباتوکم کنه که نمیدونم چی شد مثه بچه آدم رفتم عذر خواهی کردم! :rolleyes: <D=
 

dokhtar-e-tanha

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
263
امتیاز
4,609
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه بودم منو گذاشتن رو میز آشپزخونه بعد یه روسری رو زمین افتاده بود میخاستم با پام بردارم خم شدم با سر رفتم تو زمین :-"
دست راستم شکست با اجازتون ;;)
بعد گریه کردم که کسی دعوام نکنه :-"
چون خیلی شیطون بودم مثلا گذاشتن منو اونجا که زیاد شیطونی نکنم :D
 

مهسافت

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
491
امتیاز
4,511
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
صنایع غذایی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکــُـنم یه وَخت ـا ـیی خودَم عاشقِ یه سری پست ـاِ خودَم میشـَم هــِـی میخونَم ـِشون ! :D

:-خود شیفته !
 

mohamad.ahmadi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
361
امتیاز
6,547
نام مرکز سمپاد
دبیرستان هاشمی نژاد ١
شهر
مشهد
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم گاهی با اینکه غمگینم موسیقی شاد گوش میکنم...
اعتراف میکنم کودک که بودم فکر میکردم هر وقت پول میدی باید بقیه بگیری,رفتم یک چیزی خریدم و پول رو دادم که درست بود و بقیه نداشت,مدتی صبر کردم بقیشو بگیرم!
 

arash76

کاربر فعال
ارسال‌ها
51
امتیاز
261
نام مرکز سمپاد
sampad Qaemshahr
شهر
قائم شهر
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
نجوم
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم از سوسک نمی ترسم :D :))
اعتراف می کنم یه بار socks رو سوسک خوندم =))
 

منتخب دهاتمون

کاربر فعال
ارسال‌ها
31
امتیاز
48
نام مرکز سمپاد
راهنمایی علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد معلم سرِ کار گذار های سمپاد
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف مینمویم که ابــــــــــــــــــــــله!!!بودمو و یه روز به جای حرکت توی املا نوشتم کرحت
یه بار دیگه به جای حلزون نوشتم زهر نون!!! :-w :( L-:
 

peihaghi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,333
امتیاز
2,348
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
تهران
دانشگاه
امیر کبیر
رشته دانشگاه
مکانیک (ساخت تولید)
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم از کم آوردن به شدت بدم میاد !
یعنی حاضرم زانوم تا دو هفته درد بکنه ولی نذارم تو دوچرخه سواری کسی ازم جلو بزنه ! :>
بسیاری کار ها که نمیکنم از ترس اینه که کم بیارم یا مورد توجه واقع نشه ! وگرنه الان باید 10000 تا پست توی سمپادیا داده بودم !
 

diba.s

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
10
امتیاز
19
نام مرکز سمپاد
farzanegan1_mashad
شهر
mashad
مدال المپیاد
نمی گم که ریا نشه ...
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم وقتی کلاس اول دبستان بودم نمی دونستم حاضر و غایب یعنی چی و فکر می کردم معلم داره می گه قایق به جای غایب! بعد با خودم می گفتم اون کلمه ی دیگه رو که نمی دونم معنیش چیه. حداقل اونی رو که می دونم یعنی چی رو بگم واسه همینم موقع حاضر غایب من همیشه جواب می دادم : قایق!!! :D
 

جیرجیرک

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
439
امتیاز
1,835
نام مرکز سمپاد
فرزانگــــــــــــــان2
شهر
مشد
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وختی میرم تو بانگا دعوا را میندازم یا تیکه میپرونم( :-") بعد یه مدت از بس زیادن یادم میره کجاها رفتم که الان برم جوابشونو بدم {-8
اعتراف میکنم خیلی حسه بدی بم دس میده :|......چون میفکرم طرف میفکره نتونستم جوابشو بدم X_X
ینی از من علاف تر پیدا نمیکنین ^#^ :rolleyes:
 

*M.M*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
4,462
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بعضی وختا آهنگ شاد میذارم میشینم باهاش گریه میکنم حتی :-"

حسی که تو گریه کردن با یک آهنگ شاد یا مخصوص رقص هس تو گریه کردن با یک آهنگ غمناک نیس :))
 

sayra

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
90
امتیاز
591
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
tehran
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا یه سال پیش فرق ایفون و اپل رو نمیدونستم :-[
اعتراف میکنم وقتی 4 سالم بود بزرگترین ارزوم این بود که کاکرو بیاد خواستگاریم =))
 

Shakiba-M

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
14
امتیاز
26
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرج
مدال المپیاد
به مدال نرسید :(
دانشگاه
علوم پزشکی البرز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا چندوقت پیش فکر میکردم شله زرد فقط مخصوص نذری دادنه..هیچوقت خودمون نمیتونیم تو خونه برا خودمون شله زرد درست کنیم.... :-"
 

Fateme.Q

کاربر فعال
ارسال‌ها
41
امتیاز
468
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم آباد
مدال المپیاد
سوء سابقه
دانشگاه
نامعلوم
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اهم اهم من ازپشت همین تریبون اعتراف میکنم با اینکه تاحالا صدهانفرباصدهاروش مختلف آپلودکردن عکسوتلاش کردن یادم بدن ولی من...

شرمنده دیگه مشکلم مادزادیه... :D

براهمینم هیچوقت تو انجمنایی که مربوط به تصویرواینان شرکت نمیکنم... :((
 

clever child

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
658
امتیاز
1,831
نام مرکز سمپاد
Allame Helli.II
شهر
Tehran
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
Tehran Polytechnic
رشته دانشگاه
Electrical Engineering
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می‌کنم برای اولین بار وقتی کلمه fetish رو شنیدم فکر کردم اسم اکانت یه نفره :D

...

اعتراف می‌کنم یه دختر بهم گفت معنی داف چیه :D

...

اعتراف می‌کنم اگه اهل فامیل بدونن من با کیا چت می‌کنم اول کف می‌کنن بعد کفشون می‌بره :D (;

...

اوووووووووووووممممممم ، نه دیگه اعتراف دیگه‌ای ندارم :) ;;)
 

Intelligenz

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
466
امتیاز
3,147
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان3
شهر
مشهد
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم من تکلیفای ریاضی رو حل میکردم بچه ها از روم مینوشتن :D بعد یک بار سوال گفته بود با متغیر x حل کنین منم کلا با هرچی دلم بخواد حل میکنم :-" با g حل کردم بقیه هم از روم با g نوشتن معلممون مونده بود چرا همه با g حل کردن :))

اعتراف میکنم کل سال جمله سازیام از رو شمیم و مریم و بقیه بود :-" :D چند وقتیم بود به مریم زنگ میزدم پای تلفن جمله بهم میگفت :))
 
بالا