



واسه همين هر چي ميوه ميخواستم بخورم ميرفتم با اون خورد ميكردم بعد ميخوردم 
لازمه ذكر كنم اون موقه خيليعم هيجان داشت :پ خرعم خودتونين



تا اينكه خودم با چشاي خودم ديدم و باور كردم كه اوشين دختره...! 
هیچی نمی فهمیدم والکی لباموبازوبسته می کردم.ازاون جایی که اجازه نمی دادم چیزی توذهنم مجهول بمونه شروع به تحقیقات کردم.بعدازسال هاتحقیقات وقتی چهارم ابتدایی بودم فهمیدم سرودملی که میگن همینه که بچه هایه هویی می خونن
بعدبه این نتیجه رسیدم من ایرانیم وبایدبلدباشم.شروع کردم به حفظ کردن.اما همیشه قاطی می کردم ولی خوشبختانه توکتاب پنجم بودوتونستم حفظ کنم اماهنوزکه هنوزه قاطی می کنم :-[










:-[
:-[
:-[




