اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اولین بار معنی کلمه س*سی رو از مامانم پرسیدم یعنی چی. ;D

اعتراف میکنم از سوسک و عنکبوت می ترسم مثله سگ! ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم که سال سوم راهنمایی سوالای آمادگی دفاعی نوبت اولو از تو دفتر مدرسه دزدیدم...
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه که بودم تنهادغدغه ی فکریم این بودکه چطوریخ روتوبطری نوشابه جامیکنن :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم برگه فیزیک داداشمو انداختم ... بیچاره 3 ساعت کور شد تا فرمولا رو از رو لبتاپش بنویسه ...
اعتراف میکنم تا کلاس پنجم که بودم هر روز نقشه های مختلفو میدیدم تا ببینم شمال کجاست ;D
اعتراف میکنم کل کارت شارژایی که مامانم برا داداشم میخره رو من استفاده میکنم بش نمیگم ...
اعتراف میکنم تو عمرم به یکی شدید در حد مرگ حسودی کردم ..
اعتراف میکنم تا چند سال قبل به ماکروویو میگفتم macroive بعد اُ شو هی میکشوندم ..
اعتراف میکنم یه بار ظرف ماست و موسیر رو از تو یخچال ریختم رو زمین بعد برا این که دعوام نکنن جمعش کردم ریختم تو خود ظرف گذاشتمش تو یخچال ;D :-&
اعتراف می کنم بچگی دم یه کرمو له کردم خوردم .. مزه گل میداد ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم که دیروز کل بچه های کلاسمونو شوروندم و از کلاس ریاضی فرار کردیم
نامرد می خواست تو کلاسای تابستون امتحان بگیره
اعتراف می کنم هنوز حروف الفبا رو حفظ نیستم و بازم اعتراف می کنم همین الان دنبال یک جاییم که آدرس وبلاگمو توش بنویسم آخه تازه وبلاگمو باز کردم و بغیر از خودم هیچ کس نمی ره توش
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم Pдгзд رو میخوندم پاریا
بعد با خودم میگفتم نکنه نوشته پاره ای ها!
بعد دیدم اصلش بوده پارسا X_X
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هنوزم نمیدونم طول و عرض مستطیل کدومه !!!! ;))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم هنوز ک هنوزه وقتی ازم شماره ی خونمونو میپرسن...هر چی شماره هس ک اخیرا گرفتم یادم میاد....
گاهی اوقات شمارمونو اشتباه هم میدم....!
آخ.... #-o
بد 8 سال زنتدگی تو این خونه....؟؟؟
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هر وخ میخام ی لامپ حیات مامانبزرگمو روشن کنم باید تک تک کلیدارو بزنم تا لامپ مورد نظرم روشن شه! ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از shnk :
اعتراف میکنم ک کمستری رو چمستری میخوندم.
کلیک کنید تا باز شود...
من اعتراف ميكنم كميستري رو چميستري ميخونم هيچي،حاضرم نيستم قبول كنم كميستري درسته نه چميستري ;D
در اين حد كه تو فيلم طرف ميگه كيميكال من تعجب ميكنم اين چرا "ك"گفت ;D
و در اين حد كه معلم ميتونه به من 20 بار در نيم ساعت بگه كميستري و من بازم بگم چميستري ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم دبستان که بودم ، فکر میکردم "استغفر الله " این جوری معنی میشه:
اَســت(به معنای است ِ خودمون یعنی وجود داشتن) +غ(فکر میکردم تو عربی میشه "هـمه")+فــور (همون Forبه معنای"برای" )+الله!
که در کل میشه:همه چیز برای خداست!!! :-" :-"
حتی الانم گاهی اشتباه میکنما!!! :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم که نمی تونم "ل" و "ر" رو پشتِ هم دُرُست تلفظ کنم. ینی تا میام یه لغتی بگم که " ل" و "ر "داره ، یه جوری سریع می گم ، تا کسی متوجه نشه ! :-"
بعد سرِ رباتیک ، بساطی بود اون اول ! سرِ درسِ میکرو ها ، این بچه ها نامردا فهمیده بودن ، ما رو به سرحدِّ لال شدن رسوندن ! :)) همه یه جمله یه بار : ملیکا ! ملیکا! بگو میکرو کنترُلِـر !!! ;;) ;;)
من : :-L میکرو کُـنترُ(مکث!) لـــِــــر ....! :-"

بعد دیگه همه که فهمیدن ، تصمیم گرفتم لغتِ "اون یارو میکرو " رو ، جایگزینِ "میکروکنترُلِر" کنم ! :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم بعضی وقتها دچار خنگی مفرط می شم،روز اول مدرسه دم در دفتر بودم می خواستم ببینم یه کتابی چند صفحه ست،گرفته

بودمش دستم ،نزدیک یک ساعت فقط داشتم ورق می زدم و صفحه میشمردم. :)) اطرافیان(بچه ها و معلما) هم یه جوری نگام می کردن :-?،یکی

از بچه ها اومد نزدیک،گفت میشه صفحه آخر رو منهای صفحه اول بکنیا بعد منم گفتم چه جالب،تو چقدر باهوشی

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

5 سال از این ماجرا گذشت،هنوز که هنوزه معلما به مسخره بهم میگن: خیلی با روز اول فرق داری،عوض شدی :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم در عین اینک هنوزم میگم آهنگای زدبازی مفهوم نداره دارم عاشق"بخند مصنوعی"میشم...
یعنی گام بعدی"من او"امیرخانی هست؟؟ ~X( X-( :-"
اعتراف میکنم چشمم ضعیف تر شده و عینکم شمارش رفته بالا ولی میترسم ب مامانم بگم بریم عوضش کنیم بعد دعوام کنه :-"
اعتراف میکنم قبض گوشیم 130تومن اومد X-( X-( #-o
اعتراف میکنم اولش کلی با خودم میگم کم خوراکی میخرم بیرون ک هم چاق نشم هم سرمایه گذاری کنم :-" :-"...ولی الان 2تومن هست دارایی من از این دنیا خیلی هم چاقم :-<
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم راهنمايي كه بوديم در دستشويي رو رو يكي از بچه ها قفليديم... >)بعد كه با هزار بدبختي و داد و فرياد اومد بيرون فهميديم اون نيس اشتباهي گرفتيم..!!!! ;D
آي ديدن داشت قيافش..!!! =))
تازه كلي قربون صدقش رفتين نره همه چي رو لو بده...!(ولي آخرش داد عوضي!!!) :-L
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از .:LORD:. :
اعتراف میکنم به سلف سرویس میگفتم سرو سرویس X_X
کلیک کنید تا باز شود...

اعتراف میکنم با خوندن این پست فهمیدم که کلا یه عمریه اشتباه میگم! :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

آقا چند سال پیش ماه رمضون یه سریالی بود شبکه 3 که رضا عطاران هم توش بود به نامِ بِــزَنگاه

اعتراف میکنم اولین بار که پخش شد و توی تیتراژش اسمش رو نوشته بودن من خوندم: بُزنِگاه ;D

همچنین اعتراف میکنم آخرین سریال ایرانی‌ای بود که دنبال کردم ;;)
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا