• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Niloofar sharafi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,159
امتیاز
2,805
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
-
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
ریاضیات و کاربرد ها
سلام :)

این یه تاپیک برای خیال پردازیه . برای اینکه بتونیم ماجرا بسازیم .

اینجوریه که من میام اولش یه کلمه میگم ، بعد نفر بعدی میاد واسه اون کلمه تاریخچه می سازه ، یه تاریخچه احتمالا با مزه ، من در آوردی ولی باور پذیر . بعد خودش یه کلمه پیشنهاد می ده تا نفر بعدی هم این ماجرا رو ادامه بده .
و به همین صورت ادامه پیدا میکنه .

خب ! مثال می زنم . مثلا یکی میاد کلمه "هندسه" رو پیشنهاد می ده . حالا من میخوام واسش یه ماجرای تاریخی بسازم .
مثلا من میگم :

خیلی قدیما کشور هند سه بخش داشته :
تو اولیش مردم کارای نجومی می کردن و بیشترشون منجم بودن
تو دومیش بیشترشون کشاورزی می کردن
تو سومی هم کارای مربوط به ریاضی رو انجام می دادن
تو خیلی قدیما ، ریاضی خیلی پیشرفت نکرده بوده و آدما بیشتر با شکلایی مثل مثلث و دایره و خط و ... کارای مربوط به ریاضی رو انجام می دادن .
بعد هند میاد علمشو به کشورای دیگه دنیا می فرسته ، از جمله ایران .
وقتی می خوان این علم رو که مربوط به ریاضی بوده به مردم معرفی کنن ، میگن این " علم هند سه " هستش ، یعنی علمی که تو بخش سوم هندوستان روش کار میشه .
این شد که هندسه ، هندسه نام گرفت .

خب ! :D
این ماجرای من بود که برای کلمه هندسه ساختم . فقط باید مواظب باشیم که داستانمون مشکل منطقی نداشته باشه ، تا باورپذیر باشه . یعنی اگه کسی تاریخو ندونه ، باورش بشه .
می تونیم کلمات انگلیسی آسون هم پیشنهاد بدیم ، مثه : geometry
یا مثلا می تونیم یه اصطلاح پیشنهاد بدیم ، مثه : آب تو هاون کوبیدن .
فقط باید حس کنید که میشه براش یه ماجرا ساخت .
بعد سه روز اگه کسی در مورد یه کلمه چیزی نگفت ، قرار می ذاریم که خود کسی که پیشنهاد داده ،ماجرا بسازه و بگه و کلمه بعدیشو بذاره .

کلمه اول : ماشین ( به معنی خودرو )
 

Madmazel Fairy Tale

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
522
امتیاز
1,892
نام مرکز سمپاد
فرزانـ/̵͇̿̿/'̿'̿̿̿ ̿ ̿̿ ½
شهر
Minsk
دانشگاه
BSMU
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

وای من از این خیلی خوشم میاد :D ;;)

اینم داستان من ، گوش کنین... ;;)

اون قدیم پدیما که مردم تقریباً همه بحالت روستایی زندگی میکردن و زندگی شهری ای نبود، واسه غذا دادن به حیووناشون به ماش هم احتیاج داشتن... اما همیشه یه مشکلی داشتن که ماش خشک رو حیوونا نمیتونستن استفاده کنن و حتماً اینا باید از قبل خیس میخوردن اما اینکه ماش رو به همون صورت بزارن تو آب که خیس بخوره زمان زیادی میبرد و ترجیحاً یه سری خانومای روستا میشستن بصورت اکیپی :D ماش ها رو خورد میکردن... خیس میکردن... خورد میکردنُ اینا 8-> خلاصه زندگی مشقت باری رو میگذروندن... 8-> تا اینکه یه شخص خیلی زبل (که در این حکایت ما خانوم هستن ایشون :-") میان یه وسیله تقریباً یه متری طراحی میکنن که دارای چرخ های سابــنده (!؟ :D = می سایه! = له میکنه) بود و با نیروی سوختن فضولات حیوانات کار میکرد... :-" خلاصه یک بار بصورت امتحانی یه چند کیلویی از این ماش ها رو میریزن تو یه جعبه بزرگ بصورت کنترل شده این وسیله رو که حرکت میکرد و می سابید رو روشن میکنن و میبینن که عــه ;;) چه قشنگ می سابه ;;) بعدشم کافی بود فقط یه نصف روز میذاشتن تو آب و خیلی خوب خیس میخورد... همگی اهل روستا از اهالی تا حیوانات خوشحال و خرم باهم و راضی زندگی میکردن... ;;) این اختراع به شهر برده میشه و به معرض نمایش گذاشته میشه... در طی سال ها تغییراتی روش انجام میشه و براش جای سرنشین تعیین میکنن و بزرگ ترش میکنن و چرخ های لاستیکی و چوبی براش طراحی میکنن... اما اسمش به افتخار جایی که ازش اومده که اون روستاهه بوده و اینکه مدیون ماش بوده میشه ماش - سابیین . که بدلیل سختی تلفّظش بهش میگفتن ماشابین... و بعد ها بدلیل تغییر و تحولات زبانی به صورت ماشین درومد :-"

خب بچه های گلم... این بود تاریخچه ی اختراع و بوجود اومدن ماشین... :-" تا برنامه ی بعد خدانگه دار :-" :-"

اگه بد بود ببخشید ایده ش تو سرویس بهداشتی به ذهنم رسید :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

Niloofar sharafi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,159
امتیاز
2,805
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
-
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
ریاضیات و کاربرد ها
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

خیلیم عالی بود :D
ایده من :
قبلا که ماشین رو وارد ایران میکنن ، ملت اسم نداشتن روش بذارن . ولی خیلی حال می کردن که چن نفری می تونن سوارش شن . یکیشون که می خرید ، هی به همه می گفت که : بیاین شما هم سوار شین ، بیاین همراه ما شین . یعنی در واقع کسی که ماشین رو به مردم معرفی کرد ، توضیح داد که به جای اینکه تکی تکی تو خیابون راه برید ، میتونید تبدیل به " ما " بشین و تو خیابون حرکت کنین . در نتیجه به اون دستگاه گفتن دستگاهی که می توانید با آن ما شین ، پس از مدتی در راستای مختصر سازی جمله ، بهش گفتن دستگاه ماشین !

یه نکته ای که یادم رفت بگم هم این بود که هر کسی اگه در مورد کلمات قبلی ایده ای داشت ، میتونه بگه ، ولی تو هر نوبت باید در مورد کلمه ای که نفر قبل گفته حتما یه داستان بسازه و خودشم کلمه جدید ارائه بکنه .

و کلمه جدید شما چیه خانوم مدیر ؟ (;
 

Madmazel Fairy Tale

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
522
امتیاز
1,892
نام مرکز سمپاد
فرزانـ/̵͇̿̿/'̿'̿̿̿ ̿ ̿̿ ½
شهر
Minsk
دانشگاه
BSMU
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

کلمه ی بعدی پیشنهادی... :D

لیوان ;;)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

Niloofar sharafi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,159
امتیاز
2,805
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
-
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
ریاضیات و کاربرد ها
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

این یکی رو هم من جواب می دم .
از بعدیاش لطفا کاربرای دیگه همکاری بیشتری داشته باشن :D

ایرانی های قدیم به میوه خیلی علاقه داشتن . باهاش انواع و اقسام خوراکیا رو درست می کردن ، آبمیوه ، کمپوت میوه ، مربای میوه و البته "له میوه" . شاید بپرسید که "له میوه" چیه ؟ له میوه ترکیبی از میوه های مختلف یخ زده س ، چیزی شبیه آیس پک ، مخلوطی از میوه هایی مثل انگور و توت فرنگی و موز ، که راحت له می شن ، ذرات کوچکی از میوه هایی مثل سیب که سخت تر له می شن ، و مقداری آب پرتقال یا لیمو . له میوه ، خوراکی محبوب ایرانی های قدیم بوده و به دو صورت له میوه با یک میوه و له میوه با چند میوه ساخته میشده ، به اولی فقط له میوه و به دومی " له میوان" گفته می شده ( می دونیم که "ان" نشانه جمع در فارسیه ) . "له میوان " در ظرف هایی مشابه ظرف های آیس پک ولی بدون در سرو می شده و بسیار مورد پسند مردم بوده . طوری که ظرف های "له میوان" رو به تنهایی در بازار با قیمت های گزاف می فروختند و مردم در مهمانی های اشرافی از ظروف "له میوان" استفاده می کردن . با گذشت زمان ، چون تلفظ "له میوان " برای مردم سخت بوده ، "له میوان" به "لمیوان" و سپس به "لیوان" تغییر شکل پیدا کرده .
این شد که ما به لیوان می گیم لیوان :D

کلمه بعدی : زنبیل !

* از خانوم مدیر درخواست میشه ایده خودشونو در مورد کلمه لیوان بگن .
*لطفا کاربرا همکاری بیشتری با تاپیک داشته باشن :D
 

Madmazel Fairy Tale

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
522
امتیاز
1,892
نام مرکز سمپاد
فرزانـ/̵͇̿̿/'̿'̿̿̿ ̿ ̿̿ ½
شهر
Minsk
دانشگاه
BSMU
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

یکم فعالیت داشته باشین من چشمه ی خلاقیتم خشک شده اصن :-"

اون موقع ها که وسیله ی ارتباطی پیشرفته ای وجود نداشت و کشور ها خیلی از هم جدا افتاده بودن هر اختراعی که جایی انجام میشد بعوان یه شی بیگانه به جاهای دیگه برده میشد و به معرض نمایش قرار داده میشد :-" یکی از این اختراع های glass بود که اولین بار توسط یه خارجی به ایران آورده شد... البته اون موقع ها مردم کشور های مختلف زبون همدیگه رو نمیفهمیدن و بیشتر با زبون اشاره با هم حرف میزدن تا منظور همدیگرو بفهمن و در کل خیلی کار سختی بود... اون خارجی هم شی عجیبشون رو همش glass معرفی میکردن تا اینکه ایرانی ها تصمیم گرفتن یه همچین چیزی برای خودشون هم بسازن و مصالحی که اونجا اون موقع تو ایران خیلی مد بود چینی لعاب دار بود... با همچین لعابی اینا یه شی گرد مانند میسازن و اونوقت به اون خارجیه هم نشون میدن بلکه بتونن مبادله ی کالا با کالا انجام بدنُ اون glass شیشه ای رو از خارجیه بگیرن... اما اون خارجیه همش میگفته یکی دیگه از اون glass لعابی براش بسازن که بتونه بعنوان نمونه ببره برای کشورش اما ایرانیا فقط اون تیکه one ، one ش رو همش میفهمیدن و اونقد اون خارجیه به خودشو اون لعابیه اشاره میکنه و میگه one ایرانیا فک میکنن تو زبون اونا به glass ِ با لعاب ساخته شده میگن One!
بعد ها که ایرانیا تونستن با مصالح دیگه ای "one" بسازن واسه خودشون واسه تفکیک اینا از "one"های لعاب دار که واسه پادشاها و خونواده های سلطنتی میساختن به اون لعاب دار ها میگفتن لع وان. :D 8-> این قضیه همینجوری ادامه داشت تا اینکه سلسله ی ساسانیان برای احیای دوباره فرهنگ زبانیمون یه مدت استفاده از حروف عربی در کتب سلطنتی و بطور گسترده در سطح کشور ممنوع میکنه. ع هم اونموقع جزو همین حروف محسوب میشده :D اونوقت لعوان بصورت لیوان نوشته میشه و دیگه تا به امروز در فرهنگ ما باقی میمونه... :-"
 

شقایق س.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
5,953
نام مرکز سمپاد
فرزانگان - فرزانگان ناحیه یک
شهر
زابل - کرمان
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
فردوسي مشهد
رشته دانشگاه
مترجمي زبان فرانسه
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

من در مورد زنبیل بگم:
اون قدیم قدیما که زنا کار نمیکردن و مردا همیشه در حال کشاورزی بودن و تنها کارشون کشاورزی بود اومدن گفتن که عجب این زنا چقد بیکارن و چرا بیرون از خونه هیچ کار نمیکنن،هی ما باید بریم توی مزرعه ها شخم بزنیم واینا... :D
بعد از مدتی تصمیم گرفتن که کار خرید خونه رو به زن ها بسپرن تا اونام یه کاری کرده باشن!!!بعد اینا میگن خوب این خانومای محترم که میرن خرید باید خریداشون رو توی یه چیزی بذارن ،نمیتونن توی دو تا دست همه رو بیارن،پس بیایم یه چیزی بدیم دستشون که به اندازه ای که بیل ما مردا واسمون ارزش داره ،واسشون مهم باشه،بعد یه وسیله ای بهشون دادن و اول اسمش رو گذاشتن بیلِ زن! ^-^
بعد همینطور زمان گذشت وگذشت تا مردم اسم اینو دیگه گذاشتن زنبیل و اینجوری در فرهنگ جامعه جا افتاد :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #8

Niloofar sharafi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,159
امتیاز
2,805
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
-
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
ریاضیات و کاربرد ها
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

منم تقریبا می خواستم یه همچین چیزیو بگم .
کلمه بعدی ؟
 

شقایق س.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
5,953
نام مرکز سمپاد
فرزانگان - فرزانگان ناحیه یک
شهر
زابل - کرمان
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
فردوسي مشهد
رشته دانشگاه
مترجمي زبان فرانسه
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

عینک! :D
 

smart girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
839
امتیاز
2,032
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسفراین
مدال المپیاد
المپیاد ادبی
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

خوب همونطور که میدونید عینکای قدیمی یه کش داشتن که از گردن اویزوون میشده، بد اینا یه مدت که عینکشون اویزوون میشده گردنشون درد میگرفته و میگفتن ای گردن! گردن! :D
اما بد چون کار کار انگلیسیاس :-"، اومدن اصالت ما رو به هم زدن و تو یه برهه زمانی گفتن به گردن بگید نک( neck)! اینام از اون به بد هر وقت گردنشون درد میگرفته میگفتن ای نک! ای نک! در واقه این "عینک" امروزی، همون ای نک ِ دیروزیه که در اثر گذشت زمان به این تبدیل شده! :-"
البته باید عنوان کنم که خیلی از اقوامُ نژادهای مختلف تو ایران هنوز به عینک میگن عینِک! که این نشون از اصالت بالای این اقوامه که نذاشتن زبونشون دستخوش تغییرات بشه! :-"
 

شقایق س.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
5,953
نام مرکز سمپاد
فرزانگان - فرزانگان ناحیه یک
شهر
زابل - کرمان
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
فردوسي مشهد
رشته دانشگاه
مترجمي زبان فرانسه
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

به نقل از نیـلوفر :
نیلو جون(ببخشید دیگه زیادی صمیمی شدم! :D)میگم نظرت چیه بچه ها یکم بیشتر بیان بگن مثلا،بعدش یکی آخر سر بیاد بگه کلمه ی بعدی رو!مثل مخفف سازی کلمات!بهتر نیست ؟؟ :-?
دیگه شمام مجبور نیستی هی بگی کلمه ی بعدی کلمه ی بعدی! :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #12

Niloofar sharafi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,159
امتیاز
2,805
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
-
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
ریاضیات و کاربرد ها
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

آخه دو تا نکته هست :
اولا اینکه دوستان اگه لطف کنن پست اولو بخونن ، توش نوشتم که قانونش اینه که هر کی در مورد یه کلمه می نویسه ، خودش کلمه بعدی رو بگه که من هی هر دفعه نیام بگم کلمه بعدی
دوما این کار ، کاری نیست که همه در موردش زیاد ایده داشته باشن یا خوششون بیاد یا هر چی . الآن خودت می بینی که چن نفر اومدن پست دادن دیگه . آدما آزادن در مورد کلمات قدیمی هم پست بدن ، ولی هر دفعه یه کلمه هم باید اضافه بشه که ایده های یه کلمه کم نباشه و بچه ها بیشتر مشارکت کنن .
بازم اگه بعد از چن بار دیدم ایده بچه ها در مورد کلمات قبلی زیاده ، رو هر کلمه چن سری می مونیم .
حالا شما فعلا کلمه بده :D

خودم کلمه می دم : آسانسور !
 

death

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,023
امتیاز
406
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1 شیراز
شهر
شیراز
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

کلماتی مثه آسانسور که از فرانسه وارد شدن خوب نیست ، نمیشه باهاش خلاقیت به خرج داد و اینا :D ( خود کلمه فرانسوی ascenseur ه )

خلاقیت :D

وقتی آسانسور اومده تو شیراز خیلی خارجکی بوده و اینا ، مردم باهاش تفریح میکردن ( ژانر ه اینایی که تو میدون نشستن رو هم تفریح حساب میکنن :D ) هی میرفتن تا طبقه ه آخر و میدومدن ، با نوعی مبالغه از آسمون سر میخوردن به پایین و اینا (!) خلاصه اسمش میشه " آسمان سر " ، شیرازی ها هم واسه راحتی کار م رو حذف کردن شد آسانسر 8->

( ببخشید یکم تاریخش محدود به شیراز شد :-" )

Ⓟ بیتا جون کلمه بعد لطفاً :-" ;;)

ویرایش ، کلمه بعد : چکمه :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #14

Niloofar sharafi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,159
امتیاز
2,805
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
-
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
ریاضیات و کاربرد ها
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

یه روز یه بابایی بوده ، بعد این بچه ش خلاصه حرفشو گوش نمیکنه و باباهه عصبانی میشه و میزنه در گوش بچه هه .
بچه هه هم قهر میکنه میره .
بعد باباهه واسه اینه که از دلش دربیاره ، واسش با کلی زحمت یه سری کفش میسازه مثه چکمه الآن و می فرسته واسش . توشم یه یادداشت می ذاره و می نویسه که : من برای خودت این کارو کردم . و این کفش اثباتی بر مهر من به توئه !
پسره که می خونه کلی تحت تاثیر قرار می گیره و اون کفشه رو می بره به همه دوستاش نشون بده .
دوستاش می پرسن این کفش عجیب اسمش چیه و چرا با بقیه کفشا فرق داره و اینا .
میگه اینو بابام برام ساخته ، به خاطر چکی که در نتیجه مهر بود . به خاطر یه چک از سر مهر . به خاطر یه " چک مهر " .
با گذشت زمان این مدل کفش به تولید انبوه می رسه . بعد چون ته مهر صامته ، وقتی تلفظ میکردن ، "چک مهر" مثه " چک مه " شنیده میشده . بعدم برای سهولت تلفظ بهش گفتن "چکمه"

کلمه بعد : سیما (چهره)
 

ariadne

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,059
امتیاز
5,010
نام مرکز سمپاد
فرزانگان چهار
شهر
تهـــــران .
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

تو زمانای دور اقوامی از سرزمین های غربی به سمت ایران مهاجرت کردند... .وقتی به ایران رسیدن؛ دیدن کشور خوبیه وا3 ییلاق قشلاقشون.
بعد؛ از اون جایی که ایرانیا مهمون نواز بودن؛ اینا خیلی به ایرانیا علاقه مند شدن. وابستگی شدید و اینا...! بعد این اقوام موقعی که میخاستن از ایران برن؛ یه وب کم(web cam) دادن به ایرانیا تا با هم چت کنن...بعد ازاونجایی که اینا یه زبونی حرف میزدن اونام انگلیسی ؛ این شد که مثلا این گگفتگوها پیش میومد:
- سلام خوبی؟
Hi.could u see us? –
- هان؟ چی میگویی؟ میتوانی مارا مشاهده نمایی؟
What R U saying ? -
این بود که اینا به فکر اختراع یه زبان منحصر بفرد برا ارتباطشون شدن.ازاونجایی که ایرانیا به زبونشون تعصّب داشتن؛ نذاشتن کلا پشت کم(cam) بگن:
- سی آس؟(see us?)
براهمین قاطی کردن با فارسیو گفتن:
« سی ما»؟
بعد دیگه مشکلاشون حل شد...از اون به بعد « سی ما»به عنوان یه حرفی که هر کسی بعد از دیدن چهره اون یکی میگه؛ استفاده میشد. وکم کم ما به چهر ه میگیم « سی ما»..!
×مزخرف؟

یادم رفت : لغت جدید: صورتی

Ⓟ پست های متوالی خلاف قوانینه(:
 
  • شروع کننده موضوع
  • #16

Niloofar sharafi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,159
امتیاز
2,805
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
-
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
ریاضیات و کاربرد ها
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

به نقل از hester prynne :
یادم رفت : لغت جدید: صورتی

صورت + ی = صور (سور) + تی = صار(سار) +و + تی (تیر) = صیر (سیر) + و + تی = ...
ایده هاش زیاده .
 

عمو ژپتو

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,710
امتیاز
5,695
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
قبولی در مرحله دوم المپیاد کامپیوتر
دانشگاه
شهید باهنر کرمان / شریف
رشته دانشگاه
ریاضی :x
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

خوب بگو
من کلمه بعد رو میگم
ویرایش
یافتم
در قدیم این رنگ اولین بار دریک عروسی در تیر ماه به تن مادر عروس خانم که یکی از خانم باشخصیت و باکلاس شهر بود رفت
و مادر این عروس خانم این لباس را فقط در این ماه میپوشید و در مراسم عروسی و جشن ها
از آن پس به این رنگ
سورتی
پس از حمله اعراب این کلمه رو به حساب خودشون معرب کردن و نوشتن صورتی
اصلا خلاق نبود [-(
گند زدم



یک کلمه :ننه
 

ariadne

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,059
امتیاز
5,010
نام مرکز سمپاد
فرزانگان چهار
شهر
تهـــــران .
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

من اول صورتی رو میگم بعد ننه...! :D
در روز گارهای قدیم یه بیماری وجود داشته که در اون بیماری رنگ افراد عوض میشده.مثلا سفید میشدن یا قرمز و اینا.
بعد مردم دیدن پزشکا نمیتونن مردم با این بیماری رو درمان کنن .
خودشون به فکر یک روش افتادن که رنگ افراد بهشون برگرده.دراین روش، از سه وَر؛ به فرد تیپّا میزدن. :-"
(وَر= طرف، سمت و تیپّا = لگد). :-"
دراثر این ضربه ها؛ خون در بدن فرد به حرکت می افتاد و رنگش بر میگشت.
از اون موقع به بعد؛ روش "سه ور تیپا" معروف شد. که به اختصار بهش میگفتن "سه وَر تی".
همینطور دهن به دهن گشت و این شد که دستخور تغییرات تلفظّی و دیکتَوی شد و شد: صورتی...!
و این بود که رنگ عادی طرف در شرایط عادی "صورتی " نام گرفت و خود فیس طرفم شد صورت. ;;)

× توجه داشته باشید که تاریخچه کلمه و معناش با هم تطابق داشته باشن.

خب حالا ننه:
از اونجایی که مادرا از ابتدای خلقت حرفشون مخالفت کردن بوده با هر چی که بچه میگه؛ براهمین بچه ها به ماماناشون میگفتن نَه نَه .
بعد دیدن آوا جور در نمیاد؛ و خاستن کلمه رو ملّی کنن و با چن تا لهجه جور دربیاد؛ کردنش نَه نهِ...
× دوست داشتین همینو ادامه بدین؛ نداشتینم برین سراغ: سیریش .
× مدیر گرامی خواهشا دو پستمو ترکیب نکن طولانی میشه..!

Ⓟ پست طولانی بهتر از پست های تکراریه (:
کلمه ی بعد ؟
 

عمو ژپتو

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,710
امتیاز
5,695
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
قبولی در مرحله دوم المپیاد کامپیوتر
دانشگاه
شهید باهنر کرمان / شریف
رشته دانشگاه
ریاضی :x
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

خیلی جالبه روزاول 18 تفر این تاپیک رو لایک کردن
پس چرا هیچ فعالیتی توش انجام نمیشه
 
  • شروع کننده موضوع
  • #20

Niloofar sharafi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,159
امتیاز
2,805
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
-
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
ریاضیات و کاربرد ها
پاسخ : بیایید برای کلمات تاریخچه بسازیم !

کلمه بعد سیریشه اگه نخوندید پست دو تا قبلیو .
 
بالا