• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

  • شروع کننده موضوع sk1v
  • تاریخ شروع
  • شروع کننده موضوع
  • #1

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
از اونجایی که رای بیبیشتر فعلاً مال دو مکتب فمنیسم و اسلامه بایستی یکی از این دو
رو شروع کنیم ، من نظر شخصیم روی اسلامه . اگه بچه ها فمنیسم(از نظر فلسفی نه اجتماعی) رو ترجیح میدن اون رو بریم جلو.
===
از اونجایی که هیشکی به روی خودش نمیاره :-w خودم شروع میکنم :-"
اون چیزی که من دستگیرم شده اینه:
روند فلسفه اسلامی در دوره عباسی و با ترجمه آثار یونانی بعربی و تلاش امثال کندی شروع شد ،
بعد با ادامه و تفسیر اونها ادامه پیدا کرد(امثال فارابی) و سپس بومی سازی شد یعنی مکتب مشاء رایج شد
(با امثال ابن سینا) این روند مدتی بسیار طولانی ادامه داشت تا سهروردی اومد و با بهره گیری از کارهای پیش از اسلام ایرانیان
و مخلوط کردن فلسفه و عرفان با هم ،مکتب اشراق رو بیان کرد. بعدها هم ملاصدرا اومد و حکمت متعالیه رو ایجاد کردد بر پایه ی
اصالت وجود. ;;)
 

no one

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
818
امتیاز
1,524
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اورمیه
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

با تشکر از کیوان! منم درمورد خود این فلسفه و تفکراتی که در موردش هست یه کم توضیح میدم:
1) این مکتب به این معناست که اعتقادات، رفتار، حرکات سمت و سوی خدایی گرفته باشن ( یه جوری میشه معنی کرد : مخلص شدن برای خدا )
2) کسایی که به این مکتب معنقدن بی این باور هستن که این مکتب کامل ترین مکتب علمی و عملی بین مکاتب!
3) تو این مکتب این دنیا محلی برای رسیدن به اوج و خالص شدن برای خداست و در دنیای آتی نسبت به کمال و اخلاصی که دارن مرتبه ای بالاتری فرار میگیرن
4)در این مکتب اعتقاد دارن که این دنیا و دنیای دیگه واقعیه و زاده ی تخیل ما نیست(شباهت با رئالیسم)
فعلا اینارو داشته باشید تا بعد
 

shekoofeh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
655
امتیاز
4,354
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

من هم یه چند جمله اضافه می کنم ؛ بعداً بحث که تخصصی تر شد بازم میگیم :D

خب ؛ این فلسفه به شناخت عقلی و استدلالی مفاهیمی که از طریق اسلام یاد داده شده میپردازه. ( ظاهرا بهش فقه اکبر هم گفته میشه )
از اونجایی که اساسی ترین موضوع فلسفه ی اسلامی خداست ؛ برای ورود به اون شناخت خدا لازمه ؛ یعنی عرفان لازمه.
تلاش اصلی فلسفه هستی شناسی هست ؛ و در فلسفه ی اسلامی در راه هستی شناسی میخوایم حقیقی ترین موجودات رو که واجب الوجود هست بشناسیم که منطبق هست با الله.اصلی ترین بحث هم الهیات هست. بقیه چیزا مقدماتن. پس هدفمون تقویت مبانی فکری در راه شناخت الهی میشه.
همین ! :D
 

shekoofeh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
655
امتیاز
4,354
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

بچه ها ؛ این تاپیک خیلی خوبه ؛ به نظرم فرصت عالیی هست که دینی که از بچگی اسمش رومون بوده رو از منظر عقلی بررسی کنیم و جواب بگیریم :-?? نمی دونم چرا کسی پایه نیس :D

مکتب مشایی رو اوّل ببینیم که چی هست ( جمله ی معروف معلّما :-" )
کلمه ی مشا یعنی راه رونده. حالا من چیزی که می دونم اینه که مشا میاد در مقابل اشراق قرار می گیره ؛ تو اشراق ما میگیم آدم هم باید روی تفکر و استدلالش متکی باشه هم روی اعتقاد قلبیش. یعنی برای کشف اسرار نفس یارو هم مهّمه ؛ در حالیکه توی مشا برای بررسی اسرار و حکمت ها فقط یارو باید متفکر باشه.
حالا بیاید کلی نگاه کنیم :
فلسفه ی اسلامی میاد به 3 دسته تقسیم میشه : اشراق ، مشا ، حکمت متعالیه
طرفدارای مشا میشن ابن سینا و خواجه نصیر و بقیه :-"
اشراقم که سهروردی ، حکمت متعالیه هم ملاصدرا.
من یک قسمتی از مشا رو ساده گفتم ؛ به نظرم رو اون دوتائم اگه بحث بشه خیلی خوب میشه :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

با تشکر از شکوفه! خیلی زیاد!
همون طور که گفته شد مشاء یعنی راه رونده! :D میگن دلیل اینکه اسم این مکتب رو گذاشتن مشاء یا مشائی اینه که ارسطو در حال راه رفتن درس میداده!یعنی چون اون بنده خدا یورتمه میرفته وسط درس ، اسم اینا شده مشائیون!
(با درخواست پوزش از روح پرفتوح پدر فلاسفه ارسطو! ) همون طوری که شکوفه گفت مکتب مشائی مطلقاً
با استدلال کار داره در حالی که اشراق با تصفیه قلب و سلوک و شهود هم مرتبطه!
یکی از چیزایی که بنظر میاد از پایه های فلسفه مشاء است اصالت ماهیته.
این مفهوم و اصالت وجود که در مقابلشه بامکاتب غربی قاطی نکنین!
الان اصالة الماهوی ها خیلی کمن! غیر از اشخاصی مثل آقای سیدان(که تفکیکی هم هست ایشون! :-" ) اکثراً طرفدار حکمت متعالیه اند.
درباره اصالت ماهیت و وجود و آشنا شدن با این مسأله بنظرم این بد نیست :)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

استقبالتون خیلی شدید بود! :-w
بعد از حکمت مشاء نوبت حکمت اشراقه . سهروردی بنوعی بنیانگذار این مکتبه .یادتون باشه سهروردی حرفهای مدرک ودلیل هم زیاد داره
سهروردی همه حقایق رو نور میدونه و از ذات اقدس اله تعبیر به نور الانوار میکنه. با مخلوط کردن مفاهیم پیش از اسلام با ایرانی هم یه
حرفایی میزنه . اما یه کار خیلی بزرگی کرده اون هم تبیین قاعده امکان اشرفه. گویا از این مفهوم پیش از سهروردی هم استفاده شده
اما سهروردی گسترشش داد تا اینکه میرداماد و صدرالمتألهین خیلی عمیق روش کارکردن و توضیحش دادن.
چیزی که من فهمیدم از این قاعده اینه که اگر چیزی وجود داشته باشه و اشرف و بالاتر از اون هم ممکن باشه ، حتماً ممکن اشرف پیش از اخس موجود شده
بنظر میاد سهروردی هم قائل باصالت ماهیت بوده البته بعضیا معتقدن که بعضی از حرفهاش بوی اصالت وجود میده
البته در هر حال حتی اگر سهروردی هم از اون زمان بهش معتقد بوده نمیشه انکار کرد که اصالت وجود از کارهای ملاصدراست
میرداماد سعی کرد مطالب اشراق و مشاء رو با هم تلفیق کنه و یه جریان بینابین بوجود بیاره
 

no one

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
818
امتیاز
1,524
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اورمیه
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

به نقل از sk1v :
استقبالتون خیلی شدید بود! :-w
بعد از حکمت مشاء نوبت حکمت اشراقه . سهروردی بنوعی بنیانگذار این مکتبه .یادتون باشه سهروردی حرفهای مدرک ودلیل هم زیاد داره
سهروردی همه حقایق رو نور میدونه و از ذات اقدس اله تعبیر به نور الانوار میکنه. با مخلوط کردن مفاهیم پیش از اسلام با ایرانی هم یه
حرفایی میزنه . اما یه کار خیلی بزرگی کرده اون هم تبیین قاعده امکان اشرفه. گویا از این مفهوم پیش از سهروردی هم استفاده شده
اما سهروردی گسترشش داد تا اینکه میرداماد و صدرالمتألهین خیلی عمیق روش کارکردن و توضیحش دادن.
چیزی که من فهمیدم از این قاعده اینه که اگر چیزی وجود داشته باشه و اشرف و بالاتر از اون هم ممکن باشه ، حتماً ممکن اشرف پیش از اخس موجود شده
بنظر میاد سهروردی هم قائل باصالت ماهیت بوده البته بعضیا معتقدن که بعضی از حرفهاش بوی اصالت وجود میده
البته در هر حال حتی اگر سهروردی هم از اون زمان بهش معتقد بوده نمیشه انکار کرد که اصالت وجود از کارهای ملاصدراست
میرداماد سعی کرد مطالب اشراق و مشاء رو با هم تلفیق کنه و یه جریان بینابین بوجود بیاره

یکی از دلایل که من در مورد فلسفه ی اسلام حرفی نمیزنم اینه که واقعا اطلاعاتی چندان زیادی ندارم و لذت میبرم میبینم که بعضی از بچه ها در مورد این فلسفه اطلاعات خوبی دارن! ولی از این که میبینم هیچ کس حتی نمیاد سوالی بپرسه یا در مورد مفهومات بحثی کنه جدا ناراحت!
نمی خوام تاپیکای دیگه رو نقد کنم(تو هر انجمنی) ولی واقعا این نوع تاپیک ها آموزنده تر از بقیه نیستن!؟! درسته ما به سرگرمی گفت و شنود و ادبیات نیاز داریم (من خودم نصف وقتمو تو انجمن نثر پارسیم) ولی اگر همچین تاپیکی ببینم حتما میخونم و اگه نظری داشتم نظرمو میگم اگه ما که به اصطلاح خودمونو سمپادی و بالاتر از بقیه میدونیم از بحث های آموزنده دوری کنیم اونوقت با بقیه چه فرقی داریم

اینم واسه اینکه این اسپم نشه:
به نقل از ' Shek8fe ' :
من هم یه چند جمله اضافه می کنم ؛ بعداً بحث که تخصصی تر شد بازم میگیم :D

خب ؛ این فلسفه به شناخت عقلی و استدلالی مفاهیمی که از طریق اسلام یاد داده شده میپردازه. ( ظاهرا بهش فقه اکبر هم گفته میشه )
از اونجایی که اساسی ترین موضوع فلسفه ی اسلامی خداست ؛ برای ورود به اون شناخت خدا لازمه ؛ یعنی عرفان لازمه.
تلاش اصلی فلسفه هستی شناسی هست ؛ و در فلسفه ی اسلامی در راه هستی شناسی میخوایم حقیقی ترین موجودات رو که واجب الوجود هست بشناسیم که منطبق هست با الله.اصلی ترین بحث هم الهیات هست. بقیه چیزا مقدماتن. پس هدفمون تقویت مبانی فکری در راه شناخت الهی میشه.
همین ! :D
ولی من فکر کنم هدف اصلی مکتب اسلام شناخت هستی هستش :-" البته بدون شناخت از خدا(الله) که این مکتب دیکه معنا نداره باید اول خدا رو شناخت بهد هستی یا هر دوتاش باهم! چون خدا میگه برای شناخت من سیر انفس (خودشناسی)و سیر آفاف (هستی شناسی) انجام بدید
در ضمن معتقدین به این فلسفه میگن فقط کسایی میتونن به عمق این مکتب برسن که به عرفان رسیده باشن
 

dorna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,588
امتیاز
4,448
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

به نقل از sk1v :
استقبالتون خیلی شدید بود! :-w
یه چیزی :D
من خودم مثلن واقعن اطلاعاتی درباره ی فلسفه ی اسلامی ندارم!اما تاپیک رو دنبال میکنم و اینجا اطلاعات کسب میکنم از شما ها :D
الان بازدید تاپیک بد نبوده!خیلی ها ممکنه استقبالشون در قالب خوندن تاپیک باشه.
یعنی از این که تعداد شرکت کننده ها زیاد نبوده دلسرد نشید!شخصن استفاده میکنم از بحث و مطمئنن کسای دیگه ای هم هستن که توی خیلی بحث ها شرکت نمیکنن ولی استفاده میبرن!
 

sayna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,460
امتیاز
12,313
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشكى شهيدبهشتى
رشته دانشگاه
پزشكى
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

سخت توضیح میدین خب :-"

الآن یعنی مشائی اصولش بر پایه منطق و استدلال ِ و اشراق بر پایه ی قلب و نفس و اینا ؟ :-" خب پس منطق ِ اشراق چه جوری شکل میگیره ؟ :-?

بعد خب بیشتر توضیح بدین ;;) به نظرم یکی رو خوب توضیح بدین بعد برین بعدی بهتره . مثلا بیاید راجع به مشاء بیشتر بحرفین و بگید حرف حسابش چیه و اینا :-"
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,610
امتیاز
22,227
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

عالی کیوان x:و البته همکارش شکوفه! :-"
من تا حالا این مطلب رو یه جا ندیده بودم...واقعا عالیه...
اما...
حقیقتش اون زمانی که هیچ کس!(فارسی شده ی زننده ی تاپیک! :-")این تاپیک رو ایجاد نمود من بیشتر به این میفکریدم که ما به جای اینکه جهان هایی را معرفی کنیم که کوچکترین شباهتی به هم ندارند(مثلا اصالت وجود و اصالت ماهیت)سعی در این داشته باشیم که جهان های شبیه به هم را با هم قیاس و تعریف و کنیم...
البته این کار شما هم واقعا جای تقدیر داره...ولی به نظرم یه کم اولا وقتش رو بیشتر کنین :Dثانیا جنبه ی بررسیش رو یه مقدار بیشتر کنید...

پ.ن:تا حدی با حرف درنا موافقم...ما هیچی نمیدونیم که نمیایم خب :-"...ولی من جدا از اون دلیل دیگه ای که دارم اینه که تاپیک ماهیتش"دانسته ها"است نه"فهمیده ها"...
چاکر کیوان :-"
 
  • لایک
امتیازات: sk1v
  • شروع کننده موضوع
  • #11

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

یعنی کم مونده بود بگم بیاین اسپم بدین ولی یه چی بگین فقط! :-"
خب عیب نداره بیاین اون چیزایی که دستگیرتون میشه رو بگین بعد سرش با هم بحث میکنیم :D
منم حقیقتاً چیزی بارم نیست!
پ.ن@:پوریا:نوکرتم :D
این طور هم نیست که اشراق بمنطق و استدلال کار نداشته باشه :D اما خودش رو منحصر به استدلال هم نمیکنه
اون طور که بنظرم میاد در اثبات مسأله ای سهروردی چن تا برهان میاره ولی میگه دلیل اصلیش شهوده! :D
یا سهروردی میگه برای فهمیدن فلسفه اشراق باید طرف اهل سیر و سلوک باشه
البته بعضیا معتقدن سهروردی مکتب چندان جدایی از مشاء تأسیس نکرده و فقط یه سری مسائل رو اضافه کرده و زبانش در بیان
موضوعات ذوقی تر بوده. :-?? یعنی میگن سهروردی در همون مکتب مشاء بوده فقط زبونش یه کم فرق داره
==
یه موضوعی که بنظر میاد از مطالب نادرست ابن سینا بوده عقول عشره است که سهروردی هم باهاش مخالفه البته مخالفت سهروردی هم
با برهان نادرستیه. آخه جفتشون بر پایه هیئت قدیم حرف میزنن و این نظریه عقول عشره اون طور که من شنیدم مال ایرانیان قبل از اسلامه
درباره عقول عشره اینجا مطلب کوتاه و بنظر خوبی نوشته :D

ببخشید برای ویرایش (ساینا) : آخـه کیوان جان ، پسرم ، این الآن کوتاهه ؟ : ((

@مامان ساینا:-""" :کوتاهه دیگه :-" بِرم از نورمگز مقاله 20 صفه ای پیدا کنم خوبه؟ :-"
در ضمن با تشکر ازحمایت در برابر پوریای مزدور بیگانه:-"
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,610
امتیاز
22,227
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

به نقل از sk1v :
یعنی کم مونده بود بگم بیاین اسپم بدین ولی یه چی بگین فقط! :-"
خب عیب نداره بیاین اون چیزایی که دستگیرتون میشه رو بگین بعد سرش با هم بحث میکنیم :D
منم حقیقتاً چیزی بارم نیست!
پ.ن@:پوریا:نوکرتم :D
این طور هم نیست که اشراق بمنطق و استدلال کار نداشته باشه :D اما خودش رو منحصر به استدلال هم نمیکنه
اون طور که بنظرم میاد در اثبات مسأله ای سهروردی چن تا برهان میاره ولی میگه دلیل اصلیش شهوده! :D
یا سهروردی میگه برای فهمیدن فلسفه اشراق باید طرف اهل سیر و سلوک باشه
البته بعضیا معتقدن سهروردی مکتب چندان جدایی از مشاء تأسیس نکرده و فقط یه سری مسائل رو اضافه کرده و زبانش در بیان
موضوعات ذوقی تر بوده. :-?? یعنی میگن سهروردی در همون مکتب مشاء بوده فقط زبونش یه کم فرق داره
==
یه موضوعی که بنظر میاد از مطالب نادرست ابن سینا بوده عقول عشره است که سهروردی هم باهاش مخالفه البته مخالفت سهروردی هم
با برهان نادرستیه. آخه جفتشون بر پایه هیئت قدیم حرف میزنن و این نظریه عقول عشره اون طور که من شنیدم مال ایرانیان قبل از اسلامه
درباره عقول عشره اینجا مطلب کوتاه و بنظر خوبی نوشته :D
خب کیوان جان دلبندم...من الان اگه بخوام حرف بزنم باید بگم من هیئت قدیم رو قبول ندارم چون مدرنیته رو قبول دارم :-" =))
خب وقتی هیچی نمیفهمیم چی بگیم؟...
ببین...3رفا یک پیشنهاده...میخوای درباره ی فمنیسم ببحثیم که ما هم یه چیزی حالیمون بشه؟ :-?...آخه اینجوری فقط تو و شکوفه دارین میبحثین!(حسودی در وکردم! :-<)

ساینا : نه خیرم داریم چیز یاد میگیرم ! عه ! فمینیسم ارزونیتون :-" اسلام نمیدیم بهتون :-"

@ساینا:گویی همه دارند ما را میکوبند!...میخواین در مورد تخریب شخصیت بحرفیم؟؟!...من این تاپیک رو با اختیارات نداشتم وتو میکنم!!
 
ارسال‌ها
3,304
امتیاز
12,635
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم اجتماعی (انسان‌شناسی)
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

بچه ها این تاپیک جدا عالیه !
من الان به شخصه کلی چیز یاد گرفتم ، مرسی از همتون ! :)
ولی جدا در این موارد جرئت حرف زدن ندارم ! ینی شماها خیلی واردینُ اینا ، بعد به آدم احساس هیچی ندونستن دست میده ( الان اصطلاح مودبانه به کار بردم ! :-" )
میشه یه ذره زیر سیکل تر حرف بزنین ؟
ینی همین حرفایی که میزنین خوبه ولی ساده تر باشه بهتره !
با تشکر ! :)
 

no one

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
818
امتیاز
1,524
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اورمیه
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

فکر کنم بحث در مورد اسلام کم و بیش کافی باشه! با اجازه ی کیوان!
البته این مکتب به خاطر بعضی از ریز شاخه های فلسفه ی اسلامی و منطق دینی واقعا سخت بود! این جزو مکتب هایی بود که تو دانشگاه ها تمامی دانشجو ها از این مکتب می نالند! در کل واقعا بحث خوبی بود! هم در مورد تاریخچش یه چیزایی یاد گرفتیم هم خود فلسفه!

با توجه به نظرسنجی مکتب بعدی فمنیسم هستش! فکر کنم استقبال از مکتب بیشتر باشه!

من یه نکته رو بگم در مورد این مکتب که این مکتب از مکتب های خیلی قدیمیه! و از چند صد سال قبل میلاد هم بوده ولی سبکها و شاید نامهای مختلفی

کیوان: :(( حکمت متعالیه مونده اونم بگیم بعد برسیم به فمنیسم ;;)
===
خوب با توجه به کم موندن(یعنی آخره این بحث) کیوان جان حکمت متعالیه هم بگن از پنجشنبه فمنیسو شروع میکنیم! :D

(پوزش بابت ویرایش) کیوان: آقاجان یه کم صبر کن! یه مطالبی داره آماده میشه برای حکمت متعالیه! :D

no one:باشه! پس واسه رند کردن شنبه شروع میکنیم فمنیسو!!!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #15

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

آقا من با يكي از بچه ها صحبت كردم ديديم بهتره قبل از اينكه بريم در حكمت متعاليه ، اون عقول عشره اي كه بالا لينكش داده شد رو
بطور اجمالي بيان كنيم. اين چيزيه كه من فهميدم و لزوماً هم درست نيس كما اينكه خود مطلب عقول عشره هم لزوماً درست
نيست و دانشمند بزرگ مرحوم خواجه نصيرالدين طوسي تو كتاب تجريد الاعتقاد بر عقول عشره اشكال وارد ميكنه.
(اينجا بجاي خلق و انشاء از واژه صدور استفاده ميشه)
فلاسفه معتقد بودن كه خداوند فقط ازش يك چيز صادر ميشه چون اگه قرار بود چن تا بشه وجه تمايز اونا يعني خداوند بسيط نيست
و مركبه كه تمايزي ايجاد شده ولي خدا قطعاً ساده و غير مركبه. بعد ميگفتن كه چون مراتب پايينتر قابليت برخورداري از فض خداوند رو
ندارن كه موجود بشن، خدا از طريق لطف به مخلوق اول (عقل منبسط/نور اقرب و...) مرتبه پايينتر رو ايجاد ميكنه و بهمين ترتيب تا آخر كه ماده باشه .
(اون طور كه من فهميدم در صدور بيش از واحد از غير خدا اشكالي نيست ) اينها رو بهيئت بطلميوسي ارتباط ميدادن و ميگفتن ما نه فلك داريم
وهر كدوم اينا داراي عقل مخصوص بخودشونن و يه عقل هم بر همه اينا محيطه كه ميشه ده عقل(عقول عشره) (گويا اين از اعتقادات پيش از اسلام متفكرين ايراني بوده :-?? ). سهروردي اومد گفت كه تعداد عقول متناهي اما بسيار زياده و ده تا نيست و استدلالش اين بود كه در يكي از اين افلاك كه فلك ثوابت باشه، هزاران ستاره موجوده و هر كدوم اينا عقل مخصوص بخودشونو دارن. امروزه معتقدين به عقول عشره ميگن تعداد عقول بسيار زياده و استفاده از افلاك
و ده عدد فقط براي فهموندن و نمادي از مراتب وجوده.
ضمناً گفته ميشه كه صادر اول، نور محمدي-صلي الله عليه و آله و سلم- ـه
 
  • شروع کننده موضوع
  • #16

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

قبل از اينكه درباره خود صدرالمتألهين صحبت كنيم درباره استادش ميرداماد يه كم ميگم :D
مير محمدباقر فرزند شمس الين محمد . شمس الدين محمد، داماد دانشمند برجسته ،محقق كركي بود و از اين رو
به مير داماد شهرت پيدا كرد و اين لقب به پسرش هم به ارث رسيد. گفته ميشه محقق كركي در خواب اميرالمؤمنين
رو ميبينه كه سفارش فرمودند كه دخترت رو بعقد مير شمس الدين محمد دربيار .ميرداماد فقط فيلسوف نبود و در ساير
علوم هم دستي داشت. اما درباره اعمال فلسفيش،همون طور كه گفته شد اون سعي در پيوند مشاء و اشراق داشته .
ايشون هم اصالة الماهوي بوده. يه خصوصيت بزرگ ميرداماد اينه كه زبانش در بيان مطالب فلسفي بشدت پيچيده است و از اصطلاحات خاصي استفاده ميكنه تا هر كسي حرفش رو نفهمه. يه لطيفه‌اي نقل ميكنند(هرچند كفرآميزه!) كه بعد از مرگ ميرداماد،شب اول قبر نكير و منكر ميان بالاي سرش كه : "من ربك؟ پروردگارت كيست؟ :-w " ميرداماد لبخندي زد و جواب داد:"اسطقسٌ فوق الاسطقسات!" نكيرين بحالت :O :-/ بخدا عرض كردن:"يا رب العالمين! اين بنده‌ات چي ميگه؟"
خداوند فرمود:" اگه همون سيد اصفهانيه،ولش كنين! زنده كه بود حرفهايي ميزد كه من هم نميفهميدم!" :D
ايشون معلم ثالث هم لقب داره! خودش رو هم سطح فارابي و ابن سينا ميدونست و وقتي ميخواست از بهمنيار،
شاگرد ابن سينا، مطلبي نقل كنه ميگفت:"قال تلميذنا بهمنيار..." و اون رو در حد شاگردي خودش ميدونست .
وقتي طرف در كار اشراق باشه طبعاً از كشف و شهود هم حرف ميزنه، بعضيها ازش نقل كردن كه روزي بعد از نماز
در حال تعقيبات، حالتي شبيه خلسه براش اتفاق افتاد و حضرت رسول-صلي الله عليه و آله و سلم-
و امام علي-عليه السلام-رو ديد و پيامبر دعايي رو بهش ياد دادن.
 

shekoofeh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
655
امتیاز
4,354
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

خب ، در مورد عقول عشره که گفته شد :-"
و اما ملاصدرا ! (صدرالمتالهین )
خب میدونید که شیرازی بوده ، اما بعد ها برای تحصیل میره اصفهان.یک مدتی شاگرد شیخ بهایی بوده بعدش هم میره سراغ میرداماد.
بعد از اینا یه دوره ریاضت و مکاشفه و اینها داشته.
حالا ملاصدرا در فلسفه ی اسلامی چکار کرد ؟
اومد اختلاف های بین اشراق و مشا رو از بین برد و یک مکتبی به وجود آورد که بعضی جاها با مشا موافق بود بعضی جاها با اشراق.
بعد عرفان و فلسفه هم یه سری اختلاف نظر داشتن که اوناهم حل شد.

حالا واسه اینکه بحث کنیم ، به نظر شما این مکتب به وجود اومده صرفا یک تلفیق ساده بود و هیچ ابتکاری نداشت ؟ ارزش کار ملاصدرا در چی بود ؟
 
  • شروع کننده موضوع
  • #18

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

الان خوبه من با همكارم دعوا كنم؟! :-" ارزش كار ملاصدرا رو خيلي پايين آورد (ملاصدرا هم كه بقول بزرگواري " ناموس" منه :D :-" )
كار جناب صدرالمتألهين فقط انتخاب حد وسط نبود! نوآوريهایی در فلسفه داشت كه بيا و ببين!
از حركت جوهري گرفته تا اصالت وجود و تشكيك وجود و اقامه برهان و تفسير معاد جسماني كه ان شاء الله دربارشون صحبت خواهد شد :D :-"
راستش من دوست ندارم درباره ملاصدرا از واژه رياضت استفاده كنم چون ممكنه اعمال اهالي خانقاه رو تداعي كنه :-?
البته ايشون هم فقط فلسفي كار نكردن :-" شرحي بر اصول كافي نوشتن كه گويا از بهترين شرحهاست تفسيري هم بر برخي سور و آيات
قرآن ارائه داد. فك نكنم تحولي كه ايشون ايجاد كرد بعد از اون تكرار شه باشه! در ضمن فلاسفه بعد از اون بشدت خاطرشو ميخوان :D
مثلاً همين آقا رضي شيرازي ميگه ايشون اعجاز عقلي داره! يا مرحوم آيت الله منتظري از استادش مرحوم آيت الله خميني-رحمهما الله-
نقل ميكرد كه يك بار وقتي آقاي منتظري گفته بود ملاصدرا ناراحت شد كه چرا احترام نميذاري بعلما؟! مگه به آيت الله العظمي
آخوند خراساني ميگي ملا كاظم؟
 

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,361
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

خب ملاصدرا تو يه خانواده‌ي نسبتاً مرفه و اينا به دنيا اومد. پدرش از بزرگان بود و با شاهاي صفويم در ارتباط بودن. خلاصه از اين جا باب شاگردي استادايي مث شيخ بهايي و ميرداماد و فندرسكي و ... براش باز مي‌شه. اوناعم اسباب اينُ فراهم مي‌كنن كه لقب صدرالمتالّهين (اسم خودشم محمدصدرا بوده. :D) به ملاصدرا داده بشه، و شايد يه جورايي اين لقب باعث شد كه مخالفاي ملاصدرا ديرتر بتونن كاري عليهِش بكنن. اما به هر حال توي اصفهان كه در حال تدريس بود، يه عده مي‌گفتن اين بدعت‌گذاره تو دين و اينا و خلاصه باعث تبعيدش از اصفهان شدن. بالاخره ملاصدرا و حلقه‌ي اطرافيانش رفتن كَهَك قم. :D

ملاصدرا از كسايي بوده كه خيلي با تقليد غيرآگاهانه مخالف بوده. در واقع مي‌گفته كه هركسي بايد به يه درجه‌اي از علوم ديني برسه كه بتونه گليمشُ از آب بكشه بيرون و اينا :-" اگه‌َم كسي نتونست، واجبه كه آگاهانه از يه نفر تقليد كنه و اينا... :-"[nb]اين مصاحبه‌َم جالبه.[/nb]

ملاصدرا مذهب شيعه رو دو بخش مي‌ديده. بخشي كه متشكل از شريعت و احكام و اينائه، و بخشي كه درون‌مايه‌ي مذهب شيعه‌س. به اين بخش دو ميگفت عرفان شيعي. چيزي كه هست اينه كه ملاصدرا برخلاف بعضي از عارفا، بخش يكُ لازم مي‌دونست و بدون انجام احكام، عرفانُ قبول نداره. يكي از دلايل مخالفت بقيه‌ي علما به ملاصدرا همين توجهش به عرفان بود.

درباره‌ي حركت جوهري‌+حكمت متعاليه خيلي سعي كردم اما چيزي نفهميدم ديگه :-"‌ كار خودِ آقاي كيوانه :-"""

پ.ن:سايت بنياد ملي صدرا
مردي در تبعيد ابدي / نادر ابراهيمي
 
  • شروع کننده موضوع
  • #20

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

نرگس! يك بار ديگه بگي آقاي كيوان... :-" :D
من يه كارش درباره زمان رو الان ميگم بقيه رو ميگيد . قبل از ملا صدرا اعتقاد اين بود كه زمان از حركت كواكبه اما ايشون
بيان كرد كه زمان ميزان حركت در ماده است پس مثلاً مجردات محض كه نه در وجود و نه در فاعليت به ماده احتياج ندارن، زمان روشون
تأثير نداره!
 
بالا