




دیگه از کوره در رفتو...به نقل از لیندا :مریم گفت دلم داره میگه اره دوست داره گرفتاره بعد مامانش....

گف بس کنید دیگه....به نقل از iJB :خودش رفت پشت میکروفن !!

همه خشکشون زده بود...مریم داش آروم گریه میکردو....به نقل از iJB :اصلا نمی خوام داماد شی !!!

تو به فکر دامادی هستی؟؟
منم بدون توجه به حرف مامانم رفتم پیش مریم...دستشو گرفتمو دل داریش دادم گفتم:....به نقل از iJB :یه مشت زد تو چونه یکی از فامیل هایه عروس و گفت مگه الکیه ...