Angel_f
کاربر نیمهحرفهای
  
			
			
				
				
	
		
			
		
		
	
			
		- ارسالها
 - 206
 
- امتیاز
 - 674
 
- نام مرکز سمپاد
 - فرزانگان
 
- شهر
 - تهران
 
- دانشگاه
 - به امید خدا تهران!!
 
- رشته دانشگاه
 - پزشکی ایشالا!
 
بالاخره تصمیم گرفتم یکی از شعرامو بذارم بخونین...آخه انقدر بچه های اینجا هنرمندن و شعراشون فوق العاده است که آدم روش نمیشه... :-[به هر حال ببخشید اگه خیلی ایراد داره.... 
شرمنده... 
 اولین کارمه....لطفا ایرادامو بگیرید...منتظر نظراتونم.... :)
من هنوز محو تمنای تماشای تو ام
من در آغوش تو می خوانم و
درگیر سخایای تو ام
دل من قطعه نسیمی
دل من برگ بهاری
دل من پاک تر از یاس کبودی
به تمنای تو هر جا
همچو آشفته نگاری
ز سرمستی یک جرعه توجه
یک جرعه محبت
یک مشت ستاره
می رقصد و
می خواندو
می میرد و
می ماند...
بی تو دلداده به آغوش نوازشگر مرگم
بی تو مجنون به جنونم
بی تو آواره ی دردم
بی تو آغشته به خونم
شوق شیدایی من را بسرای
عشق بی بال و پرم را بنواز
قطره بودم، حال دریایی من را بستای
همزبانم شو و تنهایی من را
با دل آشوبه ی جانت
با نگاه نگرانت...برهان...
که من از مستی دریای نگاهت می هستی بچشم....
				
			
شرمنده... 
 اولین کارمه....لطفا ایرادامو بگیرید...منتظر نظراتونم.... :)من هنوز محو تمنای تماشای تو ام
من در آغوش تو می خوانم و
درگیر سخایای تو ام
دل من قطعه نسیمی
دل من برگ بهاری
دل من پاک تر از یاس کبودی
به تمنای تو هر جا
همچو آشفته نگاری
ز سرمستی یک جرعه توجه
یک جرعه محبت
یک مشت ستاره
می رقصد و
می خواندو
می میرد و
می ماند...
بی تو دلداده به آغوش نوازشگر مرگم
بی تو مجنون به جنونم
بی تو آواره ی دردم
بی تو آغشته به خونم
شوق شیدایی من را بسرای
عشق بی بال و پرم را بنواز
قطره بودم، حال دریایی من را بستای
همزبانم شو و تنهایی من را
با دل آشوبه ی جانت
با نگاه نگرانت...برهان...
که من از مستی دریای نگاهت می هستی بچشم....
	
    
 



 





 




 


