اخراجی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع fery
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اخراجی

من اولین اخراج از کلاسم دوم ابتدایی بود!
اولین سالی بود که معلم مرد داشتیم و طرف هم کلا باهام لج بود! بعد یه بار زنگ تفریح بچه ها دسیسه کردن آب ریختن روم بعد که زنگ خورد و اونا رفتن کلاس سطل آبی که مستخدم مدرسه استفاده میکرد رو پر آب کردم رفتم سر کلاس ریختم روشون ;D
بعد یهو دیده عه؟! آقا معلم پشت سرم واساده به این حالت X-( ^-^ بعد گتش برو بیرون دیگه هم نیا! منم از خدا خواسته رفتم با سوما فوتبال ;D

احضار ولی روز بعدش بماند حالا :-"
 
پاسخ : اخراجی

ی دبیر ادبیات داشتیم بهش میگفتیم J.K این واسه از کلاس بیرون کردن ابتکار ب خرج میداد، مثلن میگف برو برگه a4 بیار بعد دیگه رات نمیداد ی بار من ی تیکه ناجور بهش انداختم اینم بم گف برو گچ بیار منم که میدونستم جریان چیه گفتم آقا گچ داریم گف نه برو گچ رنگی بیار گفتم اتفاقا" من تو کمدم دوتا بسته گچ رنگی دارم(از دفتر کش میرفتیم ;D) یه دفه J.K گف X-( ده بهت میگم گمشو بیرون ، من: آقا حرفتون اصن ادبی نبود [-( ;D
J.K ـم گف حالا که اینطوریه من میرم بیرون که زنگ خورد
 
پاسخ : اخراجی

درطول زندگيم فقط يه بار اخراج شدم
اونم سال دوم راهنمايي،سر امتحان اجتماعي ترم اول
تقلب كردم درحد بنز
معلمه برگه رو صفر داد مارو پرت كرداز جلسه بيرون
كارنامه كه خواستن بدن همه نمره ها بيست يه دونه اجتماعي اون وسط ده! X-(
چه آدماي مزخرفين اين مراقبا :-L
 
پاسخ : اخراجی

ای بابا
شماها ک اخراج شدناتون هنوز آبدوغخیاریه
امسال مثلا
داشتم شیمی رو م3 بچه آدم گوش میکردم بعد از رو زمین ی خودکار بداشتم
بد اون طفیم گفت ماله منه بدش من
بد من یهو کرمم گرفت و گفتم نمیدم
بد همینجوری داشت میگفت بده و من همینجوری داشتم حال میکردم وا3 خودم(مردم آزاری تو خونمه ;D)
بد یهو م3 بچه ابتداییا از اون ور کلاس اومد اینور کلاس و داد زد بدش ماله منه
یهو همه ی کلاس برگشتن و مارو نیگا کردن
بد معلمه بیرونم انداخت
حال کردی ؟
باید با دلیل و موجه از کلاس اخراج شین
 
پاسخ : اخراجی

ماله خودم نیست من سره این کلاسه بودم فقط!!!!!
یه معلم داشتیم قدش یه وجب بود دیگه دروغ نگفته باشم 2 وجب!
یه بغل داستیم داشتیم ماشاا... 1.85 قد داشت خیلیم شر بود
این معلمه دوبار رفت اینو پرتش کنه بیرون هر چی زور نتونست تکونش بده!!!
بعد دید فایده نداره یه بار دوستم گفت برم بیرون بهش گفت برو تا رفت بیرون به من گقت بدو برو دفتر کلید کلاسو بگیر بیا
منم رفتم گرفتم اوردم درو از تو 4 قفله کرد اونکه اومد دید در قفله گفت درو باز کن!!
معلمه گفت تا حالا اینجوری اخراج شده بودی؟؟؟؟
اونم رفت زوبرو پنجره وایساد شروع کرد به سنگ زدن به شیشه تا آخره ساعت به هم فحش میدادن ما هم هر هر میخندیدیم!!!!!
 
پاسخ : اخراجی

یه بار سر کلاس ریاضی دوستم یه چیزی بهم گف در حد المپیک خنده دار!!!! =)) =))
حالا دو تایی: =)) =))
من که نمیتونستم خودمو کنترل کنم :))
سرخ شده بودم فجیع
دبیر محترم به دادمون رسیدنو گفتن:تشریف ببرید بیرون هر وقت خندتون تموم شد بیاین داخل منم از خداخواسته سری پریدم بیرون ^#^
کلاس منفجر شد =)) =))
حالا شانس آوردیم دبیره مرد بود اگه زن بود که تا آخر سال ممنوع الکلاس میشدیم!
 
پاسخ : اخراجی

کلا تو کار اخراجم...
معلم ادبیات:تضمین یعنی این پس بچه ها...
سجاد:آقا دقیقا یعنی چی؟...میشه ی بار دیگه بگین؟ :-[
پوریا(ب ناگه وارد این نمایشنامه شدم!):ببین مثلا این بیت رو نگاه کن...توش از فلان آیه...
معلم ادبیات(وسط حرف من!):چی داری میگی بش عابدی؟...برو بیرون
پوریا:آقا زشته وسط حرف بقیه حرف زدن :-" :-" >:p...داشتم درسو براش میگفتم خب...
معلم ادبیات:من معلمم یا تو؟
پوریا:شما استاد ولی خب چ فرقی داره؟...سوال کرد و یکی باید جواب بده دیگه :| :-" :-"
معلم ادبیات:اگه فرفی نداره بیا درس بده جای من X-( X-(
پوریا:چشم استاد =)) =)) =)) =)) =))
رفتم درس دادم انداختتم بیرون :( :-" =((...تازه میخواستم حقوقم بگیرم وا3 حق التدریسم =))

کلا تیپ اخراج های من از این مدله ک معلم رو آدم حساب نمیکنم و پرت میشم بیرون...
مثلا باز سر همین ادبیات :-"
معلم:علی کیا
پوریا(ب جای علی :-"):قره بده بیا =))
کلاس: =)) =))
معلم:بیرون عزیزم :) >:D<
پوریا:چشم عزیزم >:D< :-"
معلم:گم شو عزیزم X-(
 
پاسخ : اخراجی

سال سوم دبستان معلممون میخواست درس بده....
بعد ما هم از یه ابهت خاصی در مدرسه برخوردار بودیم... طوری که مدیر به طرز خفنی در کار حمایت ازمن بود 8-^
خلاصه معلمه واسه این که درس بده اومد سر میز ما ...
هب منم بچه بودم دیگه..
دستمو گرفت منو از کلاس برد بیرون....
حالا ما هم ترسیده بودیم....
بعد دیدم داره برنامه ی درس با من میچینه ...خلاصه هر کی از اون جا رد میشد منو میدید میگفت: ااااااا انداختنت بیرون؟؟؟؟؟؟؟
خالا بیا 6 ساعت توضیح بده ....
دوستام که اصلا سکته کرده بودن...... ;D :))
 
پاسخ : اخراجی

کلاس اول به خاطره حرف زدن منو دوستمو انداخت معلممون بیرون ;D
رفتیم بیرون
من ;D
دوستم :((
حالا من 6 ساعت دارم اینو دلداری میدم که گریه نکن و اینا
آخر ناظممون اومد با معلممون حرف زد ولی آخرش به من گفت : نگین تو هم عین خیالت نبود ها
 
پاسخ : اخراجی

تاجایی یادم میاداخراج نشدم ولی چندبارب خاطردیراومدن رام ندادن ک اونم باهمکاری معاون ردیف شد
 
پاسخ : اخراجی

ای بابا
اسم تاپیکو که دیدم فکر کردم 1تاپیکه واسه بچه هاییه که از سمپاد اخراج شدن
کلی خوشال شدم گفتم تنها نیستم ;D
در مرور خاطرات من همنفدر بس که انقدر از کلاس اخراج شدم تا آخر از مدرسه اخراجم کردن...
 
پاسخ : اخراجی

من خیلی + و اینا :-"
فقط اول دبستان یه بار اخراج شدم و
اول دبیرستان !!
دبستان خیلی حرف میزدم !
دبیرستانم :دی دیگه!
 
پاسخ : اخراجی

یه معلم عربی داشتیم تو راهنمایی، پیرمرد ترک 75 سالش بود یعنی!
دستمال رو تکه تکه کردم، هر تکه رو مدل منجنیقی با دستم شوت کردم طرف جلویی.
هی کرم ریختم، هی ریختم، تا اینکه معلم رفت بیرون واسه 30 ثانیه.
منم هی ادامه دادم.
یه دفعه یکیش خطا رفت! یعنی به جای اینکه بخوره به طرف، رد شد و افتاد جلو دمه در.(حالا ابعاد تکه دستمال = 1cm*1cm*1cm ها!)
اینم داشت برمیگشت تو کلاس. بعد گفت کی اینو انداخت؟!
(پیرمرد 75 ساله، بدون عینک جلوشو نمی دیدا !! اون وقت یه تکه دستمال 1 سانتی رو از 2 متری رو هوا دید!)
خلاصه که نفهمیدم چه طوری فهمید من بودم! ولی پرتم کرد بیرون! ;D

منم رفتم بیرون! گفتم چیکار کنم یه خورده حاله طرف رو بگیرم؟!؟! #-o

خودم رو انداختم رو زمین و هی سرفه و اینا تا حد استفراغ!(کلی بازی! ;D)
بعد پیرمرد بدبخت داشت سکته میکرد که نکنه از سر هولی که منو داد تا برم بیرون اینطوری شدم!؟! X_X
منم >)

از اون به بعد بهم میگفتند هالیوود!
 
پاسخ : اخراجی

من کلا سابقه درخشانی دارم

کلاس دوم دبستان یه بار معلممون جو گیر شد اونایی که کتاب هدیه های آسمانو اون روز نیاورده بودن گفت زنگ بعد نیاید کلاس بعد از زنگ تفریح هم زود اومد و ما رو راه نداد ما هم دم در بودیم بقیه گریه می کردن که معلمای کلاس 4 و 5 اومدن از جلوی کلاس ما اتفاقی :-" رد شدن بعدش کلی به معلممون گفتن اینا بچه های خوبین به خاطر ما ببخشیدشون به ما هم گفتن ما داشتیم اتفاقی از اونجا رد می شدیم :P

کلاس سوم دبستان هم مشقامون رو ننوشته بودیم ( حدود نصف کلاس) بعد معلممون همه رو به صف کرد و دعوامون کرد و گفت از همون اول همه تون برید دفتر منم اول صف بودم درو باز کردم اومدم بیرون داشتم می رفتم دفتر دیدم کسی پشت سرم نیست :-" خلاصه دیگه معلمه یکیو فرستاد برگردم کلاس :-"
 
پاسخ : اخراجی

فقط کلاس اول راهنمایی که نرفتم بیرون البته
ما یه معلم شیمی داشتیم ایشون بسیـــــــــــار سگ تشریف داشتن بعد یه روز توی آزمایشگاه بودیم
اینم هرچی شیر آبو باز میکرد آب از توش نمیومدکه کلا این بی خیالش شد و به کارش ادامه داد حدود جند ثانیه ی بعدش
آب با فشار زد و کل بشرا رو انداخت و همشون شکستن.
منم که اصن کنترلی رو خندیدنم ندارم با یکی دیگه از دوستام بلند بلند میخندیدم
بعد ایشون هم گفتن چیز خنده داری هست که شما میبینید و من نمی بینم؟
برین بیرون خنده هاتون تموم شد بیاین تو.
ما هم که دیگه قضیه رو جدی گرفتیم نشستیم سر جامون
 
پاسخ : اخراجی

منو باچن تا از دوستام که یه بار به جرم تبلیغ دین های دیگه کلا میخواستن بندازن بیرون ینی انقد گریه کردم دیگه چت کرده بودم نمیدونستم چی بگم :-ss :-ss
یه بارم اول سال بود منو به خاطر همون قضیه بالا امسال انداختنم یه کلاس دیگه منم چشمه دیدنه بچه هاشونو نداشتم دنبال یه فرصت میگشتم که یه دعوای اساسی بکنم خالی شم بد بغلیم به شوخی یه دونه زد توسرم منم جامدادیشو کوبیدم بهش دادزدم مگه من باهاتون شوخی دارم مسخره هاااااااااا معلممونم خیلی مهترمانه انداختتم بیرون :)) :))
 
  • لایک
امتیازات: tezar
پاسخ : اخراجی

من چهارم ابتدایی بودم که چون شلوغ کردم معلم منو با سه نفر دیگه انذاخت بیرون
سه تای دیگه عین خیالشون نبود...ولی من چون از شاگرد خوبا بودم گریه کردم طوری که معلممون اومد گفت از این(یعنی من)یاد بگیرید
ببینین چقدر پشیمونه
 
پاسخ : اخراجی

اولین بار که اخراج شدم اول ابتدایی بودم :-"

معلمه که درس میداد منم حروف الفبا رو بلد بودم نمیذاشتم بقیه گوش کنن :-" هی تند تند جوابا رو میگفتمو اینا :-"

اول زیاد اخراج شدم :-"

سوم ابتداییم که انضباطمو 20 ندادن ;D

همیشه پشت در کلاس بودم مدیرمون میومد منو میدید :)) دیگه عادت کرده بود :))



ولی تو دبیرستان کلن کسیو از کلاس بیرون نمیکنن ;D هتلیه واسه خودش :-"
 
پاسخ : اخراجی

بنده در سال پیش دانشگاهی 6 دفه اخراج شدم هر 6 دفه هم سر شیمی بود ;D
 
پاسخ : اخراجی

همش تا دم در میرفتم بعد خوده معلم میگفت بیا تو این دفعه میگذرم ;D
دیگه تکرار نشه ;D
عقده شده یه بار نبخشن برم بیرون ;D
البته پارسال معلمون بام شوخی کرد به گف بات قهرم بم نگاه نکن
منم ول دادم اومدم بیرون
بعدم اومد دنبالم منت کشی ;D
بعد این معلم ریاضیمون هیبت دار اندازه رضازاده همه ازش میترسن جز من B-)

یه بارم تا دم در رفتم تو راهنمایی
بعد من خودم معلمو نگاه میکردم
دوستام هی میگفتن خانوم گناه داره تکرار نمیکنه
 
Back
بالا