پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Admin2
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

داستان های پسر ِ دختر خالم،امید و دختر خالم،مادرش!

میگه:مامــــــــان؟
مامانش:بله؟
امید:بیا دیگه پس منتظرم
مامانش:بیام بشورمت؟دستشویی؟
امید:پــــ نه پــــ بیا ببین چی ساختم حال کنی!کوه اورسته!

-کلی نصفه شبی زور زدم این اومد ;D
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

ساعت شش و نیم صبح sms اومده ~X(

دوستم فردا صبح زنگ زده میگه : sms که دیشب بهت دادم از خواب پریدی ؟؟ ^-^

پـَــــــــ نَ پَـــــــــ دیشب از شب تا صبح بیدار بودم ببینم کی sms میده منو بد خواب کنه فردا حالشو بگیرم که a4 بشه
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

میخواستیم بریم تولد
دخترخالم میگه پارسال11سالش بود پس امسال12سالشه اره؟؟
گفتم پ نه پ randomizeشو فعال کردن هرسالی دلش خواست بره! =))
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

این عینا اتفاق افتاد
به رفیقم میگم عارف‏(‏معلم ادبیات راهنماییمون‏)‏داره میره المان
میگه عارف قضوینی؟‏!‏
من میخوام اذیتش کنم میگم پ ن پ عارف معلم ادبیات
میگه اها‏!‏من فکر کردم معلم راهنماییمون را میگی‏!‏ :((
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

معلممون ميخواست برامون كلاس جبراني بزاره
براي تعيين ساعتش از بچه ها پرسيد ساعت 4 خوبه؟
- ساعت 4 بعد از ظهر؟
- پ ن پ ساعت 4 صبح بلند شو بيا تو خيابونا تا سگاي ولگرد بجونت
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

سي ديو دادم بهش روش نوشتم rio

ميگه اين rio ـه؟؟؟

ميگم پَـــــ نه پَـــــ نجات سرباز رايانه روش نوشتم rio بچه اي رو سي ديو ميبينه بگه مامان اينو بذار!!!!!
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

قضیه منو مامانم و سوسن خانومو پسرش :-"

مامان: سوسن خانوم دیدی هی از پسرش تعریف میکرد مشکوک بود
من: واسه من؟؟ :-"
مامان: پ ن پ واسه من ;D
من: X-(
مامان: ;D
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

ماشین رو پارک کردم کنار خیابون که پیاده شم برم
یارو اومد دقیقا چفت ما پارک کرد
میگم اقا اگه میشه یکم برید اون طرف تر
میگه میخوای پیاده شی؟
پـــ نه پـــ
میخوام دنده هوایی بزنم پرواز کنم،گفتم راه باز شه ;D
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

شب احیا

دوستم sms زده میگه داری دعا میخونی :-w

میگم پ ن پ تو مسجد با دوستام

آهنگ گذاشتیم داریم میرقصیم ~X(

:-h :-h :-h
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

بهم چار واحد خون دادن،شش تا پتو رومه مثه سگ دارم ميلرزم :(( :((
پرستاره اومده تو اتاق ميگه آخي :( لرز داري؟؟؟؟؟؟
ميگم پ ن پ دارم بندري ميزنم حالشو ببري X-( X-( :-L X-(
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

ايفون زنگ زده رفتم درو باز كردم
بعد مامانم ميگه: كي بود؟
ميگم:بابا بود.
- اومد تو خونه؟
- پ ن پ زنگ زد در رفت.دفعه ي بعد ميگرمش نميزارم فرار كنه ;D
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

لباسامو دارم میریزم تو لباسشویی مامانم میگه لباسات کثیفه ؟؟؟؟؟
میگم :پ ن پ حوصله شون سر رفته بود گفتم ببرمشون شهر بازی یه چرخ و فلک سوار شن. ;D
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

مامانه در حمومو میزنه میگه: پسرم حمومی؟ پسره میگه: آره مامان.
مامانه: خاک تو سرت واست موقعیت پـــ نه پـــ درس کردم استفاده نمیکنی.. ببین بچه های مردم چه پـــ نه پـــ هایی میسازن!
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

داستان های پسر ِ دختر خالم،امید و دختر خالم،مادرش!

دینگ دونگ (صدای زنگ خونه)

امید:مامان،بیا دختر همسایس!

مامان امید:با من کار داره؟

امید: ـــ نه پـــ اومده بگه کی بیاد خواستگاریه من!
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

رفتم به مسئول گروه اعتراض میکنم
میگه اینا حرفای خودته
میگم پ نه پ حرفای دل امام هست وصیت کرده بود بهت بگم
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

اصفهان، دم افطار تو رستوران بودیم، اذان گفتن...
یارو میگه اذان اصفهانه؟
پ نه پ...برای کلاس گذاشتن اذان پایتخت رو واست گذاشتن :))
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

این کپی پیسته اما خیلی نازه ! بگم ؟؟
کبوتر اولی : قوقولی قوقو
کبوتر دومی : قوقولی قوقو ؟
کبوتر اولی : پ ن پ قد قد قدا !
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

به نقل از Fx..........! :
این کپی پیسته اما خیلی نازه ! بگم ؟؟
کبوتر اولی : قوقولی قوقو
کبوتر دومی : قوقولی قوقو ؟
کبوتر اولی : پ ن پ قد قد قدا !
تکراری و کپی پیست میدی که به کنار
حداقل سوتی نده
کبوتر های شهر ما قوقولی قوقو نمیکنن ولی شاید خروس های شهر شما بق بقو بکنن :)) :))
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

داشتم میشتسم سر سفره! (سر سفره سحر!)

مامانم گفتتا الآن بیدار بودی؟

گفتم پ نه پ الآن تو خواب دارم راه میرم اومدم ببینم سر سفره چه خبره! ;D

ببخشید بی مزه بود!
 
پاسخ : پَـــــ نه پَــــــ [کپی پیست ممنوع]

مي خواستيم بريم بيرون تفريح

بابام به مامانم ميگه جوجه ها رو خوابوندي؟
مامانم ميگه تو پياز و زعفرون؟
بابام مي گه پ نه پ تو رخت خوابشون لالايي هم بگو . .
 
Back
بالا