Rubiker
کاربر حرفهای
  
			
			
				
				
	
		
			
		
		
	
			
		- ارسالها
- 541
- امتیاز
- 653
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی
- شهر
- نیشابور
- دانشگاه
- ان شاء الله "علوم پزشکی مشهد
- رشته دانشگاه
- ان شاء الله "پزشکی"
پاسخ : هر روز يك حكايت
				
			اسكندر و حكيم
چون اسكندر
شهري بــــگشاد ،
حكيم آن شهر را طلب
كرد . او را در سايه ي درختي
خفته يافت . به او نزديك شد و لگدي بر
او زد ، و از جا بجست و در اسكندر نگريست .
اسكندر گفت : « برخيز اي حكيم كه شهر تو را گرفتم.»
حكيم گفت : « گرفتن شهر از پادشاهان عجيب نيست اما لگد زدن ،
كار چارپايان است . » اسكندر گفت :« با تو بد كرديم ، تو را از ما چه
خشنود ؟ » گفت: « اشــــتبـــــاه نــــــكردن بهــــــتر است از خشنـــــود كـــردن ... »
اخلاق محتشمي - خواجه نصيرالدين توسي
چون اسكندر
شهري بــــگشاد ،
حكيم آن شهر را طلب
كرد . او را در سايه ي درختي
خفته يافت . به او نزديك شد و لگدي بر
او زد ، و از جا بجست و در اسكندر نگريست .
اسكندر گفت : « برخيز اي حكيم كه شهر تو را گرفتم.»
حكيم گفت : « گرفتن شهر از پادشاهان عجيب نيست اما لگد زدن ،
كار چارپايان است . » اسكندر گفت :« با تو بد كرديم ، تو را از ما چه
خشنود ؟ » گفت: « اشــــتبـــــاه نــــــكردن بهــــــتر است از خشنـــــود كـــردن ... »
اخلاق محتشمي - خواجه نصيرالدين توسي
 
	 
     
 
		




 
  
 )از عرفان نظرآهاری(
)از عرفان نظرآهاری(  
 
		
 :)
 :)  )از عرفان نظر آهاری(
)از عرفان نظر آهاری(  رنجش
 رنجش