پاسخ : اشعار عاشقانه
عشق؟!
فک میکنین الان وجود داره؟!
تو دنیایی که ما توشیم و بین این آدما عشق مرده...
همه چی مرده!
به قول فروغ: زنده های امروزی چیزی جز تفاله یک زنده نیستند!!الان هرکسی به فکر خودشه
حتی اگه یه شخص نیکوکاری هم پیدا بشه به مریضا و فقرا کمک کنه، بازم به خاطر عشق به اونا نیس، بخاطر بهشت خودشه
میبینین آمار طلاق چقدر بالا رفته؟! چون حتی ازدواج هم بخاط عشق نیست...(میدونین منظورم چیه نمیشه بعضی حرفا رو راحت گفت)
حتی اگه طلاق هم نباشه، زندگی اجباری در کنار هم بخاطر رفع نیاز های روزمره اس، نه عشق!!
و عشق تو سن ماهم که.... خیلی زیبا و شیرین ولی بیهوده.... عاشق میشی تهش که چی؟! عشق تو سن ما فقط یه احساس وابستگیه نهایتا 1-2 ساله اس!!
یه شعر از فروغ مینویسم که بشدت بهش اعتقاد دارم:
دخترک خنده کنان گفت که چیست
راز این حلقه ی زر
راز این حلقه که انگشت مرا
اینچنین تنگ گرفته است به بر
راز این حلقه که در چهره او
اینهمه تابش و رخشندگی است
مرد حیران شد و گفت: حلقه ی خوشبختی
حلقه ی زندگی است
همه گفتند: مبارک باشد
دخترک گفت دریغا که مرا
باز در معنی آن شک باشد
سالها رفت و شبی
زنی افسرده نظر کرد بر آن حلقه زر
دید در نقش فروزنده او
روز هایی که به امید وفای شوهر
به هدر رفته هدر
زن پریشان شد و نالید که وای
وای، این حلقه که در چهره او
اینهمه تابش و رخشندگی است
حلقه ی بردگی و بندگی است!
ادمای امروزی فقط عاشق خودشونن! خودشون و بس!