قسمـت‌های جالـبِ کتـاب‌ها

تیموفی : به نظر من فرستادن یک مامور ویژه به داخل بدن یک تمساح برای تحقیق درباره ی این حیوان عمل بیهوده ایست.چون در مقررات پیش بینی نشده است.
و تازه ، چه نوع تحقیق ویژه ای را انجام دهد.

سمیون : مطالعه عملی طبیعت حیوانات زنده از نزدیک!
این روز ها علوم طبیعی خیلی مورد توجه است.
مثلا درباره هضم غذا یا صرفا جمع آوری حقایق!

تیموفی : منظورتان از حقایق ، آمار است؟

سمیون : خب من در این موضوع زیاد وارد نیستم.راستش را بخواهید از فلسفه سردر نمی آورم.

تیموفی: میگویید جمع آوری حقایق ، اما ما انباسته از حقایقی هستیم که وجود دارد و نمیدانیم با آنها چه کنیم.
علاوه بر این آمار یک خطر به شمار می رود!

سمیون: از چه نظر؟

تیموفی:آمار خطر دارد.
به علاوه شما باور میکنید که او حقایق را گزارش کند؟
در حالی که مثل یک کنده درخت ، دروغ بگوید.
آیا یک نفر میتواند وظایف رسمی خود را با دروغ گفتن مثل یک کنده درخت انجام دهد؟


در کام تمساح
فیودور داستایوفسکی
 
‍ من‌درآوردی بود، چقدر هم من‌در‌آوردی!
مثلا می‌گویند نیکلای چائوشسکو دچار سوءهاضمه بوده است. بنابراین، به قول درباریان، «تصمیمات صبح» او به قولی ملایم‌تر از تصميمات عصر یا شبش بودند.
همچنین می‌دانیم (یا دست کم بین مردم چنین شایع بوده ) که هر وقت لازم بود چائوشسکو پیش از یک تصمیم مهم قدری «آرام» شود، به آشپزش دستور می‌دادند کمی مُلیّن در غذای ارباب بریزد.
اگر فکرش را بکنی که گاه سرنوشت یک آدم به وضع دستگاه گوارش چائوشسکو بستگی داشت، آن وقت می‌بینی که خدمتکارها واقعا نقش مهمی در تاریخ ما داشته‌اند!
راهنمای بازدید از موزه کمونیسم
اسلاونکا دراکولیچ
 
بیشعورها قابلیت شگفت انگیزی برای دیدن تنها یک وجه از هرمساله ای را دارند. همان وجهی که منافع آن ها را تامین می کند!

بیشعوری
خاویر کرمنت



جمله اش خیلی قلنبه سلنبه بود هیچی نفهمیدیم:D:D:D:D:D:D
 
جسیکا نظریه‌ای داشت که می‌گفت آدم‌ها در رابطه‌ها یا گُل‌اند یا باغبان. دوتا گل نمی‌توانند باهم باشند، چون به‌کسی احتیاج دارند تا کمک‌شان کند که رشد کنند.
صفحه ۷۱
شام با آدری هیپبورن
ربکا سرل
میلاد بابانژاد و الله مرادی
انتشارات نون
 
پدربزرگ من ... چیز زیادی ازش یادم نمیاد جز اینکه شطرنج بازی کردن رو بهم یاد داد. هر بار که بازیمون تموم میشد و مهره ها رو توی جعبه ش میذاشتیم، یه چیز بهم می گفت، هنوز صدای آرومش تو گوشمه:" میبینی کرول! زندگی مثل شطرنجه، وقتی بازی تموم میشه همه مهره ها، پیاده ها، شاه ها و وزیرها‌ همه به یک جعبه برمیگردن."

دروغگویی روی مبل
اروین د.یالوم
 
هیچ برنامه‌ عادلانه‌ای برای جهان وجود ندارد. بخشی از خوب زیستن این است که آن را همان‌طور که هست بپذیریم. روی باغچه‌ خودتان تمرکز کنید، متوجه زندگی خودتان باشید، می‌بینید به قدر کافی علف هرز وجود دارد که شما را مشغول کند. آن‌چه در طول زندگی‌تان رخ می‌دهد، مخصوصا اتفاقات مهم و ضربه‌های جدی سرنوشت و تقدیر، به این معنی نیست که شما فرد خوب یا بدی هستید. بنابر‌این غم و اندوه و بدبختی را با بی‌خیالی و آرامش بپذیرید. شانس مواجهه با موفقیت‌های باور نکردنی و مصیبت‌های جانکاه دقیقا به یک اندازه هستند.

رولف دوبلی
| هنر خوب زیستن |
 
من آدم خونگرم و زودجوشی نیستم و بیشتر مردم گریزم و چه بسا مدت ها دیگر به دیدن شما نیایم،اما این حال را بد تعبیر نکنید.معنی این حرف آن نیست که شما را دوست نمیدارم
#ابله
#داستایوفسکی
 
بعضی‌ها حتی بی‌منظور ما را می‌خندانند. مهم‌ترین دلیلش آن است که حضور لذت بخشی دارند.
بنابراین، به‌سادگی از دیدن‌شان و بودن در کنارشان به‌وجد می‌آییم. کافی‌ست سراپا گوش شویم. حتی اگر حرف جالبی نزنند یا چرند بگویند باز هم به‌نظرمان جالب است.

شیفتگی‌ها، صفحه ۱۵
نشر چشمه
 
برای او، سرنوشت مثل نسخه‌ای بزرگ‌تر و قدرتمندتر از پدرش بود که تمام انتخاب‌هایش را از او می‌گرفت و بدون توجه به احساسات او، زندگی‌اش را تحت سلطه‌ی خود در می‌آورد.

کاراوال، ۱۸۹
نشر باژ
 
"هیچ‌کس واقعا راستگو نیست. حتی اگه به دیگران دروغ نگیم، معمولا خیلی به خودمون دروغ می‌گیم و واژه‌ی خوب برای مردم مختلف معانی مختلف داره."

کاراوال، صفحه ۱۹۴
استفنی گاربر
محمدصالح نورانی‌زاده
نشر باژ

پ.ن: مجموعه سه‌جلدی، هفده سال به بالا
 
"خدمتکار دیگری بودن تحقیرآمیز نیست، بلکه کاملا برعکس است، چرا که خدمت به دیگران ما را از بند مسئولیت خسته کننده خدمت رسانی مداوم به غرایز پیچیده و سیری ناپذیر خودمان می رهاند. ما با آسایش خاطر، مزیتِ داشتن چیزی را که در زندگی از خودمان مهم تر است درمی یابیم".

سیر عشق
آلن دوباتن
 
دوست داشتنِ یک آدمِ جذاب و کامل و با ظرافت کارِ مشکلی نیست. چنین عشقی چیزی نیست جز عکس‌العمل نا‌چیزی که خود به خود در مقابلِ زیبایی که خود اتفاقی‌ست پدیدار میشود؛ اما عشقِ واقعی دقیقا می‌خواهد از موجودی نا‌کامل، محبوبی را بیافریند که بیشتر وجودی‌ست انسانی تا وجودی نا‌کامل.

میلان کوندرا
| زندگی جای دیگریست |
 
آرامش خود را به هیچ چیز و هیچ کس وابسته نکن، تا همیشه آن را داشته باشی...!



مرد تکثیر شده
ژوزه ساراماگو
 
از دیگرانی که به تنهایی ام دستبرد میزنند ولی همراهی و مصاحبتی ارزانی ام نمیکنند، بیزارم...

#وقتی_نیچه_گریست
#اروین_د_یالوم
 
آخرین ویرایش:
در ذهن ما، در گوشه ی دوری از ذهنمان، یک جعبه ی موزیک وجود دارد. جعبه ی موزیکی که نت های یک ملودی قدیمی را می نوازد؛ یک جعبه ی موزیک اسرار آمیز. خاطراتی که فراموش نکرده ایم اما جسارت به یاد آوردن شان را هم نداریم. هر چه هست و نیست توی این جعبه ی موزیک پنهان شده است. جعبه، هنگام اضطراب یا ناملایمت ها یا گاهی به شکل ناگهانی باز و همه چیز به اطراف پخش می شود.

سه دختر حوا/الیف شافاک
 
ضربه سختی خورده بودم و درس دشواری نیز آموخته بودم ؛ اینکه نمیتوانی به هیچکس جز خودت تکیه کنی...

#وقتی_نیچه_گریست
#اروین_د_یالوم
 
بامن مثل یک بچه رفتار نکن / من بچه نیستم / من یک هیستریک هستم / من نه به وجود خود ارج می دهم نه به دیگران / امروز جنون مرا فرا گرفته است می خواهم با کسی حرف بزنم
 
تا زمانی که زنده هستی، زندگی کن... اگر زندگی را در حد کمال درک کنی، وحشت مرگ از بین میرود. اگر کسی در زمان مناسب زندگی نکند، در زمان مناسب هم نمیمیرد.

وقتی_نیچه_گریست
#اروین_د_یالوم
 
کاری خواهم کرد تا آنچه را درعقب است فراموش نمایم و به سوی آنچه که در پیش روی است خویش را می کشانم.

نوشته هایی از فلورانس اسکاول شین
 
چقدر دوست داشتنی هستند، آدم هایی که شبیه حرف هایشان هستند.
دون ژوان
میلان کوندرا
 
Back
بالا