mahtab.f
کاربر نیمهحرفهای

- ارسالها
- 206
- امتیاز
- 1,413
- نام مرکز سمپاد
- دبیرستان فرزانگان 1 تهران
- دانشگاه
- امیرکبیر
- رشته دانشگاه
- مهندسی کامپیوتر - سخت افزار
پاسخ : گند های دوران كودكی
من یه دفعه بچه بودم مداد شمعی رو کردم توی دماغم
بعد کلا هر کاری میکردیم در نمی اومد بیرون!
حالا این خرابکاری خودم نیست :
من داییم بچه بود خیلی علاقه داشت دکتر بشه
توی زیر زمینشون همیشه کلی هندونه بود
یه دفعه رفت واسه تمرین پزشکی هر چی اب بود با سرنگ فرو کرد توی این هندونه ها خلاصه هندونه ها همه متلاشی شدن دیگه !
من یه دفعه بچه بودم مداد شمعی رو کردم توی دماغم
بعد کلا هر کاری میکردیم در نمی اومد بیرون!

حالا این خرابکاری خودم نیست :
من داییم بچه بود خیلی علاقه داشت دکتر بشه
توی زیر زمینشون همیشه کلی هندونه بود
یه دفعه رفت واسه تمرین پزشکی هر چی اب بود با سرنگ فرو کرد توی این هندونه ها خلاصه هندونه ها همه متلاشی شدن دیگه !


سوژه ملت شده بوديم 

گفتم اَه تو که اصلا بلد نیستی!بده من اون متنو...گرفتم ازش رو به مربی کردم متنو همچین با احساس خوندم گفتم خوب بود خانم؟
گفت آره تو بیا واسه نمایش...از کنار دختره رد شدم گفتم دلت بسوووزه اونم گریه کرد...منم به روی مبارک نیاوردم رفتم بیرون اتاق 









خب البته راست میگفتن! 