خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

معلم دفاعی: توی کل جهان فقط یه انسان کامل و بی عیب و نقص وجود داره اونم خداست
 
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم بعد گرفتن نمره ی امتحان شیمی ،با ناامیدی تمام اومد نشست رو نیمکت حیاط خواس مثلن پیش من دردو دل کنه...
اومد گفت:زهرا ینی دوس داشتم یکی از این گنجیشکا بودم ادم نبودم...
من: مگه الان آدمی؟؟
اون: :o :o
 
پاسخ : سوتی‌ها

رفتیم با دوستم توبیمارستان دستشویی بعد انتظاماتش جلومون روگرفت گفت چیکاردارین اینجا ؟
دودقیقه بعد دید زل زدیم بش دوباره پرسید بعد من یهو اسم یک بیمارستان دیگه رو با حالت سوال گفتم بعد مرده گفت اشتباه اومدید
>مث اینکه مثلا بگی منزل فلانی ؟< <طرف همچین نیگاه میکرد انگار میگفت یاخیلی کورین یا خیلی ...>:-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

سر كلاس زبان، استادمون در حال تفكر عميق براي به ياد آوردن اسم يك فيلم!

استاد: oh i forget it! i don`t remember... it was king of sth, lord of sth,... i don`t remember! :-? :-?
من: maybe Lord Of The King! no?!
استاد: what?!
من: Lord Of The Kings ديگه!
بچه ها و استاد: =)) =)) =))
من: چي شده الان؟! :o
بچه ها: Lord Of The Kings؟!؟ :)) :)) :))
من: اي بابا! حالا خوب همون Rings! چه فرقي داره اصن! :-" :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز توی فروشگاه لباس؛ آقاهه می‌خواست بگه لباسای توی رگالُ نگاه کنید، رنگ‌بندی داره؛ گفت «لباسا رُ ورق بزنید، رنگ‌بندی داره» :-":))
 
پاسخ : سوتی‌ها

رفتم خونه خالم اینا داشت خالم ماکارونی آبکش میکرد منم رفتم یه دوتا برداشتم خوردم.
خالم:برو بکش..برو بکش
من:چیو؟؟؟ تازه داری آبکش میکنی که. 8-|
خالم:چیو میگی؟؟من دارم خجالتو میگم. :o
من:آها اونو بکشم. ;D
شوهر خاله محترم: :))
مامانو بابام: X-(
من موندم چرا اون دوتا عصبانی بودن؟؟؟
 
پاسخ : سوتی‌ها

چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه قدر بعضی سوتیا با حالن !!! :-" :-"

چند وقت پیش سرکلاس داشتیم با تخته کار میکردیم که یهو برق رفت وتخته و لامپا خاموش شد
همه: ای وای برق رفت و .... (از این حرفا دیگه )
بعد دوست ما با یه قیافه که انگار خودش خیلی حالیشه و ما یه مشت عقب مونده ایم و هیچی سرمون نمیشه برگشت گف: ......
نه بابا برق نرفته که لپ تاپ روشنههه !!!
 
پاسخ : سوتی‌ها

کلا مدیر ما زیاد سوتی می ده ;D
چند روز پیش در گفت و گو با یکی از بجه ها : من می خوام تمام بچه های ریاضی و تجربی این مدرسه تو کنکور رتبه تک رقمی بیارن (پایه ی ما 180 نفرن)
بچه ها: :-" :-" :-? :-? :-/ :-\
من موقع شنیدن: :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی جواد خیابانی تو بازی ایران و کره جنوبی سال 2007 :

باران درحال وزیدن و باد در حال باریدن است

=)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

مکالمه بین منو بابام:

بابام:رها عینکمو ندیدی؟

من:کدوم یکی؟ :-/

بابا:فرقی نمیکنه...

من:نه! ندیدم! ;D


(بابام کلا یه عینک مطالعه بیشتر نداره!ومنظورش همون بود!) =)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

من و مامانم داشتیم میرفتیم سر قبر مامان بزرگم: داداشم:کجا دارین میرین فرشته؟؟؟ من:قبرستون!!!!! داداشم:این چه طرز حرف زدنه؟؟؟ :-w من:باور کن داریم میریم قبرستون!!! :-?? داداش:هان باشه....!!!!! :-[
 
پاسخ : سوتی‌ها

مامانم :تو بااین سنت خجالت نمیکشی 13 سالته بدبخت این چه رفتاری بود؟
من::|
مامانم:چیه ؟
من:مامان من 16 سالمه :-<
مامانم : دیگه بدتر :-"
×اگه دوتاپستم دریک صفحه هست پاک بشه لطفا
 
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از دوستانمون با بی افشون واسه اولین بار میره بیرون...
وایساده بودن کنار یه فروشگاهی ...دوستم میبینه که یه درختچه توی یه گلدون بزرگ خشک شده...
دوستم:وایی..اخـــــــــــــــــــــه...مثه عشقی میمونه که بهش نرسیده باشی.کود نداده باشی...
بی افش:چیه نسترن؟ کود میخوای؟ :-" :-"
دوستم: :| :| :|
بی افش:به من چه؟؟؟؟؟ :)) =)) :)) =)) ;D ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

اونروز به زور مجبورمون کردن صف وایسیم، داشتیم سرد ملی میخوندیم ، اونجاش که میگه پیامت ای امام استقلال آزادی نقش جان ما... یکی ا بچه ها گف پیامبر ای امام... :))
من: پیامبر ای امام چیه دیگه بابا؟! :))
دوستمم خواس بگه مام بلدیم و اینا گف فدرا جان پیامبرت ای امام(payambrat) ;;)
دوستن ما داریم؟ :-??
 
پاسخ : سوتی‌ها

به دوستم اس دادم: تعریف از خود نباشه الان پشت پراید نشستم دارم پسته میخورم
اس داده:وای عزیزم خوش به حالت منم خیلی رانندگی دوس دارم بابام نیذاره میگه فلن بشین درستو بخونو.....
:)) :)) =))نکته رو گرفتی؟؟
 
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم با گوشی انگری بردز بازی میکردم دختر داییم دیده میگه: إ تو هم انگریلی بردز داری؟
میگم: جان؟
میگه: انگریلی بردز دیگه! نشنیدی تا حالا اسمشو؟
میگم : عزیزم اون انگری بردزه نه انگریلی!
میگه: نخیرم خنگ! تو نمی فهمی این چیزارو! انگریلی یعنی خشمگین
:|
ینی دوساعت براش توضیح میدادم انگریلی قیدشه! آخرشم لوگوشو نشون دادم میگم: ببین اینجا هم نوشته انگری
میگه: نه اینا اشتباه کردن! باید از من می پرسیدن
:|

خدایا منو ببر راحتم کن!
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم سر کلاس داشت Ln رو درس میداد بعد یکی میپرسه آقا Ln ینی چی؟مالِ چیه اصن؟
-معلم:ینی لگاریتم طبیعی
-مگه لگاریتم طبیعی نباید با Lt نشون بدن؟
:))
 
پاسخ : سوتی‌ها

بابام گوشی پزشکی شو آورد دختر عمومو معاینه کنه...
دختر عموم آمادگی میره.
دختر عموم:عمو بده منم بابامو بکنم! :))
بابام: :-[عمو جان نمیشه.
دختر عموم:عمو بده منم بابامو بکنم دیگه!بکنم عمو؟ ;D
ما: =)) =)) =))
عموم: :-[ :-[ :-[
دختر عموم: :-\ :-? :-w 8-|
 
پاسخ : سوتی‌ها

تابستان سال پیش بود رفته بودم کلاس یکی از بچه های کلاسمون هی خنگول بازی در میاورد و اینا دیگه بعد خانومی که تو کلاس اموزش میداد گفت : بهار مگه قرصات رو نشسته خوردی؟!!
بهار(دوستم)در کمال نا باوری گفت:وااااا مگه قرصارو باید بشورن؟!!!!
هیچی بعدش کلاس رفت توی هوا که چه عرض کنم فضا!!بعد تازه بهار هنوز نفهمیده بود چی شده؟!!تازه براش توضیح دادیم !
چه دوستایی داریم ما خدایی
 
Back
بالا