- ارسالها
- 633
- امتیاز
- 5,345
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان6 سابق
- شهر
- تهران
- دانشگاه
- امـیـرکبیر
- رشته دانشگاه
- مهندسی بـرق
پاسخ : سوتیها
سه شنبه پیش زنگ اول رو پیچوندم یهو ساعت 9 رفتم مدرسه،به بچه هام گفتم اگه ناظممون اومد حضور غیاب کنه برام حاضر بزنن که طرف اصلا نیومده بود!
بعد زنگ خورد داشتم میرفتم سر کلاس،ناظممون صدام کرد گفت:معصومه!!!!!تو اومدی؟؟؟؟؟؟؟
- مگه قرار بود نیام؟؟
- نه آخه مریض بودی میگم!خوبی الان؟
- بله خانوم!دیدم فیزیک داریم گفتم حتما بیام! 
 
بعد اومدم خونه،به مامانم میگم تو چیزی گفتی به ناظم ما؟
- آره دیگه صب زنگ زدم گفتم حالت بده نمیری!!!!!!! :)
- 
 
				
			سه شنبه پیش زنگ اول رو پیچوندم یهو ساعت 9 رفتم مدرسه،به بچه هام گفتم اگه ناظممون اومد حضور غیاب کنه برام حاضر بزنن که طرف اصلا نیومده بود!
بعد زنگ خورد داشتم میرفتم سر کلاس،ناظممون صدام کرد گفت:معصومه!!!!!تو اومدی؟؟؟؟؟؟؟

- مگه قرار بود نیام؟؟

- نه آخه مریض بودی میگم!خوبی الان؟
- بله خانوم!دیدم فیزیک داریم گفتم حتما بیام!
 
 
بعد اومدم خونه،به مامانم میگم تو چیزی گفتی به ناظم ما؟
- آره دیگه صب زنگ زدم گفتم حالت بده نمیری!!!!!!! :)
-
 
 
 
	 
     
 
		
 
 
		
 خودش نگاه کرد دید مانتوشم رو دستشه دیگه همه بچه ها به این حالت
 خودش نگاه کرد دید مانتوشم رو دستشه دیگه همه بچه ها به این حالت  
 

 
 
		
 بعد اومد درستش کنه گفت
بعد اومد درستش کنه گفت
 
 
		
 
 
		
 
 
		
 دوستم :-[ [-(
 دوستم :-[ [-(
 
  
 
		
 خیلی ببخشید)آقا ببخشید شلوارامونُ در بیاریم؟
خیلی ببخشید)آقا ببخشید شلوارامونُ در بیاریم؟  :-ss #-o و در نهایت  :-[
 :-ss #-o و در نهایت  :-[ 
 
		 
 
		 
 
		
