

دیدم که از اون دکمه ها هست که میگه:راننده ی محترم لطفا در ایستگاه توقف نمائید.بود و من داشتم هی فشارش میدادم.فک کردم که اینم مثل بقیه اتوبوسا لابد خرابه دکمش.بعد یهو دیدم که یه جائی که ایستگاه نیست راننده نیگر داشت و اومد در عقب(من اونجا بودم)داره دادو بیداد میکنه هندزفری رو از گوشم درآوردم که ببینم چی چی میگه






)بعد معلمه منُ صدا کرد ُ
)
)بعدم نمی شد که بگم نفهمیدم چی گفتی(خیر سرم سطح Aاَم
)


(آخه من چمیدونم جعبه عینک به انگلیسی چی می شه؟؟)

فلشمو اوردی؟



کلید و در ربطی به برق نداره










) بعد یهو دیدم تو ماشین یه پسره است (با یه لبخند ژکوند به سمت بنده :) ) خیلی زیبا از جلوم رد شد رفت ! 






بعداومدیم بیرون یه باد سردخورد به صورتش دستشو برد روصورتش بینیشومحکم کشید بالا بعد مستقیما همون دستشوآوردجلو تابا اون دختره دست بده واسه خداحافظی...وای مرده بودیم ازخنده میگه دیگه این دختره بامن دست نمیده 



حالا اون بدبختم رسمایعنی کشتم از استرس!!هی میگه صددددف ببین نمیتونی بگیری ازکسی جوابارو؟؟من:نه!!هیچ سایتیم نیس!! 
خدایا مگه میشه به این زودی؟؟
اول:
)بعدش میگه نه دخترم اونا مال مسابقات آزمایشگاهی بود و از امروز صبح من به این فکرم که آبی که رفته به جوی باز نمیگردد و بنده چجوری آبرومو علی الخصوص تو سمپادیااااا باید حفظ کنم بااین دری وریایی که گفتم؟؟؟



ببخشید خانوم
دبیرستانِ راهنماییِ فلان کجاست؟ 


هی از هم میپرسیدیم شما ماهواره دارین یا نه 







