- ارسالها
- 357
- امتیاز
- 425
- نام مرکز سمپاد
- علامه حلی
- شهر
- کرمان
- مدال المپیاد
- زیست شناسی,ریاضی
- رشته دانشگاه
- در حال حاضر کنکوری
پاسخ : سوتیها
سال 91 بود. دقیقا شب قبل از کنکور . با دوستم رفتیم بیرون شام بخوریم. فست فودی که رفته بودیم از این درای برقی شیشه ای داشت. شاممونو که خوردیم یه خانوم خیلی با شخصیت میخواست بیاد داخل ولی در رو ندید و محکم با صورت خورد تو در. خیلیییییی سعی کردم خودمو نگه دارم و نخندم. بقیه ی افراد داخل مغازه هم جلوی خودشون رو گرفته بودن. خلاصه خانومه با خجالت و اخم اومد توی مغازه. همون موقع من به سمت در حرکت کردم تا برم بیرون یکم بخندم و سبک شم که با تمام قدرت خوردم تو همون در... :-[
دیگه ملت نتونستن جلوی خودشون رو بگیرن و کل مغازه رفت رو هوا... تیکه ی جالبش اینه که اون خانومه از شدت خنده پخش شده بود کف مغازه [-(
سال 91 بود. دقیقا شب قبل از کنکور . با دوستم رفتیم بیرون شام بخوریم. فست فودی که رفته بودیم از این درای برقی شیشه ای داشت. شاممونو که خوردیم یه خانوم خیلی با شخصیت میخواست بیاد داخل ولی در رو ندید و محکم با صورت خورد تو در. خیلیییییی سعی کردم خودمو نگه دارم و نخندم. بقیه ی افراد داخل مغازه هم جلوی خودشون رو گرفته بودن. خلاصه خانومه با خجالت و اخم اومد توی مغازه. همون موقع من به سمت در حرکت کردم تا برم بیرون یکم بخندم و سبک شم که با تمام قدرت خوردم تو همون در... :-[
