پاسخ : سوتیها
ینی سوتی امروز من عاااااااالی بود باید به عنوان سوتی منتخب سال بهم جایزه بدن

عرض شود که،امروز بین صبح و ظهر برای خودم پیاده رفته بودم بیرون برای اینکه خستگی و فکر امتحان فیزیولوژی فووووق قشنگ دیروزم بپره
میخواستم تا یه جایی رو برم و بعدش همون مسیرو برگردم تا خونه
رفتنی که داشتم مغازه هارو نگاه میکردم و راه میرفتم،یه پسری رو دیدم که یه ویترین کوچولو جلوش بود و عطر میفروخت.قیافشوبه نظرم خیلی ملیح و مهربون اومد (دیدین بعضی وقتا قیافه یه غریبه توجهتونو جلب میکنه برای یه ثانیه؟اونجوری!)
برگشتنی که داشتم همون مسیرو برمیگشتم،همون پسره یه دونه از،این کاغذای تسنر برای عطرو برای تبلیغات بهم داد منم،همینجوری در حال رفتن ازش گرفتمش یهو گفت آبجی یه لحظه بیا اینجا یه سوال ازت دارم
منم اول خواستم رد شم برم بعدش گفتم زشته بابا بذار ببینم چی میخواد
گفت بیا اینجا یه لحظه
نزدیک ویترینش رفتم
یهوووو یه سرنگ بزرگ گرفت جلو صورتم!!!

:-\
من طی عکس العملی سریییییییییع جیییییغ زدمو با شتابی باور نکردنی پا به فرااااااااار گذاشتم و گفتم بی شعووووووووووور
بعدش تماااااااام راه تا خونه رو از ترس داشتم میلرزیدم.میخواستم هرچه سریعتر به مامان دوستم که از مامان خودم باهاش صمیمی ترم زنگ بزنم و بگم چه بلایی سرم اومده و فقططططط خدا بهم رحم کرده که پسره تو خیابون روم اسید نپاشیده :-s

ولی گوشیمو تازه ریست فکتوری کرده بودم شمارشو نداشتم دوستمم فردا امتحان داره نمیخواستم نگرانش کنم :-s
و اینکه میخواستم به همه دخترایی که میدیدم تو خیابون بگم طرف پسره نرن ممکنه روشون اسید بپاشه :-ss :-s
و در تماااام طول راه داستم به این فکر میکردم که چقدددددر آدما بیرحمن

مگه من چیکارش کرده بودم آخه؟؟ :-s
دیگه تاااا رسیدم خونه تو گروه لاین به دوستام گفتم چی شده
ینی مررررررده بودن از خنده

گفتن اون یه نوع عطره که تو سرنگ میریزنش برای تست

:-[
گفتن خوب شد با لگد نزدیش

الان که فکر میکنم اگه بخوایم صحنه رو بازسازی کنیم: پسره طفلک میاد به دختره که بهش میگه آبجی عطر بده تست کنه که یهو دختره پا میذاره به فراااااااااار و جیغ میزنه
دختره

پسره

دختره #

پسره

پسره

و فک کنم هنوز که هنوزه پسره

مطمءنم تا مدتها پسره داستان دختر دیوونه ای رو که بهش گفت بی شعوووووووور و با جیغ ازش فرار کرد یادش میمونه

احتمالا با حودش میگه این دختره به نظر عاقل میومد که

چی شد یهو؟؟؟؟؟؟

و الان
من

پسره

البته هنوز خوشحالم و به خودم افتخار میکنم که تونستم جون خودمو با عکس العمل به موقع نجات بدم

B-)