• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

mahdibam

کاربر فعال
ارسال‌ها
60
امتیاز
35
نام مرکز سمپاد
علامه حلي بم
شهر
بم
مدال المپیاد
كامپيوتر رتبه 1و4و5 كشوري - كامپيوتر 1 قطب - رياضي 11 كشوري
دانشگاه
آسوشیتد آنیورسیتی !
رشته دانشگاه
تجربی
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی های دوست خوبم:محمدرضا با نام کاربری:
ذوب / جوب
آقا اجازه ؟ تلفظ هاي داخل كتاب زبان انگليسي هستن؟
لبخند مي زند / با چشمش لبخند ميزنه
لال بود / دهنش لال بود
 

قاصدک

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
539
امتیاز
3,393
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بیهق
پاسخ : سوتی‌ها

من همیشه سر کلاس ادبیات دوست دارم متنا و شعرا رو از رو بخونم ، برای همینم از همون ابتداییم هروقت معلم می گفت کی می خواد از رو بخونه من داوطلب می شدم . یه بارم سر همین موضوع بدترین سوتی ِ مدرسه یی ــمُ دادم !
سوم راهنمایی - خیلی با احساس و جوگیر شده داشتم از روی شعر می خوندم ، یه بیتش این بود : چون که حب الوطن زِ ایمان است / ما یقینا ز اهل ایمانیم بعدش من خوندم : چون که حب الوطن زایِمان است X_X بدیش این بود که نمی دونستم آب شم برم تو موزاییکا یا خودمم همراه کلاس ِ رو هوا رفته بخندم =))
 

خارخور

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
5
امتیاز
31
نام مرکز سمپاد
Hell ee
شهر
موش ها
پاسخ : سوتی‌ها

دارم فیلم نیگا میکنم
بابام : علی پاشو یه زنگ به عمت بزن بگو تا یه ساعت دیگه اونجاییم
من :باش ..
یه پنج دق دیه
بابام : پاشو دیگه بچه
من : باشه صبر کن ببینم چی میشه
..
یه پنج دق بعد
بابام : اهای با تو ام
من:اینقد گا نخور بزار فیلممو ببینم

بابام: :O
من: :-[
 

m.r.jazini

محمدرضا جزینی زاده
ارسال‌ها
181
امتیاز
837
نام مرکز سمپاد
دبیرستان دوره دوم علامه حلی
شهر
بم
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
یبار شیمی
دانشگاه
kmu ( علوم پزشکی کرمان )
رشته دانشگاه
دندون
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

یک روز رفته بودم حموم غسل بکنم . بعدش سرگرم شامپو و صابون زدن شدم . یادم رفت غسل کنم . بعدش از حموم اومدم بیرون و خودمو خشک کردم . بعد از 2 ساعت فهمیدم غسل نکرمم . مجبور شدم دوباره برم حمومو غسل کنم :))
 

¥Farzin¥

کاربر فعال
ارسال‌ها
35
امتیاز
199
نام مرکز سمپاد
حکیم ملاصدرا
شهر
شیراز
دانشگاه
ایشالله شریف
رشته دانشگاه
احتمالا مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز صبح داشتم امتحان دفاعی میدادم،چیزیم نخونده بودم.هیچی دیگه با اعتماد به نفس رفتم سر جلسه و کنج کلاس قایم شدم.امتحان که شروع شد یه ربع ساعتی سرم رو برگه این و اون بود،واما چون امتحان تشریحی بود نمیشد تقلب کنی.منم یواشکی دست کردم تو کیفمو کتاب دفاعی رو در اوردم و گذاشتم روپام.داشتم دنباله یه سوالی میگشتم که یه دفعه دیدمیکی از پشت میزنه به من.منم رو حساب اینکه دوست خنگتر از خودم ازم تقلب میخواد یواش گفتم: هیس ای گو گوشاش تیزه میشنوه که یه دفعه کلاس رفت رو هوا.مراقبمون بود.به روش نیورد برگمم نگرفت.حالا باید شنبه برم ببینم چه خواهد شد...؟ [-o<
 

m.lady

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
51
نام مرکز سمپاد
فرزانگان نيشابور
شهر
نيشابور
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پيش عزا بوديم دوستم اس ام اس داد گوشي جديد خريدم در همين حال صاحب مجلس اومد خوش امدگويي من قاطي كردم گفتم تبريك ميگم :| :|
 

samira16

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
481
امتیاز
3,080
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
گنبد کاووس
مدال المپیاد
ندارم :-&quot;
دانشگاه
دانشگاه گلستان-گرگان
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : سوتی‌ها

قسمتی از صحبت های من و خالم:
- این زیپ دامنمو ببند
- عه زیپش نیست که :-? کنده شده
- :-?
- :-?
- عه این که چاک دامنه!!! :D دامنو چپه پوشیدیییییی :))

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

گوشی داییم زنگ زده بود بعد میخواستم مامانمو صدا کنم بیاد گوشی بگیره چند نفرم در همون لحظه داشتن باهام صحبت میکردن قاطی کردم درو باز کردم میگم : ااالو مامان... :D
 

anneshirly_ba

boshra
ارسال‌ها
364
امتیاز
1,575
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
برازجان-گناوه
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : سوتی‌ها

رفتیم شوهر خالم میخواد شلوار بخره رفته سایزشو نگاه میکنه میگه اه اینکه ایکس اِل(XL) من ایکس لارج(XL)میخواستم.......خو من دیگه چی بگم..
 

مت

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
147
امتیاز
3,640
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
پاسخ : سوتی‌ها

خواهر دوستم دبستان بود آپاندیسشو عمل کرده بود مدیرشون زنگ زد خونمون احوالشو بپرسه
گفت ایشالا زود خوب شی
خوهراینم زود جواب داده هم چنین ایشالا شما هم خوب شید B-)

:)) :)) :))
 

Ромина

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
601
امتیاز
4,681
نام مرکز سمپاد
فرزانگانــــ یکـــــ
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1394
پاسخ : سوتی‌ها

فرض كنيد مخاطبتون يك پسره :
پسر:بابا تو اينكاري كه من ميگمو بكن،به خدا هيچي نميشه
-:نميكنم
-:بكن
:-نميكنم
-:بابا من يه بار كردم،مطمئن باش وقتي ميگم مشكلي پيش نيومده راست ميگم
-:..........
-:.........
-:خوب،ديگه چه خبر؟؟؟ :|

لازم نيست كه توضيح خاص ديگه اي بدم به جز اينكه طرف مغازه دار بود و داشتيم راجب لباس حرف ميزديم؟
 

Ромина

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
601
امتیاز
4,681
نام مرکز سمپاد
فرزانگانــــ یکـــــ
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1394
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم ميگفت یه پسری تو فامیلشون دارن خیلی می خوابه یعنی وقتی می خوابه تا بیدارش نکنی ، بیدار نمیشه
اما سوتی ایشون
یه بار پنج شنبه بعدازظهر از سرکار میاد خسته بوده می گیره می خوابه ، فرداش مامانش بهش می گه فرامرز ( اسمش فرامرزه ) پاشو برو سرکار . میگه مامان جمعه است بزار بخوابم .
مامانش : بیدارشو پسرم جمعه رو کلن خوابیدی امروز شنبه است . :|
 

anneshirly_ba

boshra
ارسال‌ها
364
امتیاز
1,575
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
برازجان-گناوه
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : سوتی‌ها

من وقتی محو در خواندن زیستم.........

کشر قلیه به جای قشر کلیه.......

----------------------------------------------------------------------------------------------------

خالم یه پالتو خریده بود بهش میگم کجا خریدی میگه مغازه اسمش (اَبَر بَرَند)بود......منم موندم خدا معنیش یعنی چی تا آخر کشف کردم

اسمش(اَبَر بِرَند)هست به خالم گفتم چه سوتی داده با افتخار جواب میگه من که اول بهش می گفتم(اَبَر بِبَر)عموت منظورش شوهرخالمه گفت

اسمش (اَبَر بَرَند)هست آخه این خاله و شوهر خالست ما داریم بِرَند رو همه چی میخونن الا خودش.....
 

fteh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
636
امتیاز
4,885
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
خوزستان
سال فارغ التحصیلی
90
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی یکی از فامیلای دوستام:

یکی از آشنا هاشون کنکوری بوده...بهش میگن بلند شو بخون!میگه کنکور ساعت چنده؟!میگن هشت.میگه :خیلی خوب...ساعت 7 بیدار میشم میخونم!!!!!!!!!

=)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))
 

¥Farzin¥

کاربر فعال
ارسال‌ها
35
امتیاز
199
نام مرکز سمپاد
حکیم ملاصدرا
شهر
شیراز
دانشگاه
ایشالله شریف
رشته دانشگاه
احتمالا مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

دختره همسایمون انقدر تو خونه مونده که روابط اجتماعیش زیر صفره.چند روز پیش اومده بود سمنو بده،از پشت آیفون گفتم کیه گفت سمونو هستم.ینی امیدی به این بنده خدا هست؟ [-o< [-o< {-8 {-8
 

Liese

کاربر.
ارسال‌ها
884
امتیاز
4,434
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
بندرعباس
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از دوستام با برادر زادش تفاوت سنیشــون 4 ساله بعد اینا با هم نشسته بودن می خواستن برن نِت دعواشون میشه :
برادر زادش: خیلی گاوی :-"
خودش: عمته ... :-" :))
عاغا حرفی برا گفتن نیس دیگـه :))
 

کاواک

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
152
امتیاز
9,374
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه هاازمدرسه میرفته خونه بعدمیفهمه که یه پسره داره دنبالش میاد بعدواسه اینکه ردگم کنه میره جلوی یکی ازخونه ها والکی کلیدشودرمیاره که مثلا داره درو باز میکنه وپسره ول کنه وبره،میبینه پسره داره میادسمتش بعدبهش میگه خانوم مییشه برین اون طرف وکلیدشومیندازه میره توخونه =))
 

saba987

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
154
امتیاز
536
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سبزوار(ساسویه)
مدال المپیاد
من : جوان ناكام.... :|
رشته دانشگاه
cs
پاسخ : سوتی‌ها

دبير فيزيكمون: خانوم فلاني كه اين فصل رو نوشته خودش حالت جامده.... ( فيزيك شاخه حالت جامدات)
دوستم : ببخشيد يني چي كه خانومه جامده؟؟؟ :))
 

anneshirly_ba

boshra
ارسال‌ها
364
امتیاز
1,575
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
برازجان-گناوه
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پیش سرکلاس زیست میخواستم یکی از ویژگی های روزنه هوایی رو بگم گفتم جانور به جای جاندار......

-----------------------------------------------------------------------------------

امروز سر کلاس زیست
بچه ها:وای چقد هوا سرده
من:همین حرفارو میزنین که هوا خدای سرد بهمون نمیده

---------------------------------------------------------------------------------------
بازم امروز سرکلاس زیست
خانم: تو نفرون چی ترشح میشه
دوستم:مواد دارویی و حشره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

-----------------------------------------------------------------------------------------
دوستم امروز میخواست بگه رگ شریانتو نیاووردم منظورش مداد نوکیم بود
گفت:شیارتو نیاووردم
اینم سرکلاس زیست بود



خدایا شکرت که کلاس زیست واسه شادی ما هست
 

Mah O_o

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
254
امتیاز
3,509
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : سوتی‌ها

امروز سر کلاس فیزیک:
همه جا ساکت بودو داشتیم تمرینارو چک می کردیم ..کناریم یه کاری کرد منم جیغ زدم! همه برگشتن عقب..منم خشک موندم سر جام !اشانس اوردم دبیر چیزی نگفت!
اخه قبلشم مورچه دیدمو جیغ زدم!! :-[
قبل ترش هم تمرینایی که بچه ها از روم می نوشتنو دید!!
کلا گند زدم تو کلاس..معلوم نیس بنده خدا دربارم چی فک می کنه!؟! :-?
 

Miraneh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
813
امتیاز
3,959
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب طرفای ساعت 1 شب اینا داشتم با یکی از آشنایان راجب کامپیوتر و مهندسی کامپیوترو اینا صحبت میکردم . این آقا یکم خسته بود بعد خب وقتی آدم خسته باشه منگ میزنه دیگه!
منم ول نمیکردمش هی سوال پیچش میکردم .
بحث رسید سر سخت افزار
من رو مبل نشسته بودم ایشون سر مبل روبروی من . من با ذوق اینو نگاه میکردم که جواب بده .
چیزی تو این مایه ها گفت :
ببین سخت افزار به کلیه قطعات کامپیوتر گفته میشه... مثل : (اینجا چشماش یه دیقه بسته شد دوباره باز شد سه نقطه هم نشان مکثشه! من گفتم حالا این ادامه نمیده و گفتم که الان میخوابه و داشتم میخندیدم بعد ادامه داد) ...مثل ... اسب آبی!!!
من چشمام از حدقه دراومده بود باخودم میگفتم که اسب آبی؟ فطعه کامپیوتر؟ جان؟
یهو چشماشو باز کرد گفت :من چی گفتم؟
من درحالی که سعی میکردم عادی باشم گفتم: شما گفتی ... اسب آبی!


هیچی کاشف به عمل اومدیم ایشون در اون لحظه بخواب رفته و خواب دیده (تو همون یه ثانیه) اونم خواب اسب آبی بعد یهو اسب آبیو که دیده جوزده شد اسمشو گفت...![nb] عصرشم داشتیم مستند اسب آبی میدیدیم از قضا![/nb]
 
بالا