پاسخ : سوتیها
یه روز المپیاد دادیم ، بَد جواباش اومد
بد اونایی که قبول نشده بودن شُرو کردن به اعتراض و ای حرفا
شروع کردن به اشکال گرفتن از پاسخنامشون که چی رو براشون صحیح کرده چی ُ نکرده
بد دو نفر رفتن پدر و مادرشون ُ برداشتن بردن اداره ، که چی ، ما همه درصدامون مث همه یکی با همین درصدا قبول شده ما نشدیم .بَد مصن یه چل پنجا نفری جم می شن
ببینن قضیه چیه و اینا
بَد یارو تو اداره میگه ببینم کارنامه ها رو ؟
کارنامه ها رو می دن درصدا رو نشون می دن بَد یارو

نگاشون می کنه ...
" خانوما ، اینایی که شما نشون می دین میانگین ِ درصد ِ استانه "
ینی تو زندگیم فقط یه شانس اگه آوردم این بوده که جز اون دو نفر نبودم ... مگه روشون می شد دیگه بیان مدرسه ؟!
* چن روز پیش عروسی دختر خالم بود ، تو یه تالاری. بد اومدیم بیرون داداشم گف " شما کادو دادین ؟! تو عوارضی ؟"
مامانم X-( ... چی گفتی ؟؟!
داداشم
بَد خاله ( که مادر عروس باشه) نمی دونس بنده خدا کی کادو ها رو گرفته و ای حرفا ، اومد بما گف " شما کجا کادو دادین ؟ من هرچی می گردم ... "
داداشم : ها خاله .. عوارضی رو میــ...؟
خاله :

X-(