- ارسالها
- 361
- امتیاز
- 8,155
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- خرم اباد
- سال فارغ التحصیلی
- 95
- رشته دانشگاه
- پزشکی
پاسخ : سوتیها
ایام محرم بود.بعد یکی از هم کلاسیامون لاک زده بود.ناظم مدرسمون بش گفته بود نباید لاک میزدی. اونم گفته :خانم دیشب عروسی بودیم یادم رفته باکشون کنم.
خانمه هم گفته بود از کی تا حالا محرما هم عروسی میگیرن مردم؟!
دیگه هم کلاسمون در کمال خجالت اومد تو کلاس
ایام محرم بود.بعد یکی از هم کلاسیامون لاک زده بود.ناظم مدرسمون بش گفته بود نباید لاک میزدی. اونم گفته :خانم دیشب عروسی بودیم یادم رفته باکشون کنم.
خانمه هم گفته بود از کی تا حالا محرما هم عروسی میگیرن مردم؟!
دیگه هم کلاسمون در کمال خجالت اومد تو کلاس


. لازم بذکره من وقتی یه پسر خیلی قد بلند میبینم کلا نگاش نمیکنم! بعد عجله که داشتم گفتم آقا ببخشید میرین کنار! دیدم هیچی نگفت و حرکت نکرد .
همینطور روبرو رو مینگریست... 








:-\
اخه معمولا ادم بی اعصابیه...من فقط رومو برگردوندم چایی رو برداشتم و داشتم منفجر میشدم که در رفتم از اونجا..
