• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

تیزهوشان قبول شدم!

  • شروع کننده موضوع hany
  • تاریخ شروع

Arash....arash

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
4
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1407
سلام
من بگم که کلا یه کتاب کمپلکس رو زدم اونم یه ماه تابستون فقط
روز آزمون بچه های پزی ما میگفتن این قبول نمیشه و ....🙄🙄دوستام رو میگفتن
خلاصه راستی قبل از جلسه آزمون من تازه فهمیدم سوالا ۱۲۰ تاست هییی جلسه آزمون بدون استرس شروع کردم و تا پایان دفترچه اول راضی نبودم ۵۰ تا سوال و به دفترچه دوم دل بستم ه اولین سوالاش رو درست و سوالات بعدیش رو یه لحظه اشتباه زدم که فهمیدم خداروشکر خدایا شکرت به همینجور که حل میکردم ۷ ۸ تا سوال آخر را نتونستم بزنم ولی برگه را دیر دادم و ۲ ۳ تا زدم از اون ها خلاصه با بغض بدی پیش مامانم رفتم و مامانم گفت شیری یا روباه گفتم خراب کردم با بغض و اینا بعدتر را خرید کردیم و خلاصه تا روز اعلام نتایج دق مرگ شدم وقتی تا ساعت ۱ بیدار بودم ولی نتایج نیامده بود گرفتمخوابیدم فردا چند بار با گوشی امتحان کردم نشدم ولی با لپتاب گیرد بابام اومد رمز لپتاب رو زد و من رفتم نتایج رو دیدم زده بود پذیرش جیغ زدم پریدم بغل بابام خواهر که قبول نشده بود براش ناراحت شدم و بعد به مامانم زنگ زدم و الکی کریه کردم و گفتم قبول نشدم و بعد گفتم قبول شدم بیچاره شوک شد😅😅
 

Taha_nori

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
8
نام مرکز سمپاد
شهید رجایی
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1406
ساعت تقریبا 10 شب 1 مرداد بود
(من همین امسال قبول شدم)
وارد سایت هیوا شدم دیدم زده
2 مرداد جواب ها میاد
تا 10 دیقه تو شوک بودم چون فکر میکردم ‌10مرداد میاد.
با خودم گفت امکان دار ساعت 1 شب بیاد. خلاصه تا ساعت 1 بیدار موندم. هرچی میرفتم تو سایت اعلام نتایج بالا نمیومد مامانم گفت بگیر بخواب فردا صبح میبینم. خلاصه به هزار بدبختی خوابید. تقریبا ساعت 3 شب بود که تشنم شده بود رفتم آب بخورم. وقتی آب خوردم با خودم گفتم برم سایت رو یه نگاه بندازم.بعدش رفتم تو سایت دیدم با رنگ سبز نوشته
پذیرش
داشتم از خوشحالی سکته می‌کرد داد زدم قبول شدم همه بیدار شدن و تا ساعت 5 صبح بیدار بودم
 

*100RA*

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,460
امتیاز
12,961
نام مرکز سمپاد
xy
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404
خودت رفتی تو سایت یا کسی بهت خبر داد؟ P:>
احساستون و عکسالعملتون اون لحظه چی بود؟ (;
عکسالعمل مامان باباتون؟ :D
من خودم دوستم بهم خبر داد :D :))
یه جورایی داشتم ذوق مرگ میشدم هی میپریدم بالا پاییین :)) :)) :))
مامان بابام اینجوری کردن: >:D<
یادش بخیر ... روز خیلی خوبی بود تو چشای مامانم اشک ذوق رو میدیدم خیلی خوشحال بودم
 

Zahra89

کاربر فعال
ارسال‌ها
22
امتیاز
141
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1408
وای من یادم میاد اصلا جدی درس نخونده بودم برادرمم که دوقلوییم همینطور ... نوسانی میخوندیم ‌‌.. بخاطر همین یه کم خیلی کم استرس داشتم ( کلا واسه این چیزا زیاد استرس نمیگیرم😅) بعد یه شایعه ایی گفته شد که نتایج ۲ مرداد میاد هیچکی باور نکرد چون معمولا نزدیکای ۱۵ هم میان نتایج ... انموقع ۱ مرداد بود با ۵ تا از خاله هام رفته بودیم تئاتر که خیلی حال داد... رفتیم بیرون یهوووووو به طور قطعی گفتن نتایج ساعت ۱۲ شب میادددد من یهوییی قلبم تیر کشید بابام خیلی حساس بود که قبول بشیم ( البته ازمون ازمایشی یامون افتضاحححححححح بودن ) ... ساعت ۱ شد سایت باز نشد رفتن خوابیدن منو برادرم رفتیم بالا پشت بوم لپ تاپ و بردیم اونجا اهنگ مورد علاقه منو از چارلی پوث گذاشتیم و روی خاک و گل نشستیم... همونجا خوابمون برد صب مامانم خودشو خالم با خواهرم رفته بودن بازار فقط منو برادرم موندیم بیدار شدیم رفتیم پایین سایت و باز کردیم دیدیم رمز عبور پاداد و میخواد که ما نمیدونستیم چیه .... خلاصه بعد کلی تلفن و اینا بابام سره جلسه کاریشون بود گف خودت برو مدرسه رمز و بیار بیا منم تو گرمای اهواز ساعت ۲ ظهر یک ساعت کامل بیرون بودم و اخرش مدرسه باز نبود... برگشتم و دیدم مدیرم گفته رو پرونده هاتون نوشتن 😐😑😑😑😑😑 ( اینقد دق خوردم... ۱ ساعت تو راه بودم تا توی خونه باشه ...))) رمزو زدم و درومد پذیرشششششش وقتی اینو دیدم یه پرش سه متری انجام دادم😂 برا برادرمم دیگه استرس نداشتم چون که من درومدم اونم درمیاد ولی رمزشو که داشتیم زدیمش ( بعد چند دقیقه از دیدن نتایج من ) و عدم پذیرش نوشته بود... اینقدر ضدحالللب بودددد........ تا یه هفته دعوا داشتیم.... هیق.. چه روزای خوبی بودن.. مامان بابام زیاد خوشحال نبودن چون بیشتر میخواستن برادرم قبول شه تا من چون که پسره... شادی خاصی از طرف خانواده ندیدم حتی تبریک نگفتن و اونجا فهمیدم که قبول نمیشدم هم براشون مهم نبود و هدف اصلیشون برادرم بود
 

桜の花

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
17
امتیاز
96
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین
شهر
خمینی شهر
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
بیوتکنولوژی
من وقتی دیدم قبول شدم عمرا باورم نمیشد. خیلیییم ناراحت شدم. من یه کلمه نخونده بودم هدفمم این بود برم الکی برگه رو پر کنم اما سر جلسه یه حس (حالا تو خوب بده قبول میشی نمیری) اومد سراغم و تموم تمرکزمو گذاشتم رو سوالا و خوب دادم. اما من نمیخواستم برم تیزهوشان. خیلی خیلی ناراحت بودم. چون من آسپرگرم و از تغییرات بدم میاد و مهم تر از اون ارتباط گرفتن با دنیای بیرون و دوست پیدا کردن برام یه معضل بسیاااار بزرگه. تموم تابستون بحث میکردم که نمیخوام برم ولی هیچ کس بهم اهمیت نداد. با این که اون سال خیلی سختی کشیدم و تقریبا دوسال طول کشید که تونستم ارتباط بگیرم و دوست پیدا کنم-که اونم به خاطر کرونا و مجازی شدن بود-اما خیلی خوشحالم که اون موقع مجبورم کردن برم. من خیلی از موفقیتایی که توی سال های اخیر داشتم از جمله کنکور و پیدا کردن هدف زندگیمو مدیون این مدارسم... کاش برای همه بودن و تبعیض نبود...
 

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,394
امتیاز
22,767
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
من خودم خواهرم رو ثبت‌نام کردم، و همه‌ی اطلاعات دستم بود. چند شب قبل از جواب‌ها رفتم بهش گفتم قبول نشدی :)) بچه سعی کرد خیلی سخت نگیره و کلا یه غمی تو چهره‌ش بود ☹️
چند روز بعد کله سحر مامانم اومد بیدارم کرد گفت جوابا اومده چک کن، چک کردیم دیدیم قبول شده 💃
و رفتیم با دست و سوت و جیغ و هورا بیدارش کردیم و اینا!
ولی خیلی حس خوبی بود، انگار قبولی خودم رو دیده بودم.
 

M.amin.ghorbani

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
15
نام مرکز سمپاد
دبیرستان شهید بهشتی2 دوره دوم
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
1404
از شانس من جوابا دیر اومد و سمپاد همش وقتشو به تعویق می انداخت😭.بالاخره آخرای مرداد اوایل شهریور جوابا اومد.ساعت9شب ولی انقد سایت شلوغ بود که نمی شد دید🥲.دیگه خوابیدیم به امید اینکه صب ببینیم😐.اما دلم تاب نیاورد و ساعت3صب پاشدم رفتم سایت نتایجو دیدم😎.یه شور عجیب تو دلم درست شد که دیگه فک کنم نزدیک بود سکته کنم😵.یه داد بلند زدم بعدش مامانم اومد ماچ بارانم کرد🤩و دیگه تا صب نخوابیدیم😜
 

SnnZ

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
5
امتیاز
317
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین ۲
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1400
ورودی هفتم بودم
خودم تو سایت دیدم و به مامان بابام گفتم و هممون درحالیکه باورمون نمیشد(من هیچ کلاسی نرفتم و مدرسمم دولتی عادی بود و هیچ تستی هم تا قبل از سر جلسه نزده بودم😂)خوشحال بودم
یکسال که گذشت فهمیدم چقد استرسی شدم
دوسال که گذشت فهمیدم چقد تک بعدی شدم
سه سال که گذشت فهمیدم چقد انزواطلب شدم
چارسال که گذشت فهمیدم چقد کمالگرا شدم
پنج سال که گذشت فهمیدم چقد افسرده شدم
شیش سال که گذشت فهمیدم کنکور چقد عذابه واسم و حاضر نمیشم با وجود زر زدنای بقیه(تلاش کن ،پس اگه نمیخوای سختی بکشی میخوای چیکار کنی،همکلاسیت پزشکی قبول شد،کنکور بده ولی یه ایران میدنش توام مث بقیه،خیلیا همینجا موفق شدن ورورورورور)
درآخرم فهمیدم چقد الکی نوجوونیمو خراب کردم تو جایی که جای بقیه بود ولی «جای من و طبیعت و زات من» نبود
درآخرم تو سال ۱۴۰۰ همش تموم شد
الانم فهمیدم مدارس تیزهوشان که بچه هارو از هم جدا کنن ،تقریبا فقط تو ایران وجود داره که خب باتوجه به نظام ک.شر آموزشی کشور،چیز قریب الوقوعی بود واسم
 

hypnos

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
736
امتیاز
11,437
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
انتظار...
۴ ساله شدنم مبارک ❤️‍🩹
خونه ی بابابزرگم بودیم
از یه ماه قبلش هر روز هفت بار سایت رو چک میکردم از استرس
بی کلاس اضافه و تست و از یه مدرسه ی عادی دولتی که فاجعه بود شرکت کرده بودم
القصه گفتن اون روز نتایج میان و از استرس داشتم پرپر میشدم
مامانم سایت رو باز کرد و با دیدن عبارت پذیرفته شده انقد جیغ زدم که خدا میدونه🥲
چند تا از دوستام قبول شده بودن و چند تا نه و خب برای من یه حس سوپرومن طوری ایجاد کرده بود که باید دنیا رو نجات بدم ...
دلم تنگ میشه برای اون خوشحالی و حس عالی بعدش .....
 

Mayvarg

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
470
امتیاز
4,343
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 6
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
من که اینقدر نا امید بودم ازش اصلا پیگیری نکردم
کلا دو ماه کار کرده بودم و هیچ
همینطوری پیامک تبلیغاتی واسه گوشی بابام اومد راجع به تیزهوشان
که میگفت با توجه به نتایج مناسب کسب شده توسط دانش آموز شما ...
رفتیم سایتو باز کردیم ، بعد دیدیم عه این ! در اومدم !
همین ... ! تموم شد 😂
شبم اصلا خوابم نمی برد
یادش بخیر چقدر مامانم خوشحال شده بود
 

arina

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
94
امتیاز
149
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
آزاد تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
داشتم به مامانم تو کار خونه کمک میکردم معلم کلاس تیزهوشان که میرفتم زنگ زد گفت قبول شدم.مامانم شروع کرد گریه کردن،منم تو شوک بودم
 

قار

کاربر فوق‌فعال
کنکوری 1403
ارسال‌ها
151
امتیاز
576
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۳
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1403
ورودی هفتم بودم منم
فاصله بین ازمون و نتایج رو اصلا یادم نمیاد
خانوادگی سایت رو باز کردیم: وضعیت قبولی: پذیرفته شده
نام مرکز: فرزانگان ۳
خودم یه جور خیلی رو اعصابی بی حس بودم و سکوت کردم 😂😂😂😂
مامانم گریه کرد بابامم بالا پایین پرید
همین
آهااا تو دوره ابتدایی چهار تا دوست بودیم تو یه مدرسه دولتی که هیچوقت حتی یبارم راجب سمپاد و تیزهوشان حرف نزده بودیم با هم، منکه اصن نمیدونستم چیه...
پنجم شیشم هم مدرسه هامون فرق میکرد. یکی دو سال بعد فهمیدم هر چهارتامون قبول شده بودیم. هر کی تو یه ناحیه😂
 

amirTT

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
468
امتیاز
2,348
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
-2
سرکلاس آنلاین مدرسه انرژی اتمی هفتم ( قبل از اعلام نتایج تیزهوشان یه ثبت نامی کردم که اگه قبول نشدم پس نیفتم! ) داشت خیلی پرطمطراق راجع به اهدافشون حرف میزدن که یهو یکی اومد تو چت نوشت بچها نتایجو دادن برا تیزهوشان!! همه رفتن لاگین کردن و اومدن مرکزشونو گفتن تو چت دلم برا سخنرانه سوخت که مبهوت مونده بود و با اکراه یه تبریکی گفت
 

daedalus

کاربر فعال
کنکوری 1403
ارسال‌ها
40
امتیاز
553
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1403
من تیزهوشان ششم به هفتم اون سالی بودم که ورودی یهو از دروس مدرسه تغییر کرد به استعداد تحلیلی؛ و من اصلا براش نخونده بودم. یه هفته قبل آزمون یه کتاب استعداد تحلیلی دانلود کردم چندتا تست زدم ببینم اصلا استعداد تحلیلی چی هست؛ و چون دیدم یکی از مباحث مورد علاقمه خیلی خوشنود شدم؛ بعد از آزمون هم راستش می‌دونستم که خوب دادم آزمونو. یادمه دوستم رفت ببینه نتایجو چون خودم بخاطر شلوغی سایت نتونسته بودم وارد بشم.
خود دوستم قبول نشده بود ولی خب من اولوین اولویتم رو قبول شده بودم؛ البته بعدها بخاطر شرایط مسیرش و ... هفتم تا نهم رو وارد تیزهوشان نشدم و نهم به دهم دوباره آزمون دادم و وارد شدم:).
ریکشن خانواده هم خیلی نرمال بود اینجوری که آفرین دخترم و تمام
 

god of teasing

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
577
امتیاز
3,710
نام مرکز سمپاد
تیمارستان فارابی
شهر
کلمه
سال فارغ التحصیلی
1404
استرنجر تینگز اخرین قسمتو دیدم
داستان های کوتاه احمد شاملو خوندم
برای خودم یه یادداشت نوشتم
اهنگhedonعزیزم رو ازsub urbanگوش دادم
کلللی چک کردم
خوابیدم
صبح بابام رفت اداره
و خواست اذیتمون کنه بگه نشدم
نمیدونست قلمچی نشون داده_
 

Mr.SinShin

کاربر فعال
کنکوری 1403
ارسال‌ها
33
امتیاز
506
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۸
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
حوصله اش نبود
دانشگاه
در انتظار...
رشته دانشگاه
انشالله مكانيك
خب خب خب!
طبق معمول من سال نهم رو تنبلي كردم بخصوص كه كلاسا ام آنلاين وضعيتا اصلا همه روهوا بودن ديگه و تقريبا همه ازم قطع اميد كرده بودن و خودمم اميد نداشتم و مامانمم خيلي شاكي كه اين همه هزينه كتاب شد و بعدا هيچ مدرسه اي نميپذيرتت و فنا ميري و دانشگاه اينا خدافظ و اينا! هي زنگ ميزد مدير راهنماييمون ميگفت يه دبيرستان معرفي كنيد اين گند زده من اميدي ندارم بهش و اينا🤦🏻‍♂️ مديرمونم بنده خدا هي ميگفت نه و فلان و اينا سينا درس خونه و معدلاش كه هميشه بيست بوده نگران نباشيد و اينا تا باور كن روز اعلام نتايج همين بود تازه هي ميگفت بخون لاقل دبیرستانتم بتونی نمونه قبول شي مثل سه سال راهنماییت از هيچي بهتره و آبروت نره و اينا كه هيچي ديگه دو سه روز مونده بود به امتحان نمونه فك كنم كه شانسي من رفتم يه سري بزنم به سايت و در اوج نااميدي و حالت نيمچه افسردگي گفتم يه ويدئو ام از اينكه قبول نشدم از خودم و حالم ضبط كنم كه عبرت بشه تا دانشگاه خوب بخونم (يعني در اين حدددد اصلا كلا اميد صفر وضعيت روحي داغون) و هيچي ديگه رفتم و ديدم بعله هموني كه ميخواستم قبول شدم ى زده پذيرش🤩 اولش فك كردم باگه يه چندباري رفرش كردم و ديدم نه جديه كه دست و پاك شل شد گريم گرفت🤦🏻‍♂️😅 رفتم بزور خودمو رسوندم با بعض به مامانم گفتم ديدي قبول شدم باورت ميشه كه بعلهههه خانوم قبول نميكرد ميگفت اشتباه شده😑 تا اينكه اومد بزور ديدو اونم يه نيم بعضي كرد و بغلم كرد گفت واقعا بهت افتخار ميكنم
( مامانم اينجوريه كه كلا هيچ وقت كارام به چشمش نميومد نمره هام اينا غير از اين يه مورد و عجيبش اينه تا خالا غير از همين قبوليم كه ميگفت نميشي هميشه حرفاش درست در مياد)
و مني كه برا اولين بار چنين واكنشب ازش ميديدم و خوشحاليش رو از درون حس كردم حسابي ذوق مرگ شدم و خب اونروز واقعا تا يه هفته اصلا عالي بود انگار بهشت بودم هي اين و اون زنگ ميزدن و از اين قربون صدقه ها(حالا باور كن نميشدما دهنم سرويس بود) و اصلا يه وضعي كه نگو😅😁

آخر آخر جالبيش اين بود كه مامان قبول نميكرد همچنان و هيچي ديگه به داييم گفتم بابا پاشو با ما بيا اين باورش نميشه يهو ديدي گفت الكي ثبت نامم نكردا🤦🏻‍♂️😂 و اومد و خلاصه رفتيم همه چي جور شد تا الان كه من اينجام و دارم ضجه براي سمپادي موندن و دانشگاه خفن قبول شدن ميزنم🫠
 

S.H.S

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
4
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بابل
سال فارغ التحصیلی
1405
وای اون روز بهترین روز زندگیم بود
من میدونستم قبول میشم ولی بازم خیلی ذوق کردم من نهم به دهم دادم
خلاصه که یکی از دوستام پیام داد نتیجه اومد و منم پریدم رفتم لپ تاپ روشن کردم و خلاصه رفتم تو سایتو دیدم بلهههههههه الویت اولم قبول شدممممممممممم البته الویت اولم بابل بود و الویت دوم بابلسر خالم بابلسر زندگی میکنه دلم میخواست برم تیزهوشان بابلسر ولی مامانم گفت کیفیت بابل بهتره و نزاشت برم (منی که کیفیت برام مهم نبودو میخواستم برم پیش خالم زندگی کنم)😁
 

آفرودیت

شاپرکی با شوق پرواز
ارسال‌ها
73
امتیاز
1,095
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
سال فارغ التحصیلی
04
دوستم پیامک داد زهرا سایت رو بچک نتایج اومده
خب تپش قلب گرفتم و نفسم بند اومده بود
وارد سایت شدم و نوشته بود پذیرش،ذوق زده شدم و خوشحال جیغ کشیدم،مامانمم کنارم بود از خوشحالی نمی‌دونست چکار کنه محکم بغلم کرد
به بابام زنگ زدم و خبر قبول شدنمو گفتم بابام تو ماشین بود فقط بوق میزد
 

مانی معین

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
2
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ناحیه1
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1405
سلام خوبی چی می خوری چیپس میخوری. هاهاها

پذیرششش
 
بالا