• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

قشنگ‌ترین بیت‌هایی که شنیدید

amir_

پوچه
کنکوری 1403
ارسال‌ها
405
امتیاز
5,985
نام مرکز سمپاد
(: 0
شهر
:)
سال فارغ التحصیلی
1403
لاله دیدم روی زیبا توام آمد بیاد
شعله دیدم سرکشی های توام آمد بیاد
سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند
روی و موی مجلس آرای توام آمد بیاد
بود لرزان شعله شمعی در آغوش نسیم
لرزش زلف سمنسای توام آمد بیاد
در چمن پروانه ای آمد ولی ننشسته رفت
با حریفان قهر بیجای تو ام آمد بیاد
رهی معیری​
این یکی مال رهی نیست


چشم چشم دو ابرو چشمای گریون بی سو
کمرم بند شکسته ان کمند گیسو
وقت باران همه ی پنجره ها میرقصند
باز کنید پنجره را باز هوا میخواهم
بی سبب نیست که من خیره به لبهای توام
فکر بی جا نکنید واژه ی ما میخواهم
مرز ما بیشتر از یک قدمی فاصله نیست
دو قدم راه بیا چونکه دوتا میخواهم
ما که سوختیم حداقل بند دل دیگر باش
من دلم خون غروب ا تو بخند و شاد باش
وصف حالم حال و حول خودزنیست این روزها
شاهدن ولاه سخت است حال من این روزها
دل به دریا زدی گِل بازی میکرد کشتی من
کم غنی نیست دل ببارد واسه تو مشتیه من
کودکی ده ساله بودم میشنیدم از پرنده
عشق میرود در این دنیا مثل آب رونده
روز مرگم نگذارید بیاید مادرم
ترسم اینه بشکند بازم تمام باورم
روز مرگم وسط سینه ی من چاک زنید
اندرون دل من یک قلمه تاک زنید
گم شدم در این شبه سنگی مرا پیدا کنید
از خیابان های دلتنگی مرا پیدا کنید
وقتی تنها میشوم با خنده یادت میکنم
سخت است میدانم یک روز عادت میکنم
بی سبب نیست که در مزرعه ات میمانم
عاشقی ساده ای از جنسه شما میخواهم
اِی آرامش قلبه خسته ی من برگرد
آی درمان دله شکسته ی من برگرد
های وضعیته حال ساده ی من خوش نیست
با توام قسمتی از گذشته ی من برگرد
بعد از تو دگر عشق حرام است بر من
رفتم که دگر تو را فراموش کنم
رفتم که به در کنم خیالت از سر
هرگز نه دگر هوای آغوش کنم
یک عمر برای دیدن روت کم است
وقتی بِروی همدم من باز غم است
تاریکیِ شبها به هیچ کسی رحمی نکرد
اگه خورشید نباشد کمر ماه خم است
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,759
امتیاز
40,676
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
ای گل، تو ز جمعیت گلزار، چه دیدی
جز سرزنش و بد سری خار، چه دیدی
ای لعل دل افروز، تو با اینهمه پرتو
جز مشتری سفله، ببازار چه دیدی
رفتی به چمن، لیک قفس گشت نصیبت
غیر از قفس، ای مرغ گرفتار، چه دیدی
 

...Maryam...

مرمرائیسم:)
ارسال‌ها
128
امتیاز
2,760
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر لبخند:)
سال فارغ التحصیلی
1400
یک روز می آیی که من دیگر دچارت نیستم، از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم.

افشین یداللهی

چقدر قشنگ نتیجه دیر رسیدنو وصف کرده:)
 

هـــدا

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
494
امتیاز
10,403
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تربت جام
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
هنر تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را

او که هرگز نتوان یافت همانندش را



منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد

غزل و عاطفه و روح هنرمندش را



از رقیبان کمین کرده عقب می ماند

هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را



مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر

هر که تعریف کند خواب خوشایندش را

...

مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد

مادرم تاب ندارد غم فرزندش را



عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو

به تو اصرار نکرده است فرایندش را



قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت

مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را



حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید

بفرستند رفیقان به تو این بندش را :


منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر

لای موهای تو گم کرد خداوندش را



کاظم بهمنی
 

N.S.D

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
173
امتیاز
1,414
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1403
دلواپس گذشته مباش و غمت مباد
من سال هاست هیچ نمی آورم به یاد

بی اعتنا شدم به جهان، بی تو آنچنان
کز دیدن تو نیز نه غمگین شوم نه شاد

رسم این مگر نبود که گر آتشم زنی
خاکستر مرا نسپاری به دست باد

گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن
نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد

این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست
خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد =)
 

مجهولツ

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
506
امتیاز
4,848
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یه جای دور ...!
سال فارغ التحصیلی
1401
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران!
رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران:)
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران ¡
مولانا
#غبار_روبی_تاپیک_ها
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,759
امتیاز
40,676
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم

تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم

خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام
جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم

منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم

پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم

عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم

هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم

سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم

تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم

تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم

از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر
شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم

خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت
شهریارا چه کنم لعلم و والا گهرم
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,432
امتیاز
8,553
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
مرا ببوس:

اين ترانه از معروف ترين ترانه هاى سياسى اجتماعى قبل از انقلاب و زمان حكومت شاه بود.شاعرش نامعلومه اما مثل اينكه يكى از افسران حزب توده اون رو در اخرين شب زندگيش (قبل از اينكه فردا صبح تيرباران بشه)در شكنجه گاه معروف "حمام"سروده.در حدود اوايل دهه سى.

مرا ببوس، مرا ببوس

برای آخرین بار، تو را خدا نگهدار که می‌روم به سوی سرنوشت

بهار ما گذشته، گذشته‌ها گذشته، منم به جستجوی سرنوشت

در میان طوفان هم پیمان با قایقران‌ها

گذشته از جان باید بگذشت از توفان‌ها

به نیمه شب‌ها دارم با یارم پیمان‌ها

که بر فروزم آتش‌ها در کوهستان‌ها

شب سیه سفر کنم، ز تیره ره گذر کنم

نگر تو ای گل من، سرشک غم بدامن، برای من میفکن

دختر زیبا امشب بر تو مهمانم، در پیش تو می‌مانم، تا لب بگذاری بر لب من

دختر زیبا از برق نگاه تو، اشک بی گناه تو، روشن سازد یک امشب من

ستاره مرد سپیده دم، چو یک فرشته یارم، نهاده دیده برهم،

میان پرنیان غنوده بود.

در آخرین نگاهش نگاه بی گناهش، سرود واپسین سروده بود.

بین که من از این پس دل در راه دیگر دارم.

به راه دیگر شوری دیگر در سر دارم

به صبح روشن باید از آن دل بردارم، که عهد خونین با صبحی

روشن‌تر دارم…‌ها

مرا ببوس

این بوسه وداع

بوی خون می‌دهد
 

Sarvenaz_H

کاربر فعال
ارسال‌ها
71
امتیاز
844
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پیش تو بسی از همه کس خوارترم من
زان روی که از جمله گرفتارترم من

روزی که نماند دگری بر سر کویت
دانی که ز اغیار وفادارترم من

بر بی کسی من نگر و چارهٔ من کن
زان کز همه کس بی کس و بی‌یارترم من

بیداد کنی پیشه و چون از تو کنم داد
زارم بکشی کز که ستمکارترم من

وحشی به طبیب من بیچاره که گوید
کامروز ز دیروز بسی زارترم من
 

Lushato

لنگر انداخته
کنکوری 1403
ارسال‌ها
2,894
امتیاز
22,492
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
دیگر این خاصیت مردار است
عمر مردار خوران بسیار است
گند و مردار بهین درمان است
چاره‌ی رنج تو زان آسان است
پرویز ناتل خانلری - عقاب
 

DLF

Beyond
ارسال‌ها
303
امتیاز
6,287
نام مرکز سمپاد
Farzanegan.
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
مدال المپیاد
eror404 :)
دانشگاه
not yet
شمعم ز دم سرد خسان باک ندارم
خورشید ز صرصر نکند هیچ محابا
 

Parsa.te

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
15
امتیاز
40
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شاهرود و گرمسار
سال فارغ التحصیلی
1401
بــــبار ای ابر بهار
بــــبار ای ابر بهار
بــــبار ای ابر بهار با دلُم به هوای زلف یار
بــــبار ای ابر بهار با دلُم به هوای زلف یار
داد و بیداد از این روزگـار
داد و بیداد از این روزگـار
داد و بیداد از این روزگـار
ماهو دادن به شب های تار
ای بارون
ماهو دادن به شب های تار
ای بارون
ای بارون، ای بارون
ماهو دادن به شب های تار، ای بارون
بر کوه و دشت و هامون ببار، ای بارون...
 

...Maryam...

مرمرائیسم:)
ارسال‌ها
128
امتیاز
2,760
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر لبخند:)
سال فارغ التحصیلی
1400
‏خواهم که به خلوت کده ای از همه دور ،
‏من باشم و من باشم و من باشم و من.‌‌‌‌‌‌.

اخوان ثالث~.~
 

..زهرا..

محب الرقیه (سلام الله علیها)
ارسال‌ها
217
امتیاز
2,198
نام مرکز سمپاد
فرز III
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
95
ای در دل و جان من نشسته
یک حال ، دو جای چون نشینی؟
 

baharekh

در جستجوی خوشحالی
ارسال‌ها
38
امتیاز
1,206
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
---
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
ای کاش بود.نبودنش هم عیب نداره
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
آنچه جان کند تنم عمر حسابش کردم
(فرخی یزدی)
 

maleck :)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,442
امتیاز
31,662
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه گیلان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
کز دست غم خلاص من آنجا مگر شود

حافظ
 

Kadeowf

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
10
امتیاز
-2
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 1
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1404
آنکس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند
 

.:یاسمن:.

کاربر فعال
ارسال‌ها
60
امتیاز
1,242
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
1401
می‌افتم و می‌خیزم چون یاسمن از مستی
می‌غلطم در میدان چون گوی از آن چوگان

مولانا
 

Chandler.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
655
امتیاز
18,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سیرجان
سال فارغ التحصیلی
1400
یاد می‌داری که با من جنگ در سر داشتی
رای رای توست خواهی جنگ خواهی آشتی

نیک بد کردی شکستن عهد یار مهربان
این بتر کردی که بد کردی و نیک انگاشتی

دوستان دشمن گرفتن هرگزت عادت نبود
جز در این نوبت که دشمن دوست می‌پنداشتی

خاطرم نگذاشت یک ساعت که بدمهری کنم
گر چه دانستم که پاک از خاطرم بگذاشتی

همچنانت ناخن رنگین گواهی می‌دهد
بر سرانگشتان که در خون عزیزان داشتی

تا تو برگشتی نیامد هیچ خلق اندر نظر
کز خیالت شحنه‌ای بر ناظرم بگماشتی

هر چه خواهی کن که ما را با تو روی جنگ نیست
سر نهادن به در آن موضع که تیغ افراشتی
#سعدی
 

DLF

Beyond
ارسال‌ها
303
امتیاز
6,287
نام مرکز سمپاد
Farzanegan.
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
مدال المپیاد
eror404 :)
دانشگاه
not yet
اگر رفت و اثار خیرش نماند
نشاید پس از مرگش الحمد خواند
 
بالا