قشنگ‌ترین بیت‌هایی که شنیدید

[Asaliiiii]

در نومیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد

زندگی آب روانی است، روان می گذرد
هر چه تقدیر من و توست، همان می گذرد

دوستت داشتم
دوستت دارم
و دوستت خواهم داشت
از آن دوستت دارم‌ ها
که کسی نمی‌ داند
که کسی نمی‌ تواند
که کسی بلد نیست

 

[هور]

بی همگان به سر شود بی تو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
دیده ی عقل مست تو چرخه ی چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بی تو به سر نمیشود...

مولانا

 

[رعـنـا]

تو را گم می كنم هر روز
و "پیدا" می كنم هر شب؛
بدین سان خواب ها را،
با تو زیبا می كنم هر شب...!

 

[..Mehrab..]

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
کاظم بهمنی

 

[Asaliiiii]

د‌ل های ما که به هم نزدیک باشن
دیگر چه فرقی می کند
که کجای این جهان باشیم
دور باش اما نزدیک
من از نزدیک بودن‌های دور می‌ترسم

 

[Asaliiiii]

شبی در محفلی با آه و سوزی
شنیدستم که پیر پاره دوزی

چنین می گفت با سوز و گدازی
گِلی خوشبوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم

گرفتم آن گِل و کردم خمیری
خمیری نرم نیکو چون حریری

معطر بود و خوب و دلپذیری
بدو گفتم که مشکی یا عبیری

که از بوی دلاویز تو مستم

همه گِل های عالم آزمودم
ندیدم چون تو و عبرت نمودم

پو گِل بشنید این گفت و شنودم
بگفتا من گِلی ناچیز بودم

و لیکن مدتی با گُل نشستم
گُل اندر زیر پا گسترده پر کرد
مرا با همنشینی مفتخر کرد

چو عمرم مدتی با گُل گذر کرد
کمال همنشین در من اثر کرد

و گر نه من همان خاکم که هستم

 

[Asaliiiii]

امروز بیشتر از دیروز دوستت می‌دارم …
و فردا بیشتر از امروز!
و این ضعف من نیست قدرت توست!

 

[هور]

هر کجا عشق آید و ساکن شود
هر چه ناممکن بود ممکن شود

مولانا

 

[Asaliiiii]

شخصی همه شب بر سر بیمار گریست
چون صبح شد او بمرد و بیمار بزیست

 

[Asaliiiii]

عشق را نمی توان شرح داد
بدون هیچ شکل و فرمی ست
عشق جسم نیست

عشق وارد زندگی مان می شود
درست از لحظه ای که متولد می شویم
از گهواره تا گور
عشق درون همه هست

عشق مانند یک شمع می سوزد
گاهی سوسو می زند و به لرزه می افتد اما هرگز نمی میرد

عشق می تواند تو را تهی کند
عشق می تواند تو را کامل کند
عشق می تواند تو را بسازد یا بشکند
عشق در روح توست

عشق در قلب توست
عشق در فکر توست
عشق جهانیست
و تمام جهان را احاطه کرده ست
مهم نیست کجا باشی
عشق زبانی همگانیست

عشق پیرامون توست
نمی توانی آن را ببینی یا لمس کنی
اما عشق در همه جا هست

 

[رعـنـا]

ما مشق غم عشق تورا خوش ننوشتیم
اما تو بکش خط به خطای همه ی ما

 

[هور]

گفتی از تو بگسلم دریغ و درد
رشته ی وفا مگر گسستنی ست؟
بگسلم ز خویش و از تو نگسلم
عهد عاشقان مگر شکستنی ست؟

فروغ

 

[Lady Macbeth]

ای گوهر خدایی آیینه معانی
هر دم ز تاب رویت بر عرش ارمغانی (مولانا)

 

[lyamyy]

دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
وحشی

 

[Asaliiiii]

قلب من را در
عمیق ترین اقیانوس ها
مرتفع ترین کوه ها
و بلندترین درخت ها
خواهی یافت
من عاشق خورشیدم
و عاشق هر ستاره ای که در آسمان هاست
و عاشق این جهان زیبا

 

[Asaliiiii]

خوش باش دمی که زندگانی اینست

خیام

 

[رعـنـا]

بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سرآید...

 

[lyamyy]

‌

غم در دلِ تنگِ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غمِ دل بتوانْ گفت...

حافظ

 

[Asaliiiii]

اندر دل من
درون و بیرون
همه اوست

 

[..Mehrab..]

با آن که دلم از غم هجرت خونست
شادی به غم توام ز غم افزونست
اندیشه کنم هر شب و گویم یا رب
هجرانش چنینست، وصالش چونست؟
رودکی