آیا سیگار یک معیاره؟

تا وقتی که با هم هیچ ارتباطی نداشته باشیم به نظرم اوکیه و هر شخص در خفا بدون اینکه به بقیه آسیب بزنه هر کاری دوست داره بکنه. به ما چه اصلا.
از زمانی که کوچیک ترین برخوردی با همدیگه داریم (مثل اینکه تو یه ماشین نشستیم و یا اینکه صرفا در یک محیط عمومی حضور داریم و دود سیگارش به من میخوره) ما در قبال همدیگه مسئولیم. یعنی هم من و هم اون باید ملاک آسایش همدیگه رو بدونیم. مثلا حواسش باشه که دود سیگارش زیاد به بقیه افراد نخوره یا اینکه بره توی جاهای مخصوص این کار.
وقتی که ارتباطات نزدیکتر میشه، این مسئولیت ها هم بیشتر میشه. مثلا من به عنوان یک عضو خانواده یا یک دوست سیگاری، باید در درجه اول مراقب باشم که زندگی دیگران رو تحت تاثیر آنچنانی قرار نده. مثلا یهو به خاطر نداشتن سیگار و عصبانی بودن نرم بچه ام رو بزنم یا اینکه دوستم رو به زور به سیگار دعوت نکنم.
وقتی این ارتباط به اوج خودش میرسه و میشه شریک زندگی، به نظرم نه تنها سیگار بلکه تمام نکات زندگی اون فرد مهمه. و فرد مقابل حق این رو داره که بگه من از آدم سیگاری خوشم میاد یا نمیاد و تو برای اینکه شریک زندگی من باشی میتونی سیگاری باشی یا نمیتونی. و این اصلا نیازی به استدلال و دلیل نداره. به هر حال هر کس حق داره که شریک زندگیش رو انتخاب کنه.
 
نمیخوام یک عادت مثل سیگار ، روی تصورم از همه‌ی شخصیت افراد تاثیر بزاره
اتفاقا با توجه به معیار های شخصی خیلی از عادات میتونن تاثیر به شدت زیادی روی همه‌ی شخصیت یک فرد بذارن.
که کاملا به معیار های فردی ربط داره.
راستش رو بخوای به نظرم ادم هایی که فاکتور های صفر و یکی دارن واقعا بچگانه فکر میکنن( بر نخوره به اعضای سایت) .. البته تا حدی.. شاید یکی دو تاش مسئله ای نباشه..
5 تا فاکتور اینجوری داشته باشی تقریبا هیچ انتخابی در هیچ زمینه ای نمیتونی بکنی. ادم باید طیف در نظر بگیره
انتخاب صفر و یکی اتفاقا مرز های اساسی رو نشون میده.
مثلا اینکه پارتنرت ترنس باشه یا نه، یکی از انتخاب های صفر و یکیه که مرز بندی های اساسی رو نشون میده.
 
آیا برای شما توی هر سطح از ارتباط(هم نوع یا غیر) سیگار میتونه عاملی باشه که بخواید در نظرش بگیرید یا نه؟

رد فلگتون هست یا نه؟
بیگ رد فلگ! قطعا عامل مهمی هست در انتخاب ادمایی که قراره باهاشون ارتباط داشته باشم ....محیطی که توش بزرگ شدم مخالف سرسخت ابن موضوع بودن و این یک حس تنفری نسبت به نیکوتین( و هر ماده اعتیاد اوری ) رو در من ایجاد کرده
جدا از حس شخصی ....ادمی که سلامتی خودش براش اولویت نیست قطعا سلامتی پارتنر و اطرافیانش هم براش مهم نیست
شخصی که براش مهم نباشه سیگار میکشه کنارش یه بدبخت بی نوایی که آسم داره از شدت سرفه خفه میشه قطعا رد فلگه ... معیاره برای من ...چون کسی که کنارم سیگار میکشه باعث میشه ساعت ها اذیت شم و سرفه کنم .....
درسته یه چیزایی به خود شخص بر میگرده اما به قول دوستی در سطح ارتباطات با اشخاص دیگه ۵۰ درصد محیط رو تو و تصمیماتت دارین پوشش میدین ...اگه تو تصمیم غلطی بگیری هرچند اسیبش برای خودت بیشتره اما خواه و ناخواه روی اطرافیانت هم داری اثر میزاری ...
 
این حرف خیلی کلی هست ولی فردی که سیگار میکشه معمولاً دوستان سیگاری داره چون عوامل آزاردهنده سیگار برای خودشون احساس نمی‌شه و خب مثلاً ممکنه باهاش رودرواسی داشته باشی و نمیشه از دوستت بخوای وقتی با تو هست سیگار نکشه و دیگه بالاخره وقتی کسی رو دوست داشته باشی عیب هاشم قبول میکنی
ولی اگه بگیم معیار بله برای من تقریبا معیار محسوب میشه چون اغلب افرادی که سیگار رو میگن مگه چیه؟ کلی چیز های دیگه که برای من خط قرمزه رو میگن مگه چیه؟ و من ناخودآگاه سمت اونها نمیرم چون میدونم با هم تفاهم نخواهیم داشت
و « تقریبا » هم بخاطر این بود مه همیشه استثنا هست و همه مثل هم نیستند.
 
قبلا خیلی ردفلگ بزرگی بود برام. رفته رفته دیدم به عنوان یه معیار مستقل، خیلی چیز تاثیرگذاری نیست که آدما رو باهاش تایید یا کنسل کنم.
الانم برام مهم نیست.
 
حالا من ی چیزی رو اضافه کنم
مامان من تو دوازده سالگی پدرشو از دست داد .
چون بابابزرگم سیگاری بود و آسم گرفت .
صد درصد این قضیه سر روحیه مامان بزرگم تاثیر بدی گذاشته ...
یکی از آشنا ها سیگار می کشید و ظاهرا هم که نه خودش نه خانوادش بیماری خاصی نداشتن
موقع کرونا ی درصد بالایی از ریه هاش درگیر شد ...
اند گس وات ؟ خانمشم همین طور!
من به شخصه سعی می کنم تو این مسئله منطق رو به احساس ترجیح بدم
حالا هر کی ی نظری داره ...
 
انتخاب صفر و یکی اتفاقا مرز های اساسی رو نشون میده.
مثلا اینکه پارتنرت ترنس باشه یا نه، یکی از انتخاب های صفر و یکیه که مرز بندی های اساسی رو نشون میده.
گفتم که. یک سری موارد محدود میشه اینکار رو کرد. تعدادش از حدی بالاتر بره باگ میخوری.
بعد هم چیزی مثل ترنس بودن خیلی مسئله ی عمقی ایه. اصلا قابل مقایسه با غالب فاکتور های سطحی نیست
 
  • دابل‌لایک
امتیازات: Sina
صرفا جهت اطلاع:
میزان نیکوتین سیگار ها با هم فرق می کنه.یکی که ممکنه یه سیگار سبک رو روزی یه بسته بکشه میزان اعتیادش به نیکوتین برابر اونی باشه که روزی یه نخ می کشه.
نمیدونستم

ممنونمم
 
نه خب قطعا اونی که با فرض سیگار برابر(نمیدونستم فرق دارن) بیشتر میکشه یعنی درگیریش و اسیب و عوارض بیشتری هم برای خودش هم برای تو به همراه داره

ولی خب کلا چیز خوشایندی نیست تو دوستی و هر چیزی که بگید
منطقا هر میزان ماده اعتیاد اور معتادت میکنه.
صرفا بحث طیف داشتنه.. نمیشه همه ی این اشخاص رو به یک چشم نگاه کرد. پس نمیشه صفر و یکی در نظر گرفت
 
حس میکنیم یه چیزی جاش اینجاست که بگم .... تا حد امکان سیگار و قلیان رو استفاده نکنید خیلی سریع وابستگی میاره به خاطر جهش سریع سطح هورمون ها توی بدن... اگر ادیکت هستید و استفاده میکنید حتما ترک کنید خصوصا قلیان رو که هزار برابر بدتر از سیگاره....چون بعد از ژنتیک ریسک فاکتور بعدی برای کنسر سیگار و قلیان هستش ...علاوه بر بیماری های ریوی و نهایتا بیماری های قلبی ممکنه سرطان بگیرین ... سلامتی خیلی مهمه ...اینو تا وقتی درگیر بیمارستان نشید درک‌ نمی‌کنید... از دست دادنش غیر قابله جبرانه ....
 
صرفا جهت اطلاع:
میزان نیکوتین سیگار ها با هم فرق می کنه.یکی که ممکنه یه سیگار سبک رو روزی یه بسته بکشه میزان اعتیادش به نیکوتین برابر اونی باشه که روزی یه نخ می کشه.
دیگه خیلی اغراق آمیز شد
مگه بخواید روزی یه نخ سیگار برگ کوبایی رو با میلانو توت فرنگی مقایسه کنین که صادق باشه
 
اگر توی ارتباط با یه فرد سیگاری مشکلتون رفتار خودتخریب گرانه است که شما با طیف گسترده ای از مردم از اونی که قلیون می کشه تا اونیکه حتی غذا زیاد می خوره هم نباید ارتباط نزدیک داشته باشید.
اگر مشکلتون بوی سیگاره،که این برمی گرده به بهداشت شخصی شخص و با ملاحظه بودنش که جلوتون رعایت کنه که نکشه.
اگر مشکلتون اینه که بهتون تعارف می کنن(من با این یه مورد برخورد نزدیکی حقیقتا نداشتم) خب بگین نه.اگرم کنسلتون می کنن که خب دوستی و ارتباط نزدیکی آلردی بینتون وجود نداشته و خب به نظرم این آدما برای حتی حرف زدنم نمی ارزن.

شما اینو در نظر بگیرید به خیلی از دلایل اکثر آدم ها روش درستی واسه تخلیه هیجان ندارن و سیگار در دسترس ترین راهه برای این قضیه.نه که بخوام توجیه کنم .می خوام درک کنین شرایطو.
از طرفی به نظرم آدم باید توی روابط انعطاف داشته باشه.اگر خیلی چیزای دیگش به یه آدمی می خوره سعی کنه بیخیال اون چیزایی که نمی خوره بشه.
من از سیگار خوشم نمیاد در حالیکه یکی از نزدیک ترین دوستام سیگاریه.بارها شده نسخ بوده و نیاز به سیگار کشیدن داشته.دوتایی رفتیم یه گوشه ای من چایی نباتمو گرفتم خوردم اونم سیگارشو می کشید.
هزاران کاپل دیدم که زنه حالش از سیگار بهم می خورده و مرده سیگاری بوده و جلوی زنش رعایت می کرده.
به نظرم اگر دوتا آدم دوست دارن همو (چه رمانتیک چه غیر رمانتیک) سیگاری بودن و نبودن نباید باعث بشه باهم تایم نگذرونن.
 
برای جمع و دور همی ها و خوش گذرونی قطعا ادم دلش نمیخواد با یه ادم سوبر باشه ولی وقتی که بخوام از برآیند زندگیم لذت ببرم و نقطه های خوبش برام چت بودن نباشه من قطعا سبک زندگی سالم و تغذیه درست و ورزش رو انتخاب میکنم و تقریبا چند وقتیه دارمش و خوشحالم
پیشنهادی که میکنم اینه که به هیچ عنوان چون اکثرا میبینم کنکور 404 این و هنوز وارد دانشگاه نشدین سعی کنید هر چقدر شرایط زندگیتون سخت شد سمت ادمای سیگاری نرین چون مثل باطلاق میمونه که بهبودی درش نیست این به نظرم بدترین رد فلگشونه
اینکه هر روز بگی زندگی داغونه و ازین بدتر هم نمیشه پس بزار دو روز خوش باشم و 20 سال ناخوش و بعدشم از مریضی بمیرم
کسی که همچین حسی رو منتقل نمیکنه من سیگاری نمیدونم و ممکنه سیگار هم بکشه و زندگیشم کنترل داشته باشه اون صرفا بحث سلامتیشه که به خودش مربوطه
 
Back
بالا