در فکر تو ام
دلم داغان
دستم داغان
دهانم داغان
چشمم داغان
روزم را با فحش دادن تو پاگشا میکنم
هر برقی که میرود وسایلم نیم سوز میشوند
یاد وعده هایت کوران میکند
از حرصم ننه ات را صدا میزنم
لیوان در دستم هزار تکه میشود
کاش من همه بودم، با همه ماتحت ها تورا قهوه ای میکردم
کفش های همسایه را به پا کرده ام
دوباره عازم اداره ام
زندگی باتو بدتر از مرگ همین حالاست
-ستاد مبارزه و پخش اکستازی و دخانیات