• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات ورزشی!

ارسال‌ها
446
امتیاز
663
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 2
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
98
دانشگاه
علوم پزشکی زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات ورزشی!

من پارسال توی یه مسابقه اسکیت شرکت داشتم وتوی اون تیممون اول شد از مدرسمون بعید بود که همچین چیزی بشه =)) =))
 

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,207
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
پاسخ : خاطرات ورزشی!

من واليباليستم نزديك 9 سالم هست ك واليبال كار ميكنم البته نه خيلي حرفه اي! با اين حال هنوز نتونستم تو واليبال مقام بيارم چون واليبال بازيه تيميه بردن توش كمي دشوار! ولي مدال نقره تيمي تو ورزش هاي همگاني مدارس و مدال برنز رشته دارت رو تا الان تونستم بدست بيارم!:-)
 

ayda tak

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
201
امتیاز
1,348
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5
شهر
تهران
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی دریا-کشتی سازی
پاسخ : خاطرات ورزشی!

کاراته
اولین مسابقه کشوری بود که شرکت میکردم توی بابلسر بود.دومین بازیم بود توی کومیته ، من فک کن قدم کوتاه . یارو اومد جلوم بندر عباسی بود قدو نگامیکردی! بعد رفتیم تو زمین فک کن من خم شدم به نشون احترام طرف خم نشد :D
خلاصه دقیق یادم نمیاد فقط یه دونه زدم تو دماغش خورد باپا ! خون اومد . دوباره زدم خون اومد :)) هی اخطارو اینا . ولی حال کردم طرف دماغش ناقص بود هی میزدم خون میومد.باختم آخرشم
 

لنگه کفش

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
206
امتیاز
1,018
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
کرمان
پاسخ : خاطرات ورزشی!

سال اول دبیرستان بودم بسکت کارمیکردم
گوشه ی زمین داشتم بادوستم حرف میزدم ی دفه توپ بسکت خوردتوسرم اونم باچه ضربه ای ...
که ازپشت افتادم ویه چندلحظه بیهوش بودم 8->
همه خیلی وحششت کرده بودن
:D
 

MehrnaZz

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
359
امتیاز
3,036
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
زاهدان
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
مرحله 1 ریاضی
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : خاطرات ورزشی!

پارسال نزدیک مسابقات لیگ بود مربیمون یکی از بازیکناشُ تعویض کرد منو برد تو زمین!
خودشم تو زمین بود، منو مربیمونو و یکی دیگه از بچها اومدیم زیر حلقه ریباند کنیم به طور کاملا اتفاقی مشت بنده محکم خورد تو فک مربیمون! ^#^ X_Xاونجا بود که کل سالن با همچین حالتی [-( [-( منو نگاه میکردن! :D
 

NiXi

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
137
امتیاز
534
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
آمل
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
روزی روزگاری زیست..
دانشگاه
بابل
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات ورزشی!

هی...بچه بودم پسر خاله و دختر خالم انواع و اقسام مشتا رو بهم یا دادن و برای تفریح همدیگه رو می زدیمو انواع فن رو هم پیاده می کردیم( که منم به خیلیا یادشون دادم و جنبه شو نداشتن زدن مردمو شت وپت کردن) :D وقتی برگشتم تهران رفتم کلاس کاراته ثبت نام کردم، کارمم بد نبود، اما یادمه امتجان برای گرفتن کمربند بود، به خاطر خداوند لک لک ها را دوست دارد نرفتم...(چیه خوب؟ 6،7 سالم بود)
دو سال بعد رفتم شنا یاد گرفتم، رفتم تو استخر با دوستم خداحافظی کنم دستمو از لبه ی دیواره برداشتم فشار آب منو برد تو دو متری...نزدیک بود غرق شم که نجاتم دادن :D الانم تقریبا شنا رو تموم کردم،تنها ورزشیه که کارم توش عالیه...
دو سال پیش مسابقه ی والیبال بود ، توپ از زمین بیرون رفت،یکی از بچه ها که عینکی بودو وعینکشو برداشته بود رفت توپ رو بیاره ، میله ی تور رو ندید با دماغ خورد بهش و پخش زمین شد،آغا خون میومدا! حالا مربیمون به من گیر میده بیا کمک کن ردیفش کنیم...آخه من به کی بگم خون ترسی دارم؟ همه دورو بریا بهم می خندیدن....
 

mohamad4040

کاربر فعال
ارسال‌ها
35
امتیاز
30
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی کرمانشاه
شهر
کرمانشاه
پاسخ : خاطرات ورزشی!

اخ گفتین خاطرات ورزشی من از مسابقات ورزشی خاطره زیاد دارم. مثلایک سال گفتن فقط تو دو رشته می تونین شرکت کنین.منم گفتم فوتبال و والیبال شرکت کنم.اول باید مدرسه مسابقه انتخابی بین کلاس ها می ذاشت.گذاشت.برای تیم والیبال و فوتبال مون هم خودم لباس خریدم.(بعد پولشو گرفتم)برای تیم والیبال لباس تیم ملی ایران برای تیم فوتبال هم لباس سوم رئال هستش سیاهه روش عکس اژدها است اونو گرفتم اقا تو هردو کلاس ما اول شد تو هردو من بهترین بازیکن شدم. نا گفته نماند بهترین بازیکن از نظر کلی و بهترین امتیاز اور والیبال با 66 امتیاز و بهترین گل زن تو فوتبال با 14 گل و بهترین بازیکن از نظر کلی شدم. بعد رفتیم ناحیه بازم دقیقا همین اتفاق ها افتاد منتها من یکم تو فوتبال کم گل زدم شد11 گل اقای گل شدم اما تو والیبال با 75 امتیاز امتیاز اورترین بازم بهترین بازیکن تو هردو شدم تو استانی ام بهترین بازیکن شدم اما تو کشوری از گروه هم تو هیچ کدام صعود نکردیم
 

hanita.ard

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,832
امتیاز
25,977
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
....
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
قزوین
رشته دانشگاه
شیمی محض
من بسکتبال بازی میکنم
اکثر کسایی که میومدن بسکتبال بالاز نوزده سال داشتن
یه بار مسابقه بود
یکی از دوستان تیم مقابل وقتی دفاع رفت سمتش توپو پاس داد من اون وسط مسطا بودم توپو گرفتم
بعد یهو شلوغ شد بازی همه داشتیم میرفتیم سمت حلقه مقابل رسیدم اونجا یهو دیدم دوتا فوروارد تیم مقابل دارن میان برای دفاع از دو سمت مختلف غزل از چپ مینا از راست تا صورتمو برگردوندم دیدم المه هم ک سانتر بود داشت از جلوم میومد اینا خیلییی تند دوییدن منم هنگ کردم سریع اومدم شوت کنم توپو دستمو بردم بالا اول مینا پرید بعد المه بعد غزل س تایی افتادن رو هم منم همچنان دستم تو هوا بود و توپو شوت نکرده بودم
ی نگاه ب اینا کردم توپو انداختم تو حلقه یهو همه منفجر شدن از خنده خیلی صحنه باحالی بود س تایشون افتاده بودن روهم کف زمین مینا هم اون زیر داشت جون میداد هیچکدومم بلند نمیشدن سراشون برگردونده بودن هی ب من هی به حلقه نگاه میکردپ
یه گل ب یاد موندنی بود و اولین مسابقیه ای بود ک شرکت میکردم
 

Mo'Ad

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
154
امتیاز
1,097
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اسفراین
وسط یه مسابقه جدی والیبال شلوغ شد بعد به صورت اتفاقی یه مشت خورد تو صورتم تا چندروز تخم مرغ در آورده بودم
 

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,421
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
همین امروز صبح داشتم با دوچرخه دور میزدم ب ی جا رسیدم دو متر ارتفاع پله ها بود.گفتم چیزی نیست.رفتم عقب.تند پا زدم با تموم سرعت پریدم از رو پله ها اون وسطا یهو بنزین کم آورم داشتم میوفتادم رو پله ها.کنار پله ی جایی بود ک مردم دستشونو میگرفتن پایینش هم ی سکو کوچولو بود.ناخودآگاه پامو زدم ب سکوه پریدم اونور پله .فک کنم وقتشه تا سه ماه مخ بچه هارو بخورم با این کار(پله های بین پارک ملت و پل بهشت)
 

هولدن

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
884
امتیاز
12,101
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
دوم راهنمایی بودم با یکی از دوستام رفتیم مسابقه تکواندو (منطقه ای بود)من که امیدی نداشتم دوستم رفت بااین که خیلی اماده بود همون مسابقه اول حذف شد من پیش خودم گفتم قطعا من چیزی نمیشم بعدش اسم منو خوندن اسم رقیبم هم خوندن تا ده دقیقه نیومد من به عنوان برنده رفتم برای اول دومی سومی :))(وزن من به علت زیاد بودن شرکت کننده کم داشت:-")نوبت ما شد رقیبو که دیدم فشارم افتاد :D وزنش مث من بود اما قدش خیلی ستم بود :| بعد تضعیف روحیم کرد واینا(توچندتامسابقه اول شده واینا)
خلاصه رفتیم تو زمین سه تا تو سرم زد:))
استاد خودمون هم داور اون بازی بود بهش گفتم انصراف میدم :-"بازی تموم شد
ولی خوب من چون یه بازی بردم:Dمقام سومیو اوردم
پ.ن انصراف مثه فوتبال ۳_۰میکنه؟:D
 

Leo

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,579
امتیاز
21,897
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1399
من اسکل که تو پینگ پنگ تو کل شهر همرو میبرم رفتم مسابقات تو مرحله گروهی حذف شدم :| خیلی بده! خیلی!
و نتیجش این شد که تیم منطقه نبودم رفتن استان همه ی بازیارو باختن برگشتن :|

پ.ن: البته دلیل اینکه تو گروهی حذف شدم این بود که دلم واسه دوستم که تو گروه من بود سوخت و پیشنهاد دادم دوباره بازی کنیم و تو بازی دوم باختم :|
 

azita.farhadi

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
6
امتیاز
11
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
Uyyuu
اتفاقی که معمولا همیشه موقع امتحان دراز نشست برای من میفته اینه که معمولا کسی پیدا نمیشه زورش برسه پاهای منو نگه داره. برای همین همیشه دو نفر پاهامو نگه میدارن به زور :D
 

miena.m

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
656
امتیاز
8,128
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
فناوری اطلاعات سلامت
اینستاگرام
یه سری تو کلاس پنجم آسیب دیدم از احیه پا در بازی والیبال
ونمی تونستم از جام تکون بخورم
به همین دلیل دوستم گفت بیا رو کولم ومنو دورمدرسه چرخوند
 
بالا