تفاسير عبارت (خدا مرده است) نيچه

صرفا جهت غبار روبی
@Gourmet
بحثت سنگیه...چند تا آدم حسابی رو تگ کن بیان رو کار
 
.
 
چقدر اینجا خلوته ، انگار هیچکس به مرگ خدا اهمیت نمیده😐
به‌نظرم وقتی نیچه گفت : خدا مرده است ، منظورش مرگ یک شخص یا حتی یک ایمان نبود ، بلکه مرگ یک نظام معنابخش بود. یعنی اون خدای مطلقی که قرن‌ها مرکز اخلاق، معنا و حقیقت بود ، دیگه نمی‌تونه برای انسان همون نقش رو داشته باشه
نیچه نمیگه خدا دیگه از بین رفته و نابود شده ، بلکه میگه ما دیگه بهش باور نداریم.

از نگاه نیچه، وقتی خدا میمیره همه‌ی ارزش‌های مطلق هم باهاش می‌میرن و ما آماده نیستیم این خلأ رو تحمل کنیم

نظر من اینه : خدا برای انسان مدرن مرده است

پس جمله‌ی 'خدا مرده است' یه آلارمه
انسان ها یا ارزش‌های نو میسازن یا در بی‌معنایی غرق میشن
 
اینم متنش ، خلاصه کردم چون خیلی طولانی بود
کتاب دانش شادی بخش ( مباحث دین و اخلاق ، بند مرد دیوانه) از فردریش نیچه

اگه خواستید این کتاب رو بخونید ، انتشارات تمدن علمی بهتره
مرد دیوانه ناگهان میان جمع پرید و با نگاهی نافذ آنان را درید.
خدا کجاست؟ فریاد زد ، می‌خواهم به شما بگویم! ما او را کشتیم ، تو و من!
همه ما قاتلش هستیم . اما چگونه این کار را کردیم؟ چگونه توانستیم دریا را بنوشیم؟ چه کسی به ما اسفنج داد تا تمام افق را پاک کنیم؟ چه کردیم وقتی زمین را از خورشیدش جدا کردیم؟ اکنون کجا می‌رود؟
خدا مرده است! خدا مرده باقی می‌ماند! و ما او را کشتیم!
ما ، قاتلان ، چگونه خود را تسلی می‌دهیم؟
آنچه مقدس و نیرومند بود در زیر چاقوهای ما خونین شد ، چه کسی این خون را از ما پاک خواهد کرد؟ با چه آبی می‌توانیم خود را تطهیر کنیم؟
 
Back
بالا