• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

ربع دایره [نظم‌واره های امین]

  • شروع کننده موضوع
  • #1

A M I N

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,803
امتیاز
37,049
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
للحق

هر از گاهی نظم‌واره‌هایی می نویسم که توی اینستاگرامم میذارم بعضا و بعضا منتشرشون نمی کنم. [نظم‌واره یه کلمه‌ی من‌درآوردیه به معنی چیزی شبیه نظم] اما این جا می تونم راحت‌تر و بیش‌تر منتشرشون کنم پس خشت اول را می نهیم^_^
پ.ن: چون بیش‌تر نظم‌واره‌هام رباعی هستن، اسم این دفترو گذاشتم ربع دایره؛ به جز این، ربع دایره به معنی بخش نه چندان زیادی از دایره ی حقیقت هم هست.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

A M I N

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,803
امتیاز
37,049
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
گر دیده‌ی دل نظر نماید بر هیچ،
"امروز" چو ذره ای بیابد در هیچ
هم‌چون مگسی که پیش چشمش باشد
حالی همه است و لحظه‌ای دیگر هیچ
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

A M I N

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,803
امتیاز
37,049
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
هر دیده که بر روی زمین شد بیدار
از هر چه به غیر اوست گردد بیزار
کاول نظرش به او بیفتد ناگاه
او ماند و خواهشی و جانی بیمار

یاری که به خواهشی دل‌ش سنگین شد
گردونه ی عالم که به خون رنگین شد
مجهول بدند پیش از این بی اضداد
این خسرو ز آن و آن ز این شیرین شد

فرهاد بماند و حوض کوه‌ش، بی‌جان
افسوس بماند و تیشه‌ای، در پایان
آن دیگر زندگی کند با معشوق
عاشق صد کوه را به آهی ویران

این گردش بی ثبات مکار ببین
افسرده دلان درون بازار ببین
گفتند اگر: رها شوی، چشم ببند
دیروز رها، حال گرفتار ببین

از هر چه دوا هست، کمی ریخته ایم
در دل، با یکدگر درآمیخته ایم
باشد که به آنی برسد تا افلاک
روحی که طناب دارش آویخته ایم

اندازه بجو عدد بجو راه بجو
از قعر زمین تا کره ی ماه بجو
دریا نگر و غریق را چنگ بزن
در چاه، نجاتی از پر کاه بجو

افراشته قامتیم و مغرور به خویش
آینده‌ی نادیده مغاکی در پیش
اندوه گذشته پای‌بندی در پشت
ماییم چو "هل" (!) میان این ها، دل‌ریش

گویند که چشم دل گشا، او بینی
صد گنج زمین به خردی مو بینی
خود را بهل و درون خود را بنگر
خم کن قامت که قیمت "هو" بینی

بر هیچ نظر کرد و چنین افتادیم
چون سایه ی او روی زمین افتادیم
تا بار امانتش به دوش که نهد
ما بهتر از افلاک امین افتادیم

راستی! از @ابوالفضل و @ثنای عزیز تشکر می کنم که واسه ویرایش این نوشته راهنماییم کردن. امیدوارم از نتیجه راضی باشین^_^
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

A M I N

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,803
امتیاز
37,049
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
بزن تو ضربه ی آخر را
که روح کهنه من این بار
به فکر اول این راه است
هنوز خسته ی بی تابم
سوار بی دل راهی که
عنان رهانده و در چاه است
هزار تیغ فرود آمد
هزار شوق به یغما رفت
چه انتها که نه دلخواه است
جوان خسته ی پیری که
به کوی آینه منزل کرد،
صفیر غایت اکراه است
بر آر خسته ی تیغت را
طلوع کامل سیمینی
که قرن هاست که چون ماه است
نسیم می رود از ایوان
ز ناودان گذرد باران
و چشم بسته به درگاه است
گذار گله‌ی گرگان‌ش
حلال دیده ی چوپانی
که سر به آخور پر کاه است
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

A M I N

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,803
امتیاز
37,049
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
اسیر هر چه که معشوق مر تو را دهدی
نماد غبطه به اغیار و مظهر حسدی
رسیده فرصت و آهسته در پی گذر است
هنوز لیک به فکر دقیقه‌ی نودی
نه هر که راه بیفتاد ره به مقصد برد
نه خیّری به نکویی نه مفسدی به بدی
هزار آینه در هر قدم رسد به نظر
نشایدت که درافتی به او چو راه زدی
اگر نصایح خود، کار می گرفتی باز
به فکر کاغذ و خودکار و شعر نو نبدی


پ.ن: شعر داغ داغ آوردم براتون:-" خطاب اصلیش به خودم بود. راستی! اگه نکته ای به نظرتون رسید تو صفحه‌م بانگ بزنید #ایهام:-"
 
آخرین ویرایش:
  • شروع کننده موضوع
  • #7

A M I N

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,803
امتیاز
37,049
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
چون داد پدر پند که دل هیچ نبند
نقشی بر آب جان عاشق افکند
میخی که به سنگ خاره‌ای بنشیند
هرگز نشود به قطره آبی برکند

از جور مهی به جای خود جان به سرم
صد پاره شد از به سر دویدن جگرم
ترسم اکنون که نامه دادم که: بیا
بازآید و جای او درآید پدرم :-"
 
آخرین ویرایش:
  • شروع کننده موضوع
  • #8

A M I N

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,803
امتیاز
37,049
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
چون در بگشوده خلق تقصیر نکرد
گر راه خلاص خویش تدبیر نکرد
از سفره‌ی عشق او یکی سیر نخاست
ور خاست به جز خیال تعبیر نکرد
 
  • شروع کننده موضوع
  • #9

A M I N

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,803
امتیاز
37,049
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
خشکیده چشمهٔ شعرم
ای بر ستاره نقابی
کی گوهری بفشانی؟

چون بگذری ز فلاتم
باشد که در پس رعدی
برق از سرم بپرانی

با قطره قطره حروفت
سیلی بساز و خروشی
انداز گرد جهانی

کان را دگر ثمری نیست
جز دست‌های چروکی
بر شاخسار خزانی

پندار خیس بهارم
در زیر برف زمستان
شد لخته آب نهانی

منزلگهان قدیمم
چون با ملازمتت شد
بر سیل واژه روانی،

گو پای خود به زمین زن
باشد که بشکند این یخ
چندان که افتد و دانی

چون نقطه نقطه رخم را
از هر چه حادثه شستی
یاد آر خود تو نمانی

جریان گذار و چنین گوی
کاین خانه را که روان است
جز رودخانه ندانی

از واژگان روانت
دیگر مگر که توان کرد
صورتگری معانی؟

۱/۱۲/۲۹
 
بالا